جملات قشنگ و پند آموز
صفحه 3 از 14 • 1, 2, 3, 4 ... 8 ... 14
رد: جملات قشنگ و پند آموز
ایران دوست- مدیر ارشد گفتگوی لاک پشتی
- مدیر برتر گفتگوی لاک پشتی
تشکر : 246
پرنده و انسان
پرنده گفت : من فرق درخت ها و آدمها را خوب مي دانم اما گاهي پرنده ها و آدمها را اشتباه مي گيرم . انسان خنديد و به نظرش اين خنده دارترين اشتباه ممکن بود .
پرنده گفت : راستي چرا پر زدن را کنار گذاشتي ؟ انسان منظور پرنده را نفهميد اما باز هم خنديد . پرنده گفت : نمي داني توي آسمان چقدر جاي تو خالي است . انسان ديگر نخنديد . انگار ته ته خاطراتش چيزي را به ياد آورد . چيزي که نمي دانست چيست . شايد يک آبي دور - يک اوج دوست داشتني .
پرنده گفت : غير از تو پرنده هاي ديگري را نيز مي شناسم که پر زدن از يادشان رفته است . درست است که پرواز براي يک پرنده ضرورت است اما اگر تمرين نکند فراموش مي شود .
پرنده اين را گفت و پر زد . انسان رد پرنده را دنبال کرد تا اينکه چشمش به يک آبي بزرگ افتاد وبه ياد آورد روزي نام اين آبي بزرگ بالاي سرش آسمان بود و چيزي شبيه دلتنگي توي دلش موج زد .
آنوقت خدا بر شانه هاي کوچک انسان دست گذاشت و گفت :" يادت مي آيد ؟ تو را با دو بال و دو پا آفريده بودم ؟
زمين و آسمان هر دو براي تو بود . اما تو آسمان را نديدي . راستي عزيزم بالهايت را کجا جا گذاشتي ؟ " انسان دست بر شانه هايش گذاشت و جاي خالي چيزي را احساس کرد . آنوقت رو به خدا کرد و گريست.
Foad- حامی حیوانات لاک پشتی
- تشکر : 243
رد: جملات قشنگ و پند آموز
در آن بین ، پسری برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان کند، داستان کوتاهی تعریف کرد: یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند. آنان وقتی به بالای تپّه رسیدند درجا میخکوب شدند .
یک قلاده ببر بزرگ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود. شوهر، تفنگ شکاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود.
رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر، جرات کوچک ترین حرکتی نداشتند . ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد. همان لحظه، مرد زیست شناس فریادزنان فرار کرد و همسرش را تنها گذاشت. بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعد ضجه های مرد جوان به گوش زن رسید. ببر رفت و زن زنده ماند .
داستان به اینجا که رسید دانش آموزان شروع کردند به محکوم کردن آن مرد.
راوی اما پرسید : آیا می دانید آن مرد در لحظه های آخر زندگی اش چه فریاد می زد؟
بچه ها حدس زدند حتما از همسرش معذرت خواسته که او را تنها گذاشته است !
راوی جواب داد: نه، آخرین حرف مرد این بود که «عزیزم ، تو بهترین مونسم بودی.از پسرمان خوب مواظبت کن و به او بگو پدرت همیشه عاشقت بود. ››
قطره های بلورین اشک، صورت راوی را خیس کرده بود که ادامه داد: همه زیست شناسان می دانند ببر فقط به کسی حمله می کند که حرکتی انجام می دهد و یا فرار می کند. پدر من در آن لحظه وحشتناک ، با فدا کردن جانش پیش مرگ مادرم شد و او را نجات داد. این صادقانه ترین و بی ریاترین ترین راه پدرم برای بیان عشق خود به مادرم و من بود
Assiyeh- کاربر خوب لاک پشتی
- تشکر : 0
رد: جملات قشنگ و پند آموز
Developer Programmer- کاربر خوب لاک پشتی
- تشکر : 88
رد: جملات قشنگ و پند آموز
نانسي سيمس
masi- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 0
رد: جملات قشنگ و پند آموز
فرقى نمی کند گودال آب کوچکى باشى یا دریاى بیکران. زلال که باشى، آسمان در توست
نلسون ماندلا
اشک، نیرومندترین ماده سیال روی زمین است
داوینچی
آدم ها در دو حالت همدیگر را ترک می کنند: اول اینکه احساس کنند کسی دوستشون نداره و دوم اینکه احساس کنند یکی خیلی دوستشون داره .
ویکتور هوگو
هیچ چیز نمیتواند انسانی را که با روشی صحیح میکوشد را از رسیدن به اهدافش متوقف کند، و هیچ چیز در دنیا نمیتواند کمکی باشد به انسانی که دارای ذهنیتی غلط و اشتباه است.
توماس جفرسون
عیب جامعه این است که همه می خواهند آدم مهمی باشند و هیچ کس نمی خواهد فرد مفیدی باشد
وینستون چرچیل
درست است که جهان پر از رنج است ولی پر از راههای غلبه بر رنج نیز هست.
هلن کلر
انسان بزرگ بر خود سخت می گیرد و بر دیگران آسان و انسان کوچک بر خود آسان می گیرد و بر دیگران سخت
کنفسیوس
بهترین اعمالی که انجام می دهیم شاید تنها قطره ای از اقیانوس باشد ولی اگر آنچه را باید انجام ندهیم این اقیانوس قطره ای کم خواهد داشت
مادر ترزا
از وبلاگ سخن بزرگان
Foad- حامی حیوانات لاک پشتی
- تشکر : 243
زندگی کوتاه است
قوانین را زیر پا بگذار
بسرعت ببخش
با صداقت عاشق شو و با حرارت ببوس
همیشه بخند
هیچ وقت لبخند را از لب هایت دریغ نکن
مهم نیست زندگی چقدر عجیب است
زندگی همیشه آنطور که ما فکر می کنیم پیش نمی رود
اما تا زمانی که هستیم ، باید بخندیم و سپاسگذار باشیم
Foad- حامی حیوانات لاک پشتی
- تشکر : 243
رد: جملات قشنگ و پند آموز
فریده- کاربر باسابقه لاک پشتی
- تشکر : 2
رد: جملات قشنگ و پند آموز
فریده- کاربر باسابقه لاک پشتی
- تشکر : 2
رد: جملات قشنگ و پند آموز
لودویک بتهوون
ایران دوست- مدیر ارشد گفتگوی لاک پشتی
- مدیر برتر گفتگوی لاک پشتی
تشکر : 246
رد: جملات قشنگ و پند آموز
To fall in love
عاشق شدن
To laugh until it hurts your stomach
آنقدر بخندی که دلت درد بگیره
To find mails by the thousands when you return from a vacation.
بعد از اینکه از مسافرت برگشتی ببینی هزار تا نامه داری.
To go for a vacation to some pretty place.
برای مسافرت به یک جای خوشگل بری.
To listen to your favorite song in the radio.
به آهنگ مورد علاقت از رادیو گوش بدی.
To go to bed and to listen while it rains outside.
به رختخواب بری و به صدای بارش بارون گوش بدی.
To leave the Shower and find that the towel is warm
از حموم که اومدی بیرون ببینی حوله ات گرمه!
To clear your last exam.
آخرین امتحانت رو پاس کنی.
To receive a call from someone, you don't see a lot, but you want to.
کسی که معمولا زیاد نمیبینیش ولی دلت میخواد ببینیش بهت تلفن کنه.
To find money in a pant that you haven't used since last year.
توی شلواری که تو سال گذشته ازش استفاده نمیکردی پول پیدا کنی.
To laugh at yourself looking at mirror, making faces.
برای خودت تو آینه شکلک در بیاری و بهش بخندی!!!
Calls at midnight that last for hours.
تلفن نیمه شب داشته باشی که ساعت ها هم طول بکشه.
To laugh without a reason.
بدون دلیل بخندی.
To accidentally hear somebody say something good about you.
بطور تصادفی بشنوی که یک نفر داره از شما تعریف میکنه.
To wake up and realize it is still possible to sleep for a couple of hours.
از خواب پاشی و ببینی که چند ساعت دیگه هم میتونی بخوابی!
To hear a song that makes you remember a special person.
آهنگی رو گوش کنی که شخص خاصی رو به یاد شما مییاره.
To be part of a team.
عضو یک تیم باشی.
To watch the sunset from the hill top.
از بالای تپه به غروب خورشید نگاه کنی.
To make new friends.
دوستای جدید پیدا کنی.
To feel butterflies! In the stomach every time that you see that person.
وقتی "اونو" می بینی دلت هری بریزه پایین!
To pass time with your best friends.
لحظات خوبی رو با دوستانت سپری کنی.
To see people that you like, feeling happy
کسانی رو که دوستشون داری رو خوشحال ببینی.
See an old friend again and to feel that the things have not changed.
یه دوست قدیمی رو دوباره ببینید و ببینید که فرقی نکرده.
To take an evening walk along the beach.
عصر که شد کنار ساحل قدم بزنی.
To have somebody tell you that he/she loves you.
یکی رو داشته باشی که بدونید دوستت داره.
remembering stupid things done with stupid friends. To laugh .......laugh. ........and laugh ......
یادت بیاد که دوستای احمقت چه کارهای احمقانه ای کردند و بخندی و بخندی و ....... باز هم بخندی.
These are the best moments of life.
این ها بهترین لحظههای زندگی هستند.
Let us learn to cherish them.
قدرشون رو بدونیم.
Life is not a problem to be solved, but a gift to be enjoyed
زندگی یک هدیه است که باید ازش لذت برد نه مشکلی که باید حلش کرد.
وقتی زندگی 100 دلیل برای گریه كردن به تو نشان میده تو 1000 دلیل برای خندیدن به اون نشون بده.
چارلی چاپلین
فرهاد- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 4
رد: جملات قشنگ و پند آموز
خداراشكر كه تمام شب صداي خُرخُر شوهرم را مي شنوم . اين يعني او زنده و سالم در كنار من خوابيده است.
I am thankful for the husband who snoser all night, because that means he is healthy and alive at home asleep with me
____________ _________ _________ _________ _
خدا را شكر كه دختر نوجوانم هميشه از شستن ظرفها شاكي است.اين يعني او در خانه است و در خيابانها پرسه نمي زند.
I am thankful for my teenage daughter who is complaining about doing dishes, because that means she is at home not on the street
____________ _________ _________ _________ _
خدا را شكر كه ماليات مي پردازم اين يعني شغل و در آمدي دارم و بيكار نيستم.
I am thankful for the taxes that I pay , because it means that I am employed .
____________ _________ _________ _________ _
خدا را شكر كه لباسهايم كمي برايم تنگ شده اند . اين يعني غذاي كافي براي خوردن دارم.
I am thankful for the clothes that a fit a little too snag , because it means I have enough to eat
____________ _________ _________ _________ _
خدا را شكر كه در پايان روز از خستگي از پا مي افتم.اين يعني توان سخت كار كردن را دارم.
I am thankful for weariness and aching muscles at the end of the day, because it means I have been capable of working hard
____________ _________ _________ _________ _
خدا را شكر كه بايد زمين را بشويم و پنجره ها را تميز كنم.اين يعني من خانه اي دارم.
I am thankful for a floor that needs mopping and windows that need cleaning , because it means I have a home
____________ _________ _________ _________ _
خدا را شكر كه در جائي دور جاي پارك پيدا كردم.اين يعني هم توان راه رفتن دارم و هم اتومبيلي براي سوار شدن.
I am thankful for the parking spot I find at the farend of the parking lot, because it means I am capable of walking and that I have been blessed with transportation
____________ _________ _________ _________ _
خدا را شكر كه سرو صداي همسايه ها را مي شنوم. اين يعني من توانائي شنيدن دارم.
I am thankful for the noise I have to bear from neighbors , because it means that I can hear
____________ _________ _________ _________ _
خدا را شكر كه اين همه شستني و اتو كردني دارم. اين يعني من لباس براي پوشيدن دارم.
I am thankful for the pile of laundry and ironing, because it means I have clothes to wear
____________ _________ _________ _________ _
خدا را شكر كه هر روز صبح بايد با زنگ ساعت بيدار شوم. اين يعني من هنوز زنده ام.
I am thankful for the alarm that goes off in the early morning house, because it means that I am alive
____________ _________ _________ _________ _
خدا را شكر كه گاهي اوقات بيمار مي شوم . اين يعني بياد آورم كه اغلب اوقات سالم هستم.
I am thankful for being sick once in a while , because it reminds me that I am healthy most of the time
____________ _________ _________ _________ _
خدا را شكر كه خريد هداياي سال نو جيبم را خالي مي كند. اين يعني عزيزاني دارم كه مي توانم برايشان هديه بخرم.
I am thankful for the becoming broke on shopping for new year , because it means I have beloved ones to buy gifts for them
____________ _________ _________ _________ _
خداراشكر...خدارا شكر...خدارا شكر
Thanks God Thanks God Thanks God
فرهاد- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 4
رد: جملات قشنگ و پند آموز
یه سخنران معرف در مجلسی که دویست نفر در آن حضور داشتند . یک اسکناس صد دلاری را ازجیبش بیرون آورد
پرسید چه کسی مایل است این اسکناس را داشته باشد ؟
دست همه حاضران بالا رفت
سخنران گفت بسیار خوب من این اسکناس را به یکی ار شما خواهم داد ولی قبلا از آن می خواهم کاری بکنم
و سپس در برابر نگاه های متعجب حاضران اسکناس را مچاله کرد و باز پرسید
چه کسی هنوز مایل است این اسکناس را داشته باشد ؟
و باز دستهای حاضرین بالا رفت
این بار مرد اسکناس مچاله شده را به زمین انداخت و چند بار آن را لگد مال کرد و باکفش خود آن را روی زمین کشید بعد
اسکناس را برداشت و پرسید خوب حالا چه کسی حاضر است صاحب این اسکناس شود ؟ باز دست همه بالا رفت
سخنران گفت دوستان با این بلاهایی که من سر اسکناس آوردم از ارزش اسکناس چیزی کم نشد و همه شما خواهان آن هستید
و ادامه داد در زندگی واقعی هم همین طور است ما در بسیاری موارد با تصمیماتی که میگیریم یا با مشکلاتی که رو به رو می شویم
خم می شویم مچاله می شویم خاک آلود می شیم و احساس میکنیم که دیگر پشیزی ارزش نداریم ولی اینگونه نیست و صرف نظر از اینکه چه بلایی
سر مان آمده است هرگز ارزش خود را از دست نمی دهیم و هنوز هم برای افرادی که دوستمان دارند آدم پر ارزشی هستیم.
فرهاد- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 4
رد: جملات قشنگ و پند آموز
این مرد در عرض ۴۵ دقیقه، شش قطعه ازبهترین قطعات باخ را نواخت. از آنجا که شلوغ ترین ساعات صبح بود، هزاران نفر برای رفتن به سر کارهایشان به سمت مترو هجوم آورده بودند.
سه دقیقه گذشته بود که مرد میانسالی متوجه نوازنده شد. از سرعت قدمهایش کاست و چند ثانیهای توقف کرد، بعد با عجله به سمت مقصد خود براه افتاد.
یک دقیقه بعد، ویلونزن اولین انعام خود را دریافت کرد. خانمی بیآنکه توقف کند یک اسکناس یک دلاری به درون کاسهاش انداخت و با عجله براه خود ادامه داد.
چند دقیقه بعد، مردی در حالیکه گوش به موسیقی سپرده بود، به دیوار پشت سر تکیه داد، ولی ناگاهان نگاهی به ساعت خود انداخت وبا عجله از صحنه دور شد،
کسی که بیش از همه به ویلون زن توجه نشان داد، کودک سه سالهای بود که مادرش با عجله و کشان کشان بهمراه می برد. کودک یک لحظه ایستاد و به تماشای ویلونزن پرداخت، مادر محکم تر کشید وکودک در حالیکه همچنان نگاهش به ویلونزن بود، بهمراه مادر براه افتاد، این صحنه، توسط چندین کودک دیگرنیز به همان ترتیب تکرار شد، و والدینشان بلا استثنا برای بردنشان به زور متوسل شدند.
در طول مدت ۴۵ دقیقهای که ویلونزن می نواخت، تنها شش نفر، اندکی توقف کردند. بیست نفر انعام دادند، بیآنکه مکثی کرده باشند، و سی و دو دلار عاید ویلونزن شد. وقتیکه ویلونزن از نواختن دست کشید و سکوت بر همه جا حاکم شد، نه کسی متوجه شد. نه کسی تشویق کرد، ونه کسی او را شناخت.
هیچکس نمیدانست که این ویلونزن همان (جاشوا بل ) یکی از بهترین موسیقیدانان جهان است، و نوازندهی یکی از پیچیدهترین فطعات نوشته شده برای ویلون به ارزش سه ونیم میلیون دلار، میباشد.
جاشوا بل، دو روز قبل از نواختن در سالن مترو، در یکی از تاتر های شهر بوستون، برنامهای اجرا کرده بود که تمام بلیط هایش پیشفروش شده بود، وقیمت متوسط هر بلیط یکصد دلار بود.
این یک داستان حقیقی است،نواختن جاشوا بل در ایستگاه مترو توسط واشینگتنپست ترتیب داده شده بود، وبخشی از تحقیقات اجتماعی برای سنجش توان شناسایی، سلیقه و الوویت های مردم بود.
نتیجه: آیا ما در شزایط معمولی وساعات نامناسب، قادر به مشاهده ودرک زیبایی هستیم؟ لحظهای برای قدردانی از آن توقف میکنیم؟ آیا نبوغ وشگرد ها را در یک شرایط غیر منتظره میتوانیم شناسایی کنیم؟
یکی از نتایج ممکن این آزمایش میتواند این باشد،
اگر ما لحظهای فارغ نیستیم که توقف کنیم و به یکی از بهترین موسیقیدانان جهان که در حال نواختن یکی از بهترین قطعات نوشته شده برای ویلون، است، گوش فرا دهیم ،چه چیز های دیگری را داریم از دست میدهیم؟
فرهاد- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 4
رد: جملات قشنگ و پند آموز
آنچه را گذشته است فراموش کن و بدانچه نرسیده است رنج و اندوه مبر
قبل از جواب دادن فکر کن
هیچکس را تمسخر مکن
نه به راست و نه به دروغ قسم مخور
خود برای خود، زن انتخاب کن
به شرر و دشمنی کسی راضی مشو
تا حدی که می توانی، از مال خود داد و دهش نما
کسی را فریب مده تا دردمندنشوی
از هرکس و هرچیز مطمئن مباش
فرمان خوب ده تا بهره خوب یابی
بیگناه باش تا بیم نداشته باشی
سپاس دار باش تا لایق نیکی باشی
با مردم یگانه باش تا محرم و مشهور شوی
راستگو باش تا استقامت داشته باشی
متواضع باش تا دوست بسیار داشته باشی
دوست بسیار داشته باش تا معروف باشی
معروف باش تا زندگانی به نیکی گذرانی
دوستدار دین باش تا پاک و راست گردی
مطابق وجدان خود رفتار کن که بهشتی شوی
سخی و جوانمرد باش تا آسمانی باشی
روح خود را به خشم و کین آلوده مساز
هرگز ترشرو و بدخو مباش
در انجمن نزد مرد نادان منشین که تو را نادان ندانند
اگر خواهی از کسی دشنام نشنوی کسی را دشنام مده
دورو و سخن چین مباشانجمن نزدیک دروغگو منشین
چالاک باش تا هوشیار باشی
سحر خیز باش تا کار خود را به نیکی به انجام رسانی
اگرچه افسون مار خوب بدانی ولی دست به مار مزن تا تو را نگزد و نمیری
با هیچکس و هیچ آیینی پیمان شکنی مکن که به تو آسیب نرسد
مغرور و خودپسند مباش، زیرا انسان چون مشک پرباد است و اگر باد آن خالی شود چیزی باقی نمی ماند
فرهاد- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 4
رد: جملات قشنگ و پند آموز
How to say I Love You in 100 Languages
English - I love you
Afrikaans - Ek het jou lief
Albanian - Te dua
Arabic - Ana behibak (to male)
Arabic - Ana behibek (to female)
Armenian - Yes kez sirumem
Bambara - M'bi fe
Bengali - Ami tomake bhalobashi (pronounced: Amee toe-ma-kee bhalo-bashee)
Belarusian - Ya tabe kahayu
Bisaya - Nahigugma ako kanimo
Bulgarian - Obicham te
Cambodian - Soro lahn nhee ah
Catalan - T'estimo
Cherokee - Tsi ge yu i
Cheyenne - Ne mohotatse
Chichewa - Ndimakukonda
Chinese
Cantonese - Ngo oiy ney a
Mandarin - Wo ai ni
Comanche - U kamakutu nu
(pronounced oo----ka-ma- koo-too-- ---nu) -- Thx Tony
Corsican - Ti tengu caru (to male)
Cree - Kisakihitin
Creol - Mi aime jou
Croatian - Volim te
Czech - Miluji te
Danish - Jeg Elsker Dig
Dutch - Ik hou van jou
Elvish - Amin mela lle (from The Lord of The Rings, by J.R.R. Tolkien)
Esperanto - Mi amas vin
Estonian - Ma armastan sind
Ethiopian - Afgreki'
Faroese - Eg elski teg
Farsi - Doset daram
Filipino - Mahal kita
Finnish - Mina rakastan sinua
French - Je t'aime, Je t'adore
Frisian - Ik hald fan dy
Gaelic - Ta gra agam ort
Georgian - Mikvarhar
German - Ich liebe dich
Greek - S'agapo
Gujarati - Hoo thunay prem karoo choo
Hiligaynon - Palangga ko ikaw
Hawaiian - Aloha Au Ia`oe
Hebrew
To female - "ani ohev otach" (said by male) "ohevet Otach" (said by female)
To male - "ani ohev otcha" (said by male) "Ohevet ot'cha" (said by female)
Hiligaynon - Guina higugma ko ikaw
Hindi - Hum Tumhe Pyar Karte hae
Hmong - Kuv hlub koj
Hopi - Nu' umi unangwa'ta
Hungarian - Szeretlek
Icelandic - Eg elska tig
Ilonggo - Palangga ko ikaw
Indonesian - Saya cinta padamu
Inuit - Negligevapse
Irish - Taim i' ngra leat
Italian - Ti amo
Japanese - Aishiteru or Anata ga daisuki desu
Kannada - Naanu ninna preetisuttene
Kapampangan - Kaluguran daka
Kiswahili - Nakupenda
Konkani - Tu magel moga cho
Korean - Sarang Heyo or Nanun tangshinul sarang hamnida
Latin - Te amo
Latvian - Es tevi miilu
Lebanese - Bahibak
Lithuanian - Tave myliu
Luxembourgeois - Ech hun dech gaer
Macedonian - Te Sakam
Malay - Saya cintakan mu / Aku cinta padamu
Malayalam - Njan Ninne Premikunnu
Maltese - Inhobbok
Marathi - Me tula prem karto
Mohawk - Kanbhik
Moroccan - Ana moajaba bik
Nahuatl - Ni mits neki
Navaho - Ayor anosh'ni
Ndebele - Niyakutanda
Norwegian
Bokmaal - Jeg elsker deg
Nyonrsk - Eg elskar deg
Pandacan - Syota na kita!!
Pangasinan - Inaru Taka
Papiamento - Mi ta stimabo
Persian - Doo-set daaram
Pig Latin - Iay ovlay ouyay
Polish - Kocham Ciebie
Portuguese - Eu te amo
Romanian - Te iubesc
Russian - Ya tebya liubliu
Scot Gaelic - Tha gra\dh agam ort
Serbian - Volim te
Setswana - Ke a go rata
Sign Language - ,\,,/ (represents position of fingers when signing 'I Love You')
Sindhi - Maa tokhe pyar kendo ahyan
Sioux - Techihhila
Slovak - Lu`bim ta
Slovenian - Ljubim te
Spanish - Te quiero / Te amo
Swahili - Ninapenda wewe
Swedish - Jag alskar dig
Swiss-German - Ich lieb Di
Surinam - Mi lobi joe
Tagalog - Mahal kita
Taiwanese - Wa ga ei li
Tahitian - Ua Here Vau Ia Oe
Tamil - Nan unnai kathalikaraen
Telugu - Nenu ninnu premistunnanu
Thai
To female - Phom rak khun
To male - Chan rak khun
Informal - Rak te
Tunisian - Ha eh bak
Turkish - Seni Seviyorum
Ukrainian - Ya tebe kahayu
Urdu - mai aap say pyaar karta hoo
Vietnamese
To female - Anh ye^u em
To male - Em ye^u anh
Welsh - 'Rwy'n dy garu di
Yiddish - Ikh hob dikh
Yoruba - Mo ni fe
Zazi - Ezhele hezdege
Zuni - Tom ho' ichema
فرهاد- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 4
رد: جملات قشنگ و پند آموز
به شما اين امکان رو ميدن که يه رئيس واسه دنيا انتخاب کنين ....
که قادر باشه به بهترين نحو ممکن دنيا رو رهبري و صلح و ترقي و خوشبختي رو براي بشريت به ارمغان بياره
سه نفر براي اين کار نامزد شدن..شما بگين بين اين سه داوطلب کدوم رو انتخاب ميکنين ؟؟؟
:
:
:
:
ولي اولش به يه سوال جواب بدين ..بعدش ميريم سراغ انتخابمون
...
فکر کنين شما يه مشاور و مدد کار اجتماعي بسيار کار آمدي هستين ..يه روز تو دفتر کارتون نشستين يه خانوم حامله به شما مراجعه ميکنه ..
که هشت تا فرزند داره ..از اين فرزندان سه تاشون ناشنوا ..دو تاشون کور و يکي از اون ها عقب افتاده هست..ضمنا خود اين خانوم هم به بيماري مهلکي دچار هست ..
از شما مشورت ميخواد که سقط جنين بکنه يا نه؟
شما با تجاربي که دارين و صرف نظر از اعتقادات مذهبي .براي اين خانوم حامله چه پيشنهادي دارين..
کورتاژ بکنه يا خير؟؟
الان شد دو تا سوال
1- يه رهبر واسه دنيا
2- و مشکل اين خانوم حامله
***********
گفتيم که سه تا نامزد براي رياست دنيا داريم.
آقاي شماره يک:
با سياستمدارهاي بدنام و
رشوه خوار کار ميکنه..مشورتش با فالگير و رمال وغيب گو و منجم هست.به زنش خيانت ميکنه و روزي ده ليوان هم مشروبات الکلي صرف ميکنه..
آقاي شماره دو:
از محلهاي کار قبليش اخراج شده
تا 12 ظهر ميخوابه..در مدرسه چند بار رفوزه شده.ترياک ميکشيده و تحصيلات آنچناني هم نداره.
روزي يه بطري مشروب ميخوره و چاق و بي تحرک هست...
و اما آقاي شماره سه:
دولت کشورش بهش مدال شجاعت داده.گياه خوار و داراي سلامت کامل هست.اهل سيگار و مشروب هم نيست..و هيچگونه سابقه بدي هم تا بحال نداشته..
بــــــــــــــــــــه چــــــــــــــــــــــــــه کســــــــــــــــي راي ميدهـــــــــــــــــــــــيد؟؟؟؟
آقاي شماره يک:فرانکلين روزولت
آقاي شماره دو:وينستون چرچيل
آقاي شماره سه:آدولف هيتلر
چه درسي ميگيريم؟؟؟؟
*****
راستي داشت يادمون ميرفت.....چي؟؟
اون خانوم حامله....
اگه به اون خانوم پيشنهاد سقط جنين دادين
ميدونين اون جنين کي بود؟؟که شما پيشنهاد کشتنش رو دادين؟؟
لودويک فان بتهوون
************ ********* *
چه درسي گرفتيم؟؟
+++++++++++
پيش داوري
يعني کاري که همه ما ميکنيم
و از بزرگترين اشتباهات بشريت هست
فرهاد- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 4
رد: جملات قشنگ و پند آموز
... که بهترین کلاس درس دنیا، کلاسی است که زیر پای پیرترین فرد دنیاست
... که تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من می گوید: تو مرا شاد کردی
... که هرگز نباید به هدیه ای از طرف کودکی، نه گفت
... که همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم دعا کنم
... که مهم نیست که زندگی تا چه حد از شما جدی بودن را انتظار دارد،
همه ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای با وی به دور از جدی بودن باشیم
... که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد، فقط دستی است برای گرفتن دست او
، و قلبی است برای فهمیدن وی
... که زندگی مثل یک دستمال لوله ای است، هر چه به انتهایش نزدیکتر می شویم سریعتر حرکت می کند
... که چشم پوشی از حقایق، آنها را تغییر نمی دهد
... که این عشق است که زخمها را شفا می دهد نه زمان
... که زندگی دشوار است، اما من از او سخت ترم
آموخته ام
كه همه مي خواهند روي قله كوه زندگي كنند، اما تمام شادي ها وقتي رخ مي دهند
كه در حال بالا رفتن از كوه هستيم..
ثروتمند كسي نيست كه بيشترين ها را دارد ، بلكه كسي است كه به كمترين ها نياز دارد.
... که فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد
كه فقط چند ثانيه طول مي كشد تا زخم هاي عميقي در قلب كساني كه دوستشا ن داريم ، ايجاد كنيم اما سال ها طول مي كشد تا آن زخم ها را التيام بخشم.
كه اگر مايلم پيام عشق را بشنوم ، خود نيز بايستي آن را ارسال كنم.
فرهاد- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 4
رد: جملات قشنگ و پند آموز
ولتر : در عالم دو چیز از همه زیباتر است ، آسمانی پرستاره و وجدانی آسوده.
Foad- حامی حیوانات لاک پشتی
- تشکر : 243
رد: جملات قشنگ و پند آموز
كي اينجا دعوا كرده مگه ؟؟
فرهاد- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 4
رد: جملات قشنگ و پند آموز
كلمه ها عقايد شكل گرفته و افكار بيان شده هستند به عبارت ساده آن چه مي گويي فكري است كه بيان مي شود. كلمه ها و انديشه ها داراي امواجي نيرومند هستند كه به زندگي و امورمان شكل مي دهند.
اگر يك كارگر بي سواد بتواند يك اصطلاحي را در دنيا شايع كند؛ پس من و تو، ما و شما به طور حتم مي توانيم استفاده از كلمه ها و اصطلاح هاي مثبت را در سطح كل ايران گسترش داده و انرژي مثبت را بين همه پخش كنيم..
امروزه ثابت شده كه كلمات منفي نيروي منفي به سمت شخص مي فرستند و او را به سمت منفي و بيماري سوق مي دهند! به طور مثال وقتي به ما مي گويند خسته نباشي دراصل خستگي را به يادمان مي آورند و ناخودآگاه احساس خستگي مي كنيم (با خودتان امتحان كنيد) اما اگر به جاي آن از يك عبارت مثبت استفاده شود نه تنها نيروي از دست رفته، ترميم و خستگي جسم را از بين مي برد بلكه نيروي مثبت و سازنده اي را به افراد هديه مي دهيم.
مثال:
به جاي پدرم درآمد؛ بگوييم : خيلي راحت نبود
به جاي خسته نباشيد؛ بگوييم : خدا قوت
به جاي دستت درد نكنه ؛ بگوييم : ممنون از محبتت، سلامت باشي
به جاي ببخشيد مزاحمتون شدم؛ بگوييم : از اين كه وقت خود را در اختيار من گذاشتيد متشكرم
به جاي لعنت بر پدر كسي كه اينجا آشغال بريزد ؛ بگوييم: رحمت بر پدر كسي كه اينجا آشغال نمي ريزد
به جاي گرفتارم؛ بگوييم : در فرصت مناسب با شما خواهم بود
به جاي دروغ نگو؛ بگوييم : راست مي گي؟ راستي؟
به جاي خدا بد نده؛ بگوييم : خدا سلامتي بده
به جاي قابل نداره؛ بگوييم : هديه براي شما
به جاي شكست خورده؛ بگوييم : با تجربه
به جاي مگه مشكل داري؛ بگوييم : مگه مسئله اي داري؟
به جاي فقير هستم؛بگوييم : ثروت كمي دارم
به جاي بد نيستم؛ بگوييم : خوب هستم
به جاي بدرد من نمي خورد؛ بگوييم : مناسب من نيست
به جاي مشكل دارم؛ بگوييم : مسئله دارم
به جاي جانم به لبم رسيد؛ بگوييم : چندان هم راحت نبود
به جاي فراموش نكني؛ بگوييم : يادت باشه
به جاي داد نزن؛ بگوييم : آرام باش
به جاي من مريض و غمگين نيستم؛ بگوييم : من سالم و با نشاط هستم
به جاي غم آخرت باشد؛ بگوييم : شما را در شادي ها ببينم
وقتي بعد از مدتي همديگر را ميبينيم، به جاي توجه كردن به نقاط ضعف همديگر و نام بردن از آنها مثل:
چقدر چاق شدي؟"، "چقدر لاغر شدي؟"، "چقدر خسته به نظر ميآيي؟"، "چرا موهات را اين قدر كوتاه كردي؟"، "چرا ريشت را بلند كردي؟"، "چرا توهمي؟"، "چرا رنگت پريده؟"، "چرا تلفن نكردي؟"، "چرا حال مرا نپرسيدي؟" و ....
بهتر است بگوييم : "سلام به روي ماهت"، "چقدر خوشحال شدم تو را ديدم"، و .... عبارات ديگري كه نه تنها بيانگر نقاط ضعف طرف مقابل ما نيست بلكه نوعي اعتماد به نفس را به مخاطبمان القاء ميكند. البته اگر اصراري نداشته باشيم كه حتماً درباره ي همديگر اظهار نظر كنيم، وگرنه ميشود كه درباره ي موضوعات مشترك، البته در محوريت مثبت با هم صحبت كني
maryam.m- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 3
رد: جملات قشنگ و پند آموز
تا وقتی قلب عریان کسی را ندیدی بدن عریانت را نشان نده.
هیچوقت چشمانت را برای کسی که معنای نگاهت را نمیفهمد گریان نکن.
قلبت را خالی نگه دار و اگر روزی خواستی کسی را در قلبت جای دهی سعی کن فقط 1 نفر باشد.
به او بگو تو را بیشتر از خودم و کمتر از خدا دوست دارم . چون به خدا اعتقاد دارم و به تو نیاز.
niloofar20- کاربر باسابقه لاک پشتی
- تشکر : 4
رد: جملات قشنگ و پند آموز
پسرعزیزم من حال خوشی ندارم چون امسال نخواهم توانست سیب زمینی بکارم من نمی خواهم این مزرعه را از دست بدهم، چون مادرت همیشه زمان کاشت محصول را دوست داشت. من برای کار مزرعه خیلی پیر شده ام. اگر تو اینجا بودی تمام مشکلات من حل می شد من می دانم که اگر تو اینجا بودی مزرعه را برای من شخم می زدی
دوستدار تو پدر
پیرمرد این تلگراف را دریافت کرد
پدر, به خاطر خدا مزرعه را شخم نزن , من آنجا اسلحه پنهان کرده ام
4 صبح فردا 12 نفر از مأموران Fbi و افسران پلیس محلی دیده شدند , و تمام مزرعه را شخم زدند بدون اینکه اسلحه ای پیدا کنند
پیرمرد بهت زده نامه دیگری به پسرش نوشت و به او گفت که چه اتفاقی افتاده و می خواهد چه کند ؟
پسرش پاسخ داد :
پدر برو و سیب زمینی هایت را بکار، این بهترین کاری بود که از اینجا می توانستم برایت انجام بدهم .
هیچ مانعی در دنیا وجود ندارد . اگر شما از اعماق قلبتان تصمیم به انجام کاری بگیرید می توانید آن را انجام بدهید ، مانع ذهن است . نه اینکه شما یا یک فرد کجا هستید
مه لقا- کاربر خوب لاک پشتی
- تشکر : 2
رد: جملات قشنگ و پند آموز
روزي در يك مراسم همسرايي, تصوير كامل مسيح را در چهره يكي از جوانان همسرا يافت. جوان را به كارگاهش دعوت كرد و از چهره اش اتودها و طرحهايي برداشت. سه سال گذشت. تابلو شام آخر تقريباً تمام شده بود ؛ اما داوينچي هنوز براي يهودا مدل مناسبي پيدا نكرده بود.
كاردينال مسئول كليسا كم كم به او فشار مي آورد كه نقاشي ديواري را زودتر تمام كند. نقاش پس از روزها جست و جو , جوان شكسته و ژنده پوش مستي را در جوي آبي يافت. به زحمت از دستيارانش خواست او را تا كليسا بياورند , چون ديگر فرصتي بري طرح برداشتن از او نداشت. گدا را كه درست نمي فهميد چه خبر است به كليسا آوردند، دستياران سرپا نگهاش داشتند و در همان وضع داوينچي از خطوط بي تقوايي، گناه و خودپرستي كه به خوبي بر آن چهره نقش بسته بودند، نسخه برداري كرد.
وقتي كارش تمام شد گدا، كه ديگر مستي كمي از سرش پريده بود، چشمهايش را باز كرد و نقاشي پيش رويش را ديد، و با آميزه اي از شگفتي و اندوه گفت: "من اين تابلو را قبلاً ديده ام!" داوينچي شگفت زده پرسيد: كي؟! گدا گفت: سه سال قبل، پيش از آنكه همه چيزم را از دست بدهم. موقعي كه در يك گروه همسرايي آواز مي خواندم , زندگي پر از رويايي داشتم، هنرمندي از من دعوت كرد تا مدل نقاشي چهره عيسي بشوم!
"مي توان گفت: نيكي و بدي يك چهره دارند ؛ همه چيز به اين بسته است كه هر كدام كي سر راه انسان قرار بگيرند
مه لقا- کاربر خوب لاک پشتی
- تشکر : 2
رد: جملات قشنگ و پند آموز
دو برادر در مزرعه ای خانوادگی کارمیکردند. یکی متأهل بود و بچه های زیادی داشت و برادر دیگر مجرد بود. در آخر روز برادرها همه چیزرا، محصول و منافع را، بطور مساوی تقسیم میکردند.
روزی برادرمجرد به خودش گفت: درست نیست که ما محصول و منافع را بطور مساوی تقسیم کنیم. من تنها هستم و نیازهایم کم است. ازاینرو هرشب یک گونی از انبارش برداشته و در انبار برادرش میگذاشت.
در همین زمان ،برادر متأهل به خودش گفت: درست نیست که ما محصول ومنافع را بطور مساوی تقسیم کنیم. من ازدواج کرده و زن وبچه هایی دارم که درسالهای آینده از من مواظبت میکنند. برادرم کسی را ندارد ودرآینده کسی اورا کمک نخواهد کرد. ازاینرو اونیزهرشب یک گونی از انبارش به انبار برادرش میبرد.
هردونفرسالها حیران مانده بودند چون موجودی انبارشان هرگز کم نمیشد. سرانجام درشبی تاریک، دوبرادر با یکدیگر برخورد کردند. بدین ترتیب متوجه ماجرا شدند. گونیهارابه زمین انداخته، یکدیگر رادر آغوش گرفتند و گریستند.
از کتاب دانه های بیشتربرزگران نوشته برایان کاوانوف
مه لقا- کاربر خوب لاک پشتی
- تشکر : 2
صفحه 3 از 14 • 1, 2, 3, 4 ... 8 ... 14
» داستان های کوتاه و حکایت های پند آموز
» خدا و لاكپشت (حکایت پند آموز)
» سنگ، جانور دست آموز خانگی
» بازی قشنگ برای سنجش اعصاب