رد: فاميل يابي در فروم لاكپشتي

من طرف Salma 7/27/2010, 09:39

سلماجون از سبزی های کاشت خودت شب عروسی به ما می دی

فدات شم ، تو که 40 تا پیتزا کمت بود ، من چجوری با یه box سبزی جوابگوی شکمت باشم آخه ؟؟!! [ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

من طرف Sahra 7/27/2010, 09:41

اووووووووووووووووه خواهر سلما جون
کوتاه بیا
شوهر قحطه؟
اونم از این خانواده اگر باشه؟
اسمش هم نمیشه کسی بیاره؟
اینهمه روش حساس نباش آبجی
این نشد یکی دیگه
مرسی

من طرف کیم 7/27/2010, 09:46

آخه زن دایی سبزی برا بعد از غذاست خندان

دایی پرهام از شما که 40تا پیتزا را حمل کردید وچقدر هم خوشمزه بودند ممنونم

من طرف Salma 7/27/2010, 09:47

نه بابا صحرا جون[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

من به این خانواده حساسم میدونی که مهسا جونم هم که نمیاد یکم هوای داداششو داشته باشه

خب دلم سوخت ، طفلی این همه خرید کرده ، تازه میگفت جرا این خانوادت با من اینجورین [ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

من طرف Sahra 7/27/2010, 09:51

سلما جون
تو چرا توی ما اینجوری در اومدی؟ ناراحت

زی زی اگر زن باشه چی میگن؟ سوال

من طرف mahsa 7/27/2010, 09:52

خيلي هم دلت بخواد صحرا جون. يادم نرفته اون قديما چقدر اين در اون در زدي با پسر عموم ازدواج كني.

سلما جون نگران عروسي نباش پرهام برات يه سورپرايز داره

من طرف Salma 7/27/2010, 09:53

من ؟
من ؟

ای خدااااااااااااااااااااا

پرهااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
میکشمت که بخاطر دفاع از تو خواهر خودم ببین چی فکر میکنه

من طرف mahsa 7/27/2010, 09:54

تو چرا توی ما اینجوری در اومدی؟

يه نفر تو شماها خوب در اومده اونم از راه به در كن

به به پاگي هم كه هست بوس کردن

من طرف mahsa 7/27/2010, 09:55

پرهااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام گریه
میکشمت که بخاطر دفاع از تو خواهر خودم ببین چی فکر میکنه

فدات شم نذار خواهرت باعث اختلاف بين تو و پرهام بشه. همين دخالتاس كه زندگي رو خراب ميگنه ديگه.

ميخوام از مريم شكايت كنم. احتمالا يه بلايي سر محمد آورده كه اصلا پيداش نيست

من طرف کیم 7/27/2010, 09:55

حالا عروسی کی هست خاله مهسا شما ازسورپرايز دایی پرهام خبر دارین سوال

من طرف mahsa 7/27/2010, 09:57

قربونت برم خواهر زاده گلم. تو دختر كدوم خواهرمي؟

نميشه كه من لو بدم عروسكم عشق

من طرف Sahra 7/27/2010, 10:04

مهسا خانم
قربون دستتون
بی زحمت اینها را هم بگذارید دم در

[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

من طرف کیم 7/27/2010, 10:06

من دختر ریحانه (ریرا) خانوم هستم

من طرف Salma 7/27/2010, 10:07

اومدی مهسا جون [ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

خوبی ؟ عشق

خب یکم این داداشتم نصیحت کن ، خودش از خودش دفاع کنه گریه

من طرف mahsa 7/27/2010, 10:09

من كه حالا حالاها نميرم. شما خودت ببر. ميخوام بمونم پيش زن داداشم.

من طرف mahsa 7/27/2010, 10:11

سلام گلم اومدم
خوبم. تو چطوري خانمي؟
داداشم حريف زبون اين خواهر زنش نميشه كه.

من طرف Salma 7/27/2010, 10:14

مرسی منم خوبم عشق

نه بابا ، خواهرم گله (gol) [ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

من طرف Sahra 7/27/2010, 10:16

باشه مهسا خانم
عجله نیست
هر وقت بردین
اینام هست

[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

من طرف Sahra 7/27/2010, 10:23

راستی پسر عموتون کی بود مهسا خانم؟ متفکر

من طرف honey 7/27/2010, 10:34

منم پیتزا می خوااااااااااااااااام گریه

من طرف setareh 7/27/2010, 12:39

منم ميخوااااااااااااااااااااااااااااااااااام

من طرف apb 7/27/2010, 12:48

اووووووووووووووووه خواهر سلما جون
کوتاه بیا
شوهر قحطه؟
اونم از این خانواده اگر باشه؟
اسمش هم نمیشه کسی بیاره؟
اینهمه روش حساس نباش آبجی
این نشد یکی دیگه

به به ! حالا دیگه کار به جایی که کشیده که پس از ازدواج ، بعد از این که غذاها رو خوردین و تشکر هم که هیچی ، دارین میونه ما رو هم به هم می زنین؟ دستتون درد نکنه!

دایی پرهام از شما که 40تا پیتزا را حمل کردید وچقدر هم خوشمزه بودند ممنونم

نوش جانت عزیزم!

نه بابا صحرا جون

من به این خانواده حساسم میدونی که گریه مهسا جونم هم که نمیاد یکم هوای داداششو داشته باشه

خب دلم سوخت ، طفلی این همه خرید کرده ، تازه میگفت جرا این خانوادت با من اینجورین

مگر این که شنا خودتون به خواهر متحرمتون یه چیزی بگین!

ای خدااااااااااااااااااااا گریه

پرهااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام گریه
میکشمت که بخاطر دفاع از تو خواهر خودم ببین چی فکر میکنه

من رو می کشین! خواهر خودتون شروع کردن و خانواده خودتون ، من که همش شنیدم و فقط به خودتون گفتم!

خب یکم این داداشتم نصیحت کن ، خودش از خودش دفاع کنه گریه

بابا من زبونم کجا بود که دفاع کنم! هر چیزی خانواده محترم دلشون خواست گفتن دیگه!

من طرف honey 7/27/2010, 12:52

دایی پرهام به من پیتزا نرسیییییییییییییییییییییییییییید من پیتزاااااااااااااااا می خوااااااااااااااااام گریه

من طرف Ronia 7/27/2010, 15:16

داداش پرهام اینجوری هوای دخترمو داری وقتی من نیستم؟ ناراحت

هاله جونم الهی مامان قربون اون دلت بره که پیتزا می خواد مرسی

خودم برات ده تا می خرم
اینو فعلاً داشته باش تا بعداً

[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

هزار تا بوس از طرف مامان بوس کردن

من طرف maryam.m 7/27/2010, 15:38

نفهمیدم

مهسا جون ! هاله جون! شما ها کجا بودید؟
کی شما را دعوت کرد خونه ی ما.

این یک مهمونیه خانوادگی ما بود، حتما باید سرک میکشیدید ببینید چه خبره؟همش تقصیر این پرهامه که نتونست نگه به خواهراش $D\'oh$

آقا پرهام من گفتم در نبود محمد پیتزا بگیرید بیایید خونمون نگفتم ایل و تبارتون را هم بیارید!
عجب گیری کردما!

من كه حالا حالاها نميرم. شما خودت ببر. ميخوام بمونم پيش زن داداشم.

مهسا جان باش توروخدا ! خونه ی خودته عزیزم ناراحت

ميخوام از مريم شكايت كنم. احتمالا يه بلايي سر محمد آورده كه اصلا پيداش نيست

بهتره از اون داداشتون بپرسید که 5 روزه رفته مسافرت و گردش(اونم جایی که هواش خنکه) $D\'oh$ فکر نمیکنه اینجا 3 تا دختر و 2 تا پسر و یک عروس داره !!! ناراحت

منم اینجا دست تنهام $D\'oh$