رد: مسابقه جمله سازی

من طرف honey 7/9/2010, 07:26

لاکپشت من عادت داره موقع دوچرخه سواری با میکروفون هی حرف بزنه خیلی خوشحال

شتر پله کاغذ

من طرف Foad 7/9/2010, 07:27

لاکپشت سوار بر دوچرخه و فریاد زنان در میکرفون خبر درد در مینیستیک پایه قورباغه همسایه را داد.

من طرف پریسا 7/9/2010, 07:29

وقتی داشتم دوچرخه سواری میکردم لاک پشتم را دیدم که میکروفون در دست برای بقیه ی لاکی ها سخنرانی میکرد
صابون _ خیارشور _ سرسره

من طرف honey 7/9/2010, 07:31

خیارشور خوران داشتم میرفتم سرسره بازی که ناگهان صابونی زیر پایم شرو به غلتیدن کرد و بنده را سرو ته فرمود خیلی خوشحال

شتر پله کاغذ

من طرف پریسا 7/9/2010, 07:41

شتری رادیدم که کاغذ در دست داشت و برای دوستش نامه مینوشت که یهو از پله ای که داشتم ازش بالا میرفتم پایین افتادم
اجر _ بستنی _ میز

من طرف Innocent 7/9/2010, 07:41

شتر کاغذی ام زیر پای عابر پله ها له شد

عینک online تخت

من طرف محمد 7/9/2010, 07:42

با شتر از پله بالا میرفتم که شتر شروع کرد به خردن کاغذ هایه رویه پله خیلی خوشحال

من طرف Innocent 7/9/2010, 07:43

پریسا جان فقط یه جمله.... یعنی یک فعل اشاره

من طرف محمد 7/9/2010, 07:55

بیرون کنار میز بستنی میخوردم که یهو یه اجر خورد تو سرم

من طرف پریسا 7/9/2010, 07:57

چشم زکیه جون
محمد اقا کلمه هاتون رو فراموش کردید؟

من طرف محمد 7/9/2010, 08:10

اااااااااااا خیلی خوشحال

لیوان-کتاب-موش خیلی خوشحال

من طرف پریسا 7/9/2010, 08:14

داشتم از لیوانم اب میخوردم دیدم موشی کتاب فزیک مرا جوییده
بروسلی _ قلمبه _ دیگ ته گرد

من طرف آرین 7/9/2010, 08:15

کتاب میخوندم که دیدم یه موش توی لیوانمه!!

پیتزا ، بخاری ، سوسک

من طرف آرین 7/9/2010, 08:20

دیگ ته گرد خورد تو سر بروسلی سرش قلمبه شد!!

پیتزا ، بخاری ، سوسک

من طرف محمد 7/9/2010, 09:32

داشتم رویه بخاری پیترا درست میکردم دیدم روش یه سوسکه

من طرف مرضیه 7/9/2010, 09:38

در حال خوردن پیتزا کنار بخاری یه سوسک سیاه بالدار افتاد روی سرم گریه

خنگ- آپارتمان- قاب عکس

من طرف Innocent 7/9/2010, 09:45

تو آپارتمان بودیم، وسط دعوا شوهر خنگم با دمپایی زد تو قاب عکس عروسیمون خیلی خوشحال

جوراب شن ماژیک

من طرف honey 7/9/2010, 10:26

خنگی جوراب به پا روی شن های ساحل با ماژیک داشت نقشه می کشید خیلی خوشحال

دفتر چه یاداشت قلیون اسپری

من طرف Innocent 7/9/2010, 10:59

هاله ماژیک جاموند اشاره

من طرف آرین 7/9/2010, 12:31

داشتم قلیون می کشیدم و به یک اسپری خوش بو فکر می کردم که یک تیکه ذغال روی دفترچه یاداشت افتاد. خیلی خوشحال

زندان ، عروس هلندی ، خالکوبی

من طرف honey 7/9/2010, 12:51

شب یه زندانی تو زندان رو دست دوستش یه عروس هلندی خالکوبی کرد!
دیونه تنها کاکتوس

من طرف Innocent 7/9/2010, 12:58

اطراف دیوانه مثل خارهای کاکتوس تنهایی نیست

ساندویچ پشتیبانی شمع

من طرف honey 7/9/2010, 13:07

خبر خبر
یک پلیس در هنگام پشتیبانی از دوستش ی جای ساندویج شمعی قورت داد خیلی خوشحال

موبایل اسپیکر شامپو

من طرف محمد 7/9/2010, 13:17

یک نفر برایه پشتیبنی از دوستش یک شمع را با ساندویج خورد

من طرف Innocent 7/9/2010, 13:18

از اسپیکر موبایلم مثل کف شامپو حباب میزد بیرون خیلی خوشحال

دوغ فلش فرموژه