رد: مشاعره

من طرف spider 7/28/2010, 16:32

یک جرعه می ز ملک کاو سن هست ....................ور تخت قباد و مسند طوس بهست

هر آه که عاشق به سحرگاه کند...........................از ناله زاهدان سالوس بهست

من طرف Ronia 7/28/2010, 16:38

تنها تو هستی که همدل شدن می توانی
با من از اين بيش ازين بيشتر همدلی کن
ای فصحت صرف در مبحث همزبانی

"حسین منزوی"

من طرف فرهاد 7/28/2010, 23:50

يك جرعه مي ز ملك كاووس به است ...............ازتخت قباد وملكت طوس به است

هر ناله كه رندي به سحرگاه زند........................از طاعت زاهدان سالوس به است.

حكيم عمر خيام

من طرف کیم 7/28/2010, 23:57

تورا دانش ودین رهاند درست در رستگاری بباید جست
فردوسی

من طرف الهام 7/28/2010, 23:58

تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم

تبسمی کن و جان بین که چون همی سپرم

من طرف کیم 7/29/2010, 00:04

مرا در دام ها بسیار بستند ز بالم کودکان پرها شکستند

من طرف کیم 7/29/2010, 00:04

یادم رفت شاعرش پروین اعتصامی

من طرف فرهاد 7/29/2010, 00:26

دارنده چو تركيب طبايع آراست ............................از بهر چه او فكندش اندر كم و كاست

گر نيك آمد شكستن از بهر چه بود ..............ور نيك نيامد اين صور عيب كر است

حكيم عمر خيام

من طرف الهام 7/29/2010, 01:30

ترسم ای مرگ نیایی تو و من پیر شوم

آنقدر زنده بمانم که ز جان سیر شوم

(فرخی یزدی)

من طرف فرهاد 7/29/2010, 03:35

من هيچ ندانم كه مرا آنكه سرشت .......................از اهل بهشت كرد يا دوزخ زشت

جامي و بتي و بربطي بر لب كشت ...................اين هر سه مرا نقد و ترا نسيه بهشت

خندان

حكيم عمر خيام

من طرف الهام 7/29/2010, 03:46

آقا فرهاد کجای شعرتون خنده دار بود ؟؟؟ متفکر

من طرف spider 7/29/2010, 03:47

ترکیب پیاله ای که درهم پیوست ......................بشکستن آن روا نمیدارد مست

چندین سرو پای نازنین از سرو دست..................بر مهر که پیوست و بکین که نشست

من طرف الهام 7/29/2010, 03:49

تو را که هر چه مراد است در جهان داری

چه غم ز حال ضعیفان ناتوان داری

(حافظ)

من طرف spider 7/29/2010, 03:54

یاران موافق همه از دست شدند....................درپای اجل یکان یکان پست شدند

خوردیم ز یک شراب در مجلس عمر..................دوری دو سه پیشتر ز ما مست شدند

من طرف فرهاد 7/29/2010, 03:55

آقا فرهاد کجای شعرتون خنده دار بود ؟؟؟

اينجاش :جامي و بتي و بربطي بر لب كشت ...................اين هر سه مرا نقد و ترا نسيه بهشت

[i]

بعضيا آخه زيادي واسه بهشت دارن تلاش مي كنن بخاطر اون خندم گرفت

كلا شعرهاي خيام بخاطر همين مضامينش منو از افسردگي و دلتنگي مياره بيرون و شادم ميكنه

جشن