حیوانات خانگی apb

الهيييييييييي.چطوري طاقت ميارين نميخورينشون؟خيلي نازن.

آقا پرهام این نیم وجبی ها اسم هم دارن؟؟؟

آخییییییییییی نازییییییییییی
چه بامزه شیر میخورن
هم شیر میخورن هم غذا؟

حتما اسم یکیشون را میگذارند موچول.

چقدر خوشرنگ شدند. بنظرم از باباشون هم خوشرنگ تر شدند. فکر کنم چون می بینند مامان باباشون دارن غذا میخورند، اونام ترغیب می شن که بیان جلو.
امیداورم همیشه سالم باشند.

به به چه بزرگ شدند .
بچه همسترهای من هم هنوز چشم باز نکرده بودند غذا میخوردند !
حتما اسماشون رو هم بگین .
قرار بود یکی از بچه ها رو بدین به آقای محمد فر ، دادین ؟

سلام پرهام جان خوبی آقا مبارکت باشه خوشگل و تک منظورم کارت بود مثل همیشه تمیز خوشگل و تک :cheers:

واای چقدر خوشگل شدن آقا پرهام. مرتب ازشون عکس بذارید :;;>:

مهندس خیلی قشنگن. اینه شوکولن ، آدم می خواد بخورشون ...

shima عزیز ، ممنون ، کجاش رو دیدید ، گاهی هنرپیشه هم می شن(البته گاهی)!

Elham s عزیز ، ممنون!

masi عزیز ، ممنون ، ولی مردمان گینه و ... خوکچه هندی رو می خورند!

hengameh عزیز ، اسم سر فرصت خواهند داشت! الان نه!

sahra1970 عزیز ، ممنون ، آره خیلی با مزه هستند! بله هم شیر می خورند و هم غذا!

samir عزیز ، بالأخره کامل به دنیا اومدند دیگه و همراه شیر ، غذا هم می خورند!

farzadprogram عزیز ، ممنون ، آخه بچه ای که هنوز شیر می خوره رو از مادرش جدا می کنند! من سر حرفم هستم ، ولی شروطی داره که مهندس در جریانش هست: 1: داشتن جای مناسب و کافی برای 2 خوکچه و 2: داشتن 1 خوکچه دیگر که این مثل کوچولی من (در ابتدا) ، تنها نمونه و دلش بگیره!(که البته شرط دوم هم اگه شرط اول حل بشه ، به گونه ای حل خواهد شد ، حالا بعد می گم چه طوری!)

damoon_61 عزیز ، ممنون ، نظر لطف شماست ، نظرات شما باعث دلگرمی منه!

پریا عزیز ، ممنون ، چشم!

مهندس جان ، ممنون! حالا مواظب باش اگه شرایط نگهداری از یکیشون آکاده شد ، مثل شوکول نخوریشون ، مثل شوکولن ، خودش نیستنا!

با تشکر از همه ، موفق باشید ، پرهام.

چقدر این کوچولو ها با مزه هستن، خیلی خوشگل شدن. آقای بیهقی کلی لذت میبرید وقتی به اینها نگاه میکنید

rira عزیز ، ممنون ، چشمتون زیبا می بینه ، بله ، بسیار لدت بخشه!

ما دریوز در آپارتمانمون سپ پاشی داشتیم! :>#(: و خوکچه های هندی و بچه ها باید محیط خونه رو ترک می کردند! به همن خاطر من اط چند نفر از دوستانم مه قبلا با حیواناتم می رفتم پهلوی اون ها تماس گرفتم ، ولی مسافرت بودند و با چند نفر از بچه های فرم هم تماس گرفتم و تصمیم گرفتم که ببرمشون کلینیک آقای دکتر معماریان!(که البته مشکلاتی هم برام داشت ، من می خواستم شب بیارمشون که دکتر جان اون موقع شب که من می رفتم ، کلینیک نبودند!) که یهو یکی نظرم رو عوض کرد! و به من این قدر اطرار کرد که من کم آوردم! اون هم کسی نبود جز spider عزیز! که جا داره از خودش و خانواده محترمشون بسیار تشکر کنم که با این که کنکور آزمایشی داشت ، این قدر به من اصرار کرد و من انکار کردم که خودم از رو رفتم! و وافعا زحمت کشیدند و لطف کردند و در مدتی که ما خونه نبودیم ، از خوکچه ها در خونه خودشون مراقبت کردند! من اینجا هم از ایشون بسیار تشکر می کنم که از بچه ها و نوه های من خوب مراقبت کردند! موفق باشید ، پرهام.

وای اقا پرهام من تازه خوکچه هندی های شما رو دیدم الهی چه نازن راستی گازتون می گیرن یا وسا یلتون رو می جوند

پریسا عزیز ، خوکچه های هندی کلا نه گاز می گیرند(وقتی که خیلی بترسند و اذیت شوند ، صدای خاصی در می آورند و این دیگه آخر خشونتشونه!) و نه تو خونه آزادند که چیزی رو بجوند و تو جاشون هم هیچ کدوم از وسایلشون رو نمی جوند! موفق باشید ، پرهام.

salma_007 عزیز ، اون رو نمی دونم ، ولی می دونم که گفتن خانواده خوششون اومده بوده! و منم کلی ازشون تشکر کردم! به زودی عکس های جدید خوکچه هام رو می فرستم! حتما خوشتون میاد! موفق باشید ، پرهام.

خواهش میکنم آقا پرهام کاری نکردم! :cheers:

بله خیلی وسوسه شدم و نمیدونم چیکار کنم!!

نگهداریشون خیلی لذت بخشه !!! خیلی با مزه بودن! :;;>:

spider عزیز ، جدا وسوسه شدین؟ اگه خواستین با من تماس بگیرین ، کارتون رو 3 سوته حل می کنم! البته احتیاج به یه سری بحث داره و توضیح! اگه مایل بودید در خدمتم!


ار بچه های سایت هر کی خوکچه خواست یه من خبر بده ، با نازل ترین قیمت و با رنگی که دوست دارید و با تضمین سالم بودم ، به کمک آقای دکتر می تونیم براتون جور کنیم! برای خوکچه های هندی سریعا به من خبر دهید! موفق باشید ، پرهام.

آفرین به spider جان- دست خودش و خانوادش درد نکنه.

آقا پرهام دیگه سم پاشی ندارید؟ من هم خیلی دوست دارم تجربه یکی دو روزه از نگهداریشون داشته باشم. چون به نظر حیوانات بی آزار و خیلی تمیزی به نظر میان.

samir عزیز ، خوشبختانه نه دیگه! آخه هر بار سم پاشی من و دوستانم باید از خونه خودمون بریم و ... زحمت میفته گردن کساین مثل آقا spider عزیز و ... که این برا هم من به ایشون زحمت دادم! شما که خودتون در حال رفتن هستید! ان شاء الله اونجا می خرید و نگه می دارید! موفق باشید ، پرهام.

و عکس های جدید از خوکچه های هندیم:

اینجا داشتن برای چک شدن و کوتاه شدن ناخن ها می رفتن پیش دکتر معماریان و در ظرف حمل و نقل بودند(دیروز):


تا حالا نمای خانه خوکچه های هندی رو براتون گذاشته بودم ، اما این بار عکس داخل لانه اون ها رو می فرستم:






راستی یه خبر ، از این به بعد عکس های بچه خوکچه هندی وسطی (در اولین عکس) رو من نمی فرستم ، چون دیگه پهلوی من نیست و پیش سرکار خانم Rira عزیز می باشد!(البته ایشون هم لطف کردند و خونه خوکچه و هم لونه و هم بستر تجاری و هم غذا و ... رو براش از قیل ندارک دیدند!) و در آینده ایشون از اون بچه و خونه و لانه اش عکس ارسال خواهند کرد! همون دیروز که پیش دکتر بودم ، این بچه خوکچه هم یه دوست جدید پیدا کرد! و رفت پیش دوستش! از شیر خوردن افتاده بود و دیگه می تونست از پس خودش بر بیاد! و تا 1 ماه دیگه یه دوست از نوع خودش هم میاد کنارش!

بالأخرخ بچه ها بزرگ می شن و از پهلوی مامان و باباشون می رن دیگه! موفق باشید ، پرهام.

وای اینا چقدر خوشگل ان
آقا پرهام انگار یکی شون خون آشامه خون خورده چشماش قرمز شده

خیلی تپلیو باحالن انشاء الله روز به روز تعدادشو بیشتر میشه

innocent عزیز ، ممنون! نه اون رنگ چشماش قرمزه! ربطی به خونخوار بودن نداره!

محمد عزیز ، ممنون! فعلا که یکیشون کم شد! البته 2 تای دیگه رو نگه می دارم!

راستی یادم رفت بگم : من خودم یه حایگاه دیگه خریدم و می خواهم کم کم بچه ها رو از بزرگتر ها جدا کنم و توی جایگاه جدید نگه دارم! شاید بکی از بچه ها رو با یه بچه خوکچه دیگه تعویض کنم! موفق باشید ، پرهام.

خیلی خوبه همینطور به تکثیر ادامه بدید یه خانواده بزرگ میشن