فیلمهایی که می بینیم
صفحه 6 از 6 • 1, 2, 3, 4, 5, 6
رد: فیلمهایی که می بینیم
ممنون که معرفی کردید
Innocent- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 162
رد: فیلمهایی که می بینیم
اما فیلم به نظرم عالیه(نمره 4 از 5).
مهارتی که هیچکاک در ایجاد تعلیق داره و شوکی که به تماشاگر پس از قتل شخصیت اول فیلم(تا اون لحظه از فیلم)وارد می کنه هنوز هم قابل ستایشه.
فیلم سرگیجه هیچکاک رو هم اگه ندیدن ببینین
hadi1981- مدیر گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 49
رد: فیلمهایی که می بینیم
اینم لینک دانلود فیلمvertigo (سرگیجه) ازمدیا فایر با حجم 450mb
اين مطلب آخرين بار توسط Innocent در 9/3/2010, 00:48 ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است.
Innocent- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 162
رد: فیلمهایی که می بینیم
hadi1981- مدیر گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 49
رد: فیلمهایی که می بینیم
بله ، من هم یه موقعی می دیدم اما الان چند ساله هیچ فیلمی از تلویزیون ندیدم.
چند نفر آدم با ذهن های واپس گرا اونجا نشستن و تشخیص می دن چه صحنه هایی برای مخاطب مناسب نیست ، جنبه دیدن چه صحنه هایی رو نداره ، کارگردان کدوم صحنه ها رو اضافی گذاشته تو فیلم و فیلمنامه نویس این جملات را جای اون جملات می نوشت بهتر بود و اون بازیگر اگه لباسش اینجوری باشه بهتره و ..
باز هم ادامه بدم ؟
داغ دلم تازه شد از این ..
بی خیال
hadi1981- مدیر گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 49
رد: فیلمهایی که می بینیم
گفتم پیشنهاد کنم دوستان هم ببینند
Innocent- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 162
رد: فیلمهایی که می بینیم
اگه دنبال فیلم خوب می گردین واسه دانلود حتماً این فیلم رو از دست ندین
لینک فیلم در IMDB
lاگه کسی خواست لینک دانلود بده اینجا زحمتشو بکشه ..
hadi1981- مدیر گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 49
رد: فیلمهایی که می بینیم
Bright Star
Amadeus
انجیل به روایت متی
the Limits of Control
hadi1981- مدیر گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 49
رد: فیلمهایی که می بینیم
نظرتون درباره 12angry men چیه؟
Innocent- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 162
رد: فیلمهایی که می بینیم
hadi1981- مدیر گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 49
رد: فیلمهایی که می بینیم
The Duchess
Stalker
قهوه تلخ
Winter Light
The Merchant of Venice
Sherlock Holmes
hadi1981- مدیر گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 49
رد: فیلمهایی که می بینیم
این دفعه یکی از مطالب وبلاگم را کامل میذارم که البته با بقیه تفاوت داره و بیشتر به مرور خاطرات گذاشته میپردازه:
(2010) Expendables
کارگردان : سیلوستر استالونه
چند ماه پیش بود که شنیدم سیلور استالونه (این اسم اصلا در دهانم نمی چرخد؛با راکی و رمبو راحت ترم..) فیلمی ساخته که بسیاری از قهرمان های قدیمی و حال حاضر سینمای اکشن و یا به قولی بکش بکش در آن شرکت دارند؛استالونه ،آرنولد،جت لی،بروس ویلیس،میکی رورک،دولف لاندگرن و خیلی های دیگر که برای ما زیاد معروف نیستند اما در سینمای درجه 2 و اکشن دنیا برای خودشان برو و بیایی دارند. همان موقع اشتیاقی برای دیدن این فیلم در من به وجود آمد.درست است که حالا همش صحبت از امیر کوستاریکا و ایناریتو و تارکوفسکی و اصغر فرهادی می کنم و از فیلمهای اسکورسیزی و مهرجویی ایراد می گیرم اما خوب عشق به سینما برای من با شخصیت های دیگری به وجود آمد.یادش به خیر فیلم شعله که ویجی را اولین بار آنجا دیدم(آن موقع کمتر کسی او را با نام آمیتا باچان می شناخت) بعد در تاراج با زینال بندری آشنا شدم(آن موقع ها جمشید هاشم پور هم اسم غریبی بود،آنها که از من بیشتر می دانستند به جای زینال بندری می گفتند جمشید آریا) یادم است وقتی در همان بچگی تاراج را دیدم آن قدر بعد از فیلم احساساتی شده بودم که حس می کردم انرژی خاصی در من به وجود آمده،تجربه جدیدی بود که از خود بی خود شده بودم.بعد فیلم راه اژدها رو دیدم(قبل ترها برادر بزرگم از نانچیکو ی بروس لی خیلی برایم تعریف کرده بود) هیچ وقت فراموش نمی کنم برادرم یک مجله خارجی از دوستش امانت گرفته بود که پر بود از عکس های بروس لی در فیلم های مختلف.بعد برادرم تعریف می کرد که اینجا چه اتفاقی افتاده و یا اینجا بروس لی دارد انتقام خواهرش را می گیرد و من غرق در دنیای دیگری می شدم.آن موقع بزرگترین آرزویم این بود که صاحب آن مجله باشم یا تمام فیلمهای بروس لی را ببینم.آن سالها ویدیو قاچاق بود و تلویزیون هم اصلا میانه ای با آثار اکشن بروس لی و امثال آن نداشت و غیرممکن بود که یک فیلم رزمی در آن نشان داده شود.با اینترنت و دی وی دی هم هنوز سالهای نوری فاصله داشتیم.چیزی که آن موقع برای رفع عطش این عشق به قهرمان های سینمایی ام داشتم خریدن عکس های آنها بود.الان یک آلبوم عکس متعلق به آن سالها دارم که پر است از بروس لی و جکی چان و ژان کلود و آرنولد و .. درست همان سالها بود که فیلمهای اکشن ایرانی هم رونق گرفت و جمشید هاشم پور سالی ده-بیست فیلم اکشن و حادثه ای بازی می کرد.من هم به هر ترفندی بود هر وقت فیلم جدیدی از او به سینما می آمد حتماً می رفتم و بیشتر اوقات هم تنها می رفتم و از نشستن در تاریکی سینما و تماشای قهرمان فیلم لذت می بردم..
از فیلم جدید استالونه به کجاها که نرسیدم،خلاصه حالا مدتیست که کلاً دیدم نسبت به سینمای آمریکا و فیلمهای مطرحش هم تغییر کرده چه برسد به سینمای درجه 2 آن.
فیلم Expendables خوبی اش این است که آگاهانه ساخته شده.استالونه در 64 سالگی اندازه خودش و فیلمهایش و کلاً سینمایش را می داند و ادعای زیادی ندارد.خالی بندی را به جایش استفاده می کند و گاهی شوخی هم چاشنی اش می کند.البته اینها باعث نمی شود که عاشقان قهرمان بازی دست خالی از سینما برگردند،رمبو برای نجات دختر قصد دارد به تنهایی به جزیره برود هرچند جت لی و دوستان دیگر اجازه نمی دهند.
اما فیلم یک سکانس درخشان دارد که به نظرم سالها بعد ارزش کلاسیک و ماندگاری برای دوستداران فیلمهای اکشن پیدا می کند.منظورم سکانس مربوط به کلیسا است،جایی که بروس ویلیس،استالونه و آرنولد با هم در یک سکانس ظاهر می شوند والبته این تنها صحنه ایست که آرنولد و بروس ویلیس در این فیلم ظاهر می شوند و نام آنها چه در عنوان بندی ابتدا و چه در تیتراژ انتهای فیلم اصلاً نمی آید.زیبایی این سکانس به دیالوگ های طنز و جالبیست که در آن رد و بدل می شود.سه قهرمان قدیمی و سوپر استار سینمای دهه 80 دور هم جمع شده اند تا چند شوخی کنند و بروند. ابتدا بروس ویلیس و استالونه در کلیسا همدیگر را ملاقات می کنند تا در یک مورد کاری با هم صحبت کنند اما بروس منتظر ورود کس دیگری هم هست.در همین موقع در کلیسا باز می شود و در یک نمای ضد نور قامت بلند شخصی از چارچوب در وارد می شود و کمی داخل که می آید استالونه آهی می کشد.. الان که قصد داشتم یه بخشی از دیالوگ های چند پهلو و هجو آمیز این سکانس رو اینجا بیارم با مشکل انتخاب روبرو داشتم.خلاصه اگه حال و حوصله تماشای کامل این فیلم رو ندارید این سکانس جالب رو از دست ندین..
ارزشگذاری فیلم:
لینک فیلم در IMDB
hadi1981- مدیر گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 49
رد: فیلمهایی که می بینیم
ولي how i met your mother خيلي قشنگه حتما ببينيد
shervin22- کاربر متوسط لاک پشتی
- تشکر : 10
رد: فیلمهایی که می بینیم
shervin22- کاربر متوسط لاک پشتی
- تشکر : 10
رد: فیلمهایی که می بینیم
Shutter Island
hadi1981- مدیر گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 49
رد: فیلمهایی که می بینیم
قضیه شکل اول،شکل دوم (1358)
* والا تقصیر بچه ی من نبود..
نویسنده و کارگردان: عباس کیارستمی
معلم کلاس در حال کشیدن تصویری با گچ بر روی تخته سیاه است که صدایی از انتهای کلاس مزاحم کار او می شود،معلم بر می گردد همه ساکت هستند تا رویش رو به تخته سیاه می کند دوباره صدای مزاحم می آید،معلم با عصبانیت دانش آموزان دو ردیف انتهایی را از کلاس بیرون می کند و می گوید اگر نگویند مقصر چه کسی بوده یک هفته از کلاس اخراجند.فیلم قطع می شود و حالا در اتاقی هستیم که همان فیلم با پروژکتور برای پدران همان دانش آموزان دو ردیف آخر پخش شده و کیارستمی از تک تک آنها می پرسد دوست دارند پسرشان در چنین موقعیتی چه کاری انجام دهد؟ بهتر است فرد خاطی را لو بدهد یا با دوستانش متحد بماند و یک هفته از کلاس محروم شود.
در ادامه قضیه جلوتر می رود و در دو شکل نمایش داده می شود؛شکل اول یکی از دانش آموزان پس از چندروز اتحاد را می شکند و با معرفی فرد خاطی به کلاس درس بر می گردد و در شکل دوم تا پایان هفته دانش آموزان در بیرون کلاس درس می مانند و پس از آن همه به کلاس بر می گردند.در پایان هر دو شکل می بینیم فیلم برای افراد ویژه ای نمایش داده شده است و نظر آنها پرسیده می شود.
کیارستمی در اولین فیلمش بعد از انقلاب به سراغ مفاهیم خیانت و وفاداری می رود و با ارائه آن در قالب داستانی کوتاه در یک کلاس درس،اشخاص مهمی را به میز محاکمه می کشاند.نکته جالب تماشای این اشخاص مهم و اظهار نظرهای آنها پس از گذشت 30 سال است؛ آیت الله خلخالی،مسعود کیمیایی،رهبر کلیمیان،رهبر ارامنه و بسیاری دیگر
طرحی که کیارستمی در این فیلم مستند-داستانی پیاده می کند بسیار بکر و عالیست،قصه ای اخلاقی و در مقابل آن اظهارنظر مدیران،سیاستمداران و هنرمندان و البته افراد عادی.فرم فیلم هم با موتیف های اتمام پخش فیلم از پروژکتور یا نمایش دانش آموزان در بیرون کلاس درس در لابه لای اظهارنظرها و صحبت ها، شیرین و جذاب از کار درآمده و نشان می دهد این فیلمساز چه نبوغی در پیدا کردن سوژه و بسط تصویری آن دارد.
در جستجویی که داشتم اکثر منابع از فیلم به عنوان مستند نام برده اند.اما به نظر من بیشتر فیلم های کیارستمی را نمی توان در چارچوب داستانی یا مستند محدود کرد.در همین فیلم،ماجرای داخل کلاس کاملاً داستانی است و دارای دیالوگ از پیش نوشته شده و دکوپاژ و بازی بازیگران و غیره.به همین شکل در بیشتر فیلم های کیارستمی که از آنها به عنوان داستانی یاد می شود مستند و زندگی واقعی با داستان درهم آمیخته و بعضی جاها قابل تشخیص نیست.حتی در فیلمی مانند طعم گیلاس در انتها تصاویری مستند از کیارستمی و تیم فیلمسازی می بینیم.
- - - - - - - - - - - - -
* اشاره به صحبت های پدر کارگر و ساده دل یکی از بچه ها که در حین صحبت با کیارستمی متوجه نمایشی بودن داستان فیلم نمی شود و هربار می گوید بچه ی من پسر درسخوانیست و احتمالاً تقصیر آن یکی بوده که جلوی فلانی نشسته بود.
ارزشگذاری فیلم:
hadi1981- مدیر گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 49
رد: فیلمهایی که می بینیم
Foad- حامی حیوانات لاک پشتی
- تشکر : 243
رد: فیلمهایی که می بینیم
hadi1981- مدیر گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 49
صفحه 6 از 6 • 1, 2, 3, 4, 5, 6