رد: وقتی آقایون میگن زن نمیگیریم واسه همینه دیگه (طنز)

من طرف فرهاد 5/10/2010, 14:38

وايييييييييييييييييييييي

آقا حامد
دمت گرررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررم

ما پيروز شديم
ما پيروز شديم

اين است فرياد شادي سپاه من
اي سپاه ضعيفه
[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

ننگ باد بر شما اين شكست سخت و بر ما گوارا باد اين پيروزي

[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

آقا حامد با چه تاكتيكي اين عمليات رو انجام دادين ؟؟؟؟

عكس اول : صحرا خانم

عكس دوم ":بترتيب از سمت راست : خانم مصي ، خانم هنگامه ،خانم مريم

عكس سوم :همان شكست خورده ها

عكسهاي بعد ي : ساير اين شكست خوردگان (مرضيه خانم و الهام خانم )

من طرف مرضیه 5/10/2010, 14:40

خشونت چیه آقا فرهاد اینا نیروهای ورزشی هستن که به سختی (و با ترس و لرز فراهم شدن)[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

من طرف فرهاد 5/10/2010, 14:42

مرضيه خانم

اين سپاه كرمك زده و انگلي تونن رو بذارين در كوزه آبشو بخورين
اينا چين .اينا اگه عرضه داشتن اول به وضع قيافشون ميرسيدن
[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

من طرف maryam.m 5/10/2010, 14:43

نه آقا فرهاد عزیز اشتباه نکنید!!!

مثل اینکه ما بانوان را دست کم گرفتید تا حالا خودم 3 نفر را روی تشک کشتی به زمین زدم [ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة] و مدال طلای صخره نوردی را در جام فجر، دریافت کردم!!! [ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

آقا حامد شما هم اشتباه نکنید!
شما دیگه نیرویی ندارید که ما را دستگیر کند!
قبلا با فکر بنده اونا دستبند خورده و دستگیر شدند!
به فکر چاره باشید و دوستانتان را از بازداشتگاه نجات بدید (امیدشون به شماست)

من طرف Sahra 5/10/2010, 14:45

چه خوش تیپم
چه صندلی پامه
لاکم چه رنگیه؟

[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

من طرف maryam.m 5/10/2010, 14:49

آقا فرهاد این خانم چاقه منم؟؟!!!!![ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]
چه تصویری از من در ذهن شما باقی مانده [ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

من طرف مرضیه 5/10/2010, 14:53

توقع داشتین پس از 200 سال مثل شاخ شمشاد باشن آقا فرهاد؟ خیلی خوشحال

هر چند نیروهای ارزشیم به خاطر ترس بانوان فروم به جایگاه خودشون برگشتن.اما هر وقت بخوام دوباره میان ها[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

این ها که ما نیستیم.چند تا از نیروهای جوان و تعلیم ندیده ما هستن.ما همچنان آزادیم و در پی شکست شما هستیم

من طرف مرضیه 5/10/2010, 14:58

صحرا خانم-مریم جون انقدر زود تسلیم شدین؟؟؟؟؟[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

من طرف Sahra 5/10/2010, 14:59

مریم جون
یادت نمیاد این مانتوم و شلوار را از کجا خریده بودم؟ [ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

شیک بود ها. [ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

من طرف hengameh 5/10/2010, 15:00

من بیچاره که کلا نبودم دنبال درس و زندگیم بودم این دو روزه!!!!!!!!!!!!! منو چه این وسط دستگیرم کردین!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

من طرف hamed_myh 5/10/2010, 15:02

سر دسته تون که صحرا خانوم باشن اعتراف کردن ............

من طرف hengameh 5/10/2010, 15:04

[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

سردسته!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! ایول صحرا جون چه کردی خیلی خوشحال

من طرف maryam.m 5/10/2010, 15:08

نه مرضیه جووون مگه اون واقعا شبیه منه!!! lol!

اون عکس مال 2 سال پیشه که کارو کاسبی دعا نویسی گرفته بود و حسابی بهم ساخته بود!
بعد سرهنگ فرهاد نظری اومد منو دستگیر کرد!
یادت اومد؟

آقا حامد به تاریخ عکس ها نگاه نکردن خیلی خوشحال

من طرف hamed_myh 5/10/2010, 15:10

نیروهای جدید :
[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

اینم پهلونها مون :
[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

توجه کنید : این نشان مخصوص فرمانده ارشد آقا فرهاد ، احترام بگذارید :
[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

من طرف Sahra 5/10/2010, 15:11

سر دسته؟
آره سر دسته خوش تیپ ها[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

آره اعتراف میکنم که از اون صندل ها خیلی خوشم اومده :;;>:

هنگامه جون
تو نمیدونی اون صندل ها را از کجا خریده بودم؟[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

من طرف maryam.m 5/10/2010, 15:15

خب!!!

اون عکسهای اول که مربوط به سفید مفیداست که خیلی ماستن[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

بقیه هم تخیلی هستند [ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

دوستان همه ی اینها با من[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

شما به بقیه برسید

من طرف maryam.m 5/10/2010, 15:18

چرا صحـــــــــرا جون یادم اومد

اون روز یادته 3 سال پیش با هنگامه جون رفته بودیم بازار مبل؟
یک صندلی خریدی!!! یادته؟ وسط راه تهش شکست و ی اش افتاد ، شد صندل متفکر

:

:

جنسش هم خوب نبود 6 ماه بیشتر استفاده نکردی ازشون $D\'oh$

قابل توجه آقا حامد و تاریخ عکس هاشون

من طرف Sahra 5/10/2010, 15:23

آقا حامد
اینها چیه؟[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]
لباس های مدل جدیده؟

اون جک و جونور ها چی هستن؟په قیافه مهربونی دارن[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

آقا فرهاد
کی فرمانده شدین؟
فرمانده کجا شدین؟
کی ارشد شدین؟
میگم این اقا حامد فامیل شماست؟ متفکر

:

من طرف maryam.m 5/10/2010, 15:25

آقا حامد فامیل کیه؟ تعجب

آقا فرهاد نکنه آقا حامد برادرتـــونه؟ متفکر

:

من طرف فرهاد 5/10/2010, 15:29

آقا حامد با اين آخرين سري عكس واقعا گل كاشتي
ممنون كه اينهمه هواي مارو داشتي عزيز جان

:m/: :m/: :m/: lol!

:\m/: :\m/: :\m/: :\m/:

خب دوستان

وقتي نيروهامون رو با هم مقايسه مي كنيم در كل ما چربيديم بر نيروهاي باطل اما خب بهرحال ما هواي خواهرهاي عزيزمونو داريم و نميتونيم ناراحتي شونو ببينيم

من اعلام آتش بس ميكنم و اميدوارم در كنار هم بخوبي وخوشي زندگي كنيم وگرنه ممكنه آتش اين جنگ و لشگركشي به همه جاي فروم سرايت كنه
خیلی خوشحال

:m/: :m/: :m/: lol!

:\m/: :\m/: :\m/: :\m/:

من طرف Sahra 5/10/2010, 15:30

آره؟
داره یادم میاد.
رفته بودیم یافت آباد

پاشنه اش یادت نیست پرا زود افتاد
از بس ازش استفاده کاربردی کردیم دیگه

من طرف Sahra 5/10/2010, 15:34

پس تکلیف صندل های من چی میشه؟

کی جاش برام یکی میخره؟

من در این راه کلی ضرر دادم گریه

من طرف masi 5/10/2010, 15:37

آيييييييييييييييي نفسسسسسسسسسسسسسسس كشششششششششششش
چه خبر شده اينجا باز من دوساعت نبودم؟!!!!!!!!!

من طرف masi 5/10/2010, 15:40

خوب خوبه كه خودتون آتش بس دادين و تسليم شدين وگرنه كار به جاهاي باريك ميكشيد.

من طرف Sahra 5/10/2010, 15:48

مصی جان کجا بودی؟
صندل های من از بین رفت
کسی هم بهم پس نداد

یعنی ترجیح دادن به اینهمه نیروی مسلح و غیر مسلح مرخصی بدن اما یک جفت صندل بهم ندن. گریه

( تو باور نکن این یک نقشه تیک تیکی از نوع صندل بی پاشنه بود. بسیار هم کارساز بود ) خیلی خوشحال

شب خوش
ما بردیم و ما بردیم .....
lol!