خاطرات و عکس های من از استانبول
خاطرات و عکس های من از استانبول
من از 29 مرداد الی 6 شهریور 1388 به همراه خانواده ام به استانبول رفته بودم.گرچه هدف از این مسافرت به جای گردشگری مشاوره با یکی از بیمارستان ها در مورد بیماری مادرم بود ولی تا آنجا که بتوانم سعی می کنم عکس ها و تجربیات این مدت خودم را در اختیار دوستان بگذارم.
اگر اشتباه یا نقصی در توضیحاتم بود من را ببخشید چون قصدم از سفر تفریح و گردشگری نبود.البته عکس های بسیاری گرفتم ولی امکات دیدن کلیه مکان های توریستی این شهر را نداشتم. تا آنجا که بتوانم سعی میکنم عکس ها را با توضیح بگذارم ولی اگر نشد دیگه ببخشید.
ما در ماه رمضان وارد این شهر شدیم. رمضانی که برای مردم این کشور همراه با جشن وسرور است. در این کشور که بیش ار 80 درصد مسلمان هستند در خیابان ها خوردن و اشامیدن در ماه رمضان آزاد است.
از آنجاییکه در اینجا دیگه خبری از wireless مجانی در هتل و فرودگاه نیست من ناچارم کم کم عکس ها را براتون بگذارم. به هر حال اگر با فاصله مطلب و عکس میگذارم ببخشید.
Sahra- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 2
رد: خاطرات و عکس های من از استانبول
خوب بر فراز استانبول هستیم. میتوان از همین بالا زیبایی را حس کرد شهری که محصور بین دریا هاست.
از بالای هواپیما دریای زیبای ابی رنگ را تا مدتها پیش از فرود میبینی. قایق ها و کشتی ها از ان بالا دیده میشوند.
خانه ها مثل خانه های عروسکی با سقف های آجری رنگ یک دست و زیبا هستند.
اين مطلب آخرين بار توسط sahra1970 در 9/3/2009, 02:26 ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است.
Sahra- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 2
رد: خاطرات و عکس های من از استانبول
محمد- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 7
رد: خاطرات و عکس های من از استانبول
Foad- حامی حیوانات لاک پشتی
- تشکر : 243
رد: خاطرات و عکس های من از استانبول
اقای محمد فر دوربین دیجیتال canon دارم تازه 5 مگاپیکسل هم بیشتر نیست. گرچه دوره های عکاسی هم گذراندم اما با دوربین دیجیتال هر کسی حرفه ای میشه.
به هر حال ممنون.
اين مطلب آخرين بار توسط sahra1970 در 9/3/2009, 05:27 ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است.
Sahra- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 2
رد: خاطرات و عکس های من از استانبول
شبی 75 یورو برای 12 شب اینترنتی رزرو کرده بویم.
بنزین خیلی گرونه و بیش ار 2000 تومان لیتری است. برای رسیدن از فرودگاه تا هتل 40 یورو با هماهنگی هتل دادیم.
هتل در منطقه تقسیم استانبول در خیابان استقلال است . میدان تقسیم میدانی است که مجسمه آتاتورک و یک عده پشت سرش هستند. جزو مناطق امن است و بیشتر توریست های خارجی به اونجا میان. دائما پلیس اونجا گشت میزنه.و مردم تا 2-3 صبح در خیابان استقلال که پر از مغازه است بالا و پایین میرن.
در این خیابان همه مشغول خوردن و خرید کردن هستند.همه مغازه ها حراج گذاشتند. حراج های واقعی . حتی تا یک سوم قیمت هم دیدم.البته مارک های مشهور به هر حال گران هستند و حراج هم بشن گران خواهند بود. میتوانید سراسر خیابان استقلال را با یک تراموای قدیمی که راهش انداختند طی کنین.
چند تا عکس از میدان تقسیم و خیابان استقلال و تراموای میگذارم.البته کم کم.
Sahra- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 2
رد: خاطرات و عکس های من از استانبول
Sahra- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 2
رد: خاطرات و عکس های من از استانبول
محمد- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 7
رد: خاطرات و عکس های من از استانبول
اين مطلب آخرين بار توسط sahra1970 در 9/3/2009, 06:00 ، و در مجموع 2 بار ويرايش شده است.
Sahra- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 2
رد: خاطرات و عکس های من از استانبول
محمد- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 7
رد: خاطرات و عکس های من از استانبول
استانبول در ساحل دریای مرمره قرار دارد و تنگه بسفر که این دریا را به دریای سیاه متصل میکند ، از وسط این شهر میگذرد.
استانبول تنها شهر بزرگ در جهان است که نیمی از آن در قاره آسیا و نیمی در قاره اروپاست. :\m/:
Sahra- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 2
رد: خاطرات و عکس های من از استانبول
قلعه یا موزه توپکاپی یکی از مکانهای جالب در دنیاست. چون غیر از زیبایی در موزه آنچه را به نمایش میگذاره خیلی عجیب و جالب است.
شاید خیلی ها از اینموزه بازدید کرده باشند ولی بدون توجه به نوشته های کنار هر محفظه دیدنی ها را ببینند و بروند. اما خوب ما خواندیم و کلی تعجب کردیم. راست و دروغ با خود ترک ها.
در این موزه که در قدیم کاخ سلاطین عثمانی بوده بخش عظیمی مربوط به طلا و جواهر شاهان و شاهزاده هاست و تخت جواهر نشان و و اشیاء قیمتی آنها همه از جنس طلا و جواهر است از اینه و شانه گرفته تا گهواره بچه و زره و لباس رزم و اسلحه.همه در محفظه های شیشه ای است و عکس گرفتن ممنوعه.
اما به بخشی وارد میشویم که فردی در بلندگو مشغول خواندن قرآن کریم بطور زنده بود. در اینجا چند مورد جالب به چشم میخوره از جمله موی پیامبر - دندان پیامبر -جای پای پیامبر بر روی یک سنگ- اولین درب کعبه - شمشیر خلفایی مثل عثمان و غیره و از همه جالب تر برای من عصای حضرت موسی بود که روش را طلا گرفته بودند !!!
به هر حال در قسمت ورودی این موزه شعر های ترکی را با حروف فارسی نوشتند و خیلی جالب است.
از زمان آتاتورک حروف به لاتین تغییر یافته یعنی در قدیم از حروف عربی یا همان فارسی خودمان برای نوشتن استفاده میشده.
در کنار این موزه مسجد ایاصوفیه بود. ما روز جمعه رفته بودیم و نماز جمعه برگزار شده بود. پیر و جوان میدویدند تا وضو بگیرند و به نماز برسند. در ترکیه 5 بار اذان گفته میشود.
برای ماه رمضان شهرداری غرفه هایی را در اختیار کاسب ها قرار داده بود تا شب برای افطار انواع خوراکی را به فروش برسانند.همه مشغول تدارک برای افطار بودند.
مسجد ایاصوفیه
ورودی توپکاپی
بقیه تصاویر هم مکان های تاریخی اطراف این موزه و مناظری است که از بالای قلعه توپکاپی دیده میشه.
اين مطلب آخرين بار توسط sahra1970 در 9/4/2009, 14:22 ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است.
Sahra- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 2
رد: خاطرات و عکس های من از استانبول
منتظر باشید
Sahra- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 2
رد: خاطرات و عکس های من از استانبول
Foad- حامی حیوانات لاک پشتی
- تشکر : 243
رد: خاطرات و عکس های من از استانبول
فراموش نکنیم که بخش عظیم درآمد این کشور از توریست هاست حالا ما فقط به استانبول رفتیم در حالیکه در ترکیه مکانهای توریستی بسیاری وجود دارد. ایرانی ها را نبینید که دائم توی فروشگاهها هستند و در برگشت چمدانهای انها پر از سوغات و هدیه است. بسیاری از اروپایی ها در برگشت فقط یک چمدان در دست دارند در عوض پول خودشان را در سیاحت به مناطق باستانی و تفریحی خرج میکنند. شما در فروشگاهها از هر 10 نفر 9 نفرشان ایرانی است و جالب این است که مردم این کشور کاملا به این موضوع واقف هستند. ظاهرا خیلی مدیون ایرانی ها هستند چون خوب پول خرج می کنند و ارز وارد کشورشان میکنند بنابراین تا آنجا که من دیدم رفتار همراه با محبتی با ما داشتند یعنی وقتی می گفتید ایرانی هستی ابراز خوشحالی می کردند.(برعکس مردم دبی که با ایرانی ها رفتار ارباب منشانه داشتند.)
البته محله های ترکیه کمی با هم تفاوت دارد. ظاهرا بعضی محل ها زیاد امن نیست و از ان زیبایی که بقیه جاها میبینید کمتر اثری دیده میشود.
در عوض محل هایی هست که توریستی نیست ولی اشراف نشین است. ساختمان های بلند و بسیار شیک و خیابان های خلوت. یکی همان جایی بود که بیمارستان رفتیم. در مورد بیمارستان ها باید بگم که بسیار شیک و مجهز و حیرت آور هستند. بیمارستان ترک ها بیشتر تحت نظر و در ارتباط با آمریکایی ها هستند. بیمارستان امریکایی ها آلمانی ها اتریشی ها حتی ارمنی ها ( که دشمن تر ک ها هستند ) هم در استانبول و انکارا وجود دارند.
اما همانطور که گفتم در محلی که بیشتر توریست های خارجی هستند پلیس نظارت شدیدتری دارد تا ظاهر امن تری داشته باشد.
اما در مورد مردم ترکیه باید بگم که یک خصوصیت کاملا در آنها مشهوده. خوشگذرانی و شادی اصل مهم زندگی آنهاست.کافه هاخیابان استقلال که نیمکت و میز صندلی در خیابان گذاشتند پر از مردم ترک بود که تا صبح میخورند و میاشامند و نردتخت بازی می کنند و صدای خنده و قهقهه آنها بلنده.
آزادی هم کاملا مشهوده.
ما در خیابان استقلال بودیم که محله شلوغی است و یک کلوپ تا 3 صبح اهنگ با صدای بلند میگذاشت و برای همین هتل پنجره هاش 2جداره بود که صدای بیرون اذیت نکنه. در همین حین که صدای موسیقی و جاز کلوپ به حد اعلا شنیده میشد شما صدای اذانی که از بلندگوی مسجد میامد به صدای بلند میشنیدید.
وقتی در مترو یا اتوبوس هستید خانم های محجبه با حجاب کامل ولی ظاهر کاملا مدرن و شیک را در کنار خانمی که تقریبا مثل کنار دریا لباس پوشیده میبینید و این برای انها کاملا طبیعی است بدون اینکه هیچکدام احساس ناراحتی یا معذب بودن بکنند.
یعنی شما به عنوان یک فردی که ظاهر اسلامی دارید در این کشور هیچ مشکلی ندارید اگر با بقیه مردم کاری نداشته باشید.
البته تمامی شهر های ترکیه مثل هم نیستند.هرچه به سمت ایران یاعراق نزدیک تر شوید فرهنگ مردم شرقی تر و اسلامی تر خواهد بود.
Sahra- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 2
رد: خاطرات و عکس های من از استانبول
ولی اون مسجده که دندان پیامبر و .. داشت خالی بندی بود
spider- کاربر خیلی فعال لاک پشتی
- تشکر : 2
رد: خاطرات و عکس های من از استانبول
Sahra- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 2
رد: خاطرات و عکس های من از استانبول
دردریای مرمره جزایری وجود دارند که به جزایر پرنس مشهور هستند.این جزایر در قدیم محل تبعید یا خانه های ییلاقی درباریان یوده و الان مکانی تفریحی است که خود ترک ها هم در آنجا ویلا هایی دارند و جهت استراحت و تفریح و قایق های شخصی خودشان به انجا میروند.از این جزایر 4 تا جزیره توریستی و تفریحی است. در این جزایر اتومبیل شخصی وجود ندارد و رفت و آمد بوسیله درشکه یا دوچرخه های اجاره ای انجام میشود.
اتوبوس دریایی یا همان کشتی های تفریحی بطور منظم از استابول به این جزایر رفته و بر میگردند. یعنی شما در یکی از 2 اسکله بلیط تهیه می کنید . وقتی ما رسیدیم به اسکله ها فورا یک آقایی امد جلوی ما با چند تا کلمه فارسی که بلد بود به ما گفت که ژتون تهیه کنیم. روی یک کارت ساعت های حرکت و اینکه به 4 جزیره یا همان آدالر ADALAR خواهد رفت و ما می توانیم در هر جزیره که بخواهیم پیاده و دوباره سوار شویم.کشتی ها به فاصله نیم ساعت در اسکله ها میاستادند.آخرین جزیره بیوک آدا یا جزیره بزرگ است. ژتون را تهیه کردیم که بصورت ژتون های مترو بود یک سکه که در محل ورودی هر نفر ( مثل ورودی متروی خودمان ) میانداخت و وارد میشد. آن آقا برای ما اولی را انداخت و بعدهم پشت کارت را نشان داد که مربوط به رستوران علی بابا بود. در اصل این آقا تبلیغ رستوران را می کرد ولی برای ما کمک خوبی هم بود.
وارد یک سالن شدیم و منتظر ماندیم کشتی بیاید. مسافرانش را پیاده کرد و امان از این ایرانی ها که میدویدند مبادا جا کم بیاد. غافل از اینکه ای اتوبوس دریایی انقدر بزرگ و پر از نیمکت است که جا کم نمیاید و از طرفی تعداد فروش ژتون متناسب با ظرفیت کشتی است و نیازی به هل دادن و دویدن نیست.
کشتی در هر سه طبقه نیمکت دارد. روی سقف باز که دریا را ببینی و طبفه وسط و پایین که سرتاسر نیمکت چیده شده و میشه گفت در هر سفر بیش از نیمی خالی است. یک بوفه هم برای تهیه خوراکی و نوشیدنی در طبقه وسط بود.
کشتی به اسکله تک تک جزایر که میرسید یک عده را سوار و یک عده را پیاده میکرد.
در مورد جزئیات اثار تاریخی این جزایر چیزی نمی دانم. ما حدود یک ساعت و نیم روی دریا بودیم و واقعا تمامی مناظر ساحلی و ساختمانهایی که رد شدیم زیبا بود و عکس های خوبی گرفتم که چندتاش را میگذارم.
ما فقط جزیره آخری پیاده شدیم . بعضی ها جزایر میانی پیاده میشدند که به نظرم بیشتر جهت رفتن به پلاژ دریا بود. معلوم بود که ترک ها خانه های ویلایی در این جزایر جهت استراحت و استفاده از قایق های شخصی خودشان دارند که خیلی زیبا بودند و در عکس ها هم معلوم است.
خوب ما در جزیره آخر یا همان جزیره بزرگ پیاده شدیم. پر بود از رستوران و کافه و مخصوصا رستورانهایی با غذای ماهی و خرچنگ و صدف و غیره. رستورانهایی بودند که لب دریا بودند ولی با شیشه حفاظ شده بودند برای جلوگیری از پاشیدن موج دریا به داخل یا ورود مرغ های دریایی که خیلی زیاد بودند. من قبلا عکس های گربه ها و مرغ دریایی های این جزیره گذاشته بودم.
بعضی هم که جوان تر و با حوصله تر بودند دوچرخه کرایه می کردند و جزیره را میگشتند. اما واقعا در سر بالایی ها سخت بود و اسب ها هم به سختی درشکه را میکشیدند.
ما رفتیم به ایستگاه درشکه ها که به صف بودند و مسافران را سوار و پیاده میکردند . گردش های مختلفشان قیمت های مختلف داشت. برای گردش در کل جزیره 40 لیر گرفتند.ما هم که زیاد اهل راه رفتن نبودیم گردش کل جزیره را گرفتیم.
واقعا جالب بود و مناظر وخانه ها و جنگل های کاج دیدنی بودند. تا بالای جزیره میرفت و در یک ایستگاه یک ربع نگه میداشتند و بعد دوباره به همان میدان اصلی برمیگشتند. همان میدان که یک ساعت زیبا در وسطش بود.
ناهاری خوردیم که خوب بود و مرغ دریایی ها و گربه ها هم مهمان ما بودند.
حدود ساعت 3 دوباره ژتون تهیه کردیم منتظر کشتی ماندیم سوار شدیم و برگشتیم.
چند عکس هم در برگشت گرفتم. در یکی از دو ایستگاه استانبول میتوان پیاده شد که ما در کادی کوی پیاده شدیم که به تقسیم ومحل اقامت ما نزدیک تر بود.
Sahra- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 2
» خاطرات مدرسه
» خاطرات بامزه و به یادماندنی شما
» خاطرات بامزه دکترها
» خاطرات یک بازدیدکننده خارجی از نمایشگاه بین المللی کتاب تهران