رد: مشاعره

من طرف parsaa_91 7/28/2010, 06:02

سنگ را بزن به شيشه نگو نميشکنه
وقتی زدی شکست نگو نميشکنه
آخه مگه ميشه شيشه نشکنه
شايد از جنس نشکن باشه که نميشکنه

خیلی خوشحال

شاعرش ذهن خلاقم بود که بعضی موقعه ها تکس هم ميگه
خیلی خوشحال

من طرف niloofar20 7/28/2010, 06:07

پارسا جان حرف آخر شعر من "م" بود. چرا با "س" گفتی؟

من طرف Ronia 7/28/2010, 06:22

مستان نیم شب را
رندان تشنه لب را
بار دگر به فریاد
در کوچه ها صدا کن
خواب دریچه ها را
با نعره سنگ بشکن
بار دگر به شادی
دروازه های شب را
رو بر سپیده
وا کن

"محمدرضا شفیعی کدکنی"

من طرف ultra 7/28/2010, 06:41

نمی دونم دلم دیوونه کیست
کجا میگردد و در خونه کیست
نمیدونم دل سرگشته مو
اسیر نرگس مستونه کیست

من طرف Ronia 7/28/2010, 07:02

تهی افتاده اینک آشیانشان
به سان پیکری بی زندگانی
کبوترها همه پرواز کردند
به رنگ آرزو های جوانی

"شفیعی کدکنی"

من طرف sharareh 7/28/2010, 08:40

یک دل و یک جهت و یک رو باش******* از دو روبان جهان یک سو باش
جامی

من طرف Ronia 7/28/2010, 09:10

شکسته بال ترين مرغ
با دعای سفر
برای کوچ مهاجر
رسيده تا مقصود
اميد عافيت و خير عاقبت دارد

"محمد زهری"

من طرف کیم 7/28/2010, 09:38

دانی که چرا زمیوه ها سیب نکوست نیمی دل عاشق است و نیمی دل دوست
مولوی

من طرف Ronia 7/28/2010, 09:50

ترا نمی بخشند
مرا نبخشیدند
ترانمی بخشم
ترا که تشویشی
ترا که تردیدی
ترا که پچ پچ زیر لبی و رخنه ی ذهن
ترا نمی بخشند
به تهمت دیدن
به جرم زمزمه کردن
و عشق ورزیدن
به اتهام شنودن
و بازگو کردن

"نصرت رحمانی"

من طرف کیم 7/28/2010, 09:53

نگردد شاخک بی بن برومند .........................زتو سعی عمل با ید زمن پند
پروین اعتصامی

من طرف Ronia 7/28/2010, 09:57

در بند هواييم يا ضامن آهو
در فتنه رهاييم يا ضامن آهو
بي‌تاب و شكيبيم، تنها و غريبيم
بي‌سقف و سراييم يا ضامن آهو

"سهیل محمودی"

من طرف کیم 7/28/2010, 10:04

وان همه پیرایه بسته جنت فردوس بو که قبولش کند بلال محمد
فردوسی

من طرف الهام 7/28/2010, 10:11

در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم

لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی

من طرف فرهاد 7/28/2010, 10:30

یه توپ دارم قل قلیه ............سرخ و سفید و آبیه

می زنم زمین هوا میره ..........نمی دونی تا کجا میره

من این توپو نداشتم ..............درسامو خوب نوشتم

مامان بهم عیدی داد................یه توپ قل قلی داد.

د بده

من طرف Ronia 7/28/2010, 10:35

دریاب که از روح جدا خواهی رفت
در پرده اسرار فنا خواهی رفت

"حکیم عمر خیام"

من طرف niloofar20 7/28/2010, 11:03

تو را من زهر شیرین خوانم ای عشق
که نامی خوشتر از اینت ندانم
وگر هر لحظه رنگی تازه گیری
به غیر از زهر شیرینت نخوانم

من طرف الهام 7/28/2010, 11:03

تا بر گذشته می نگرم، عشق خویش را
چون آفتاب گمشده می آورم به یاد

می نالم از دلی که به خون غرقه گشته است
این شعر، غیر رنجش یارم به من چه داد

(فروغ)

من طرف niloofar20 7/28/2010, 11:04

الهام جون باید "م" میدادی عزیزم

من طرف الهام 7/28/2010, 11:07

آخه من شعر تو رو ندیدم نیلوفر جون

من طرف الهام 7/28/2010, 11:11

می روم اما نمی پرسم ز خویش
ره کجا ..؟ منزل کجا ....؟ مقصود چیست؟
بوسه می بخشم ولی خود غافلم
کاین دل دیوانه را معبود کیست
(فروغ)

من طرف فرهاد 7/28/2010, 11:14

تا با غم عشق تو مرا کار افتاد

بیچاره دلم در غم بسیار افتاد

بسیار فتاده بود هم در غم عشق

اما نه چنین زار که این بار افتاد.

سودای تو را بهانه ای بس باشد

مدهوش ترا ترانه ای بس باشد

در کشتن ما چه میزنی تیغ جفا

ما را سر تازیانه ای بس باشد

حضرت مولانا

من طرف sharareh 7/28/2010, 11:22

دیدی که مرا هیچکسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد
مولانا

من طرف الهام 7/28/2010, 11:33

دل گشت چون دلداده‌ای جان شد ز کار افتاده‌ای
تا ریخت پر هر باده‌ای از جام دل در جام ما
جان را چون آن می نوش شد از بی‌خودی بیهوش شد
عقل از جهان خاموش شد و از دل برفت آرام ما

(عطار)

من طرف sharareh 7/28/2010, 11:48

آسمان چون جمع مشتاقان پریشان میکند
در شگفتم من نمی پاشد در هم دنیا چرا
شهریار

من طرف ultra 7/28/2010, 12:01

ای دیر بدست آمده بس زود برفتی
آتش زدی اندر من و چون دود برفتی
( انوری )