گیاهخواری و گوشتخواری در شاهنامه فردوسی
گفتگوی لاک پشتی :: گفتگوی زندگی :: گیاه خواری "گامی به سوی تندرستی و مهرورزی به جانداران" :: ادبیات و گیاهخواری
گیاهخواری و گوشتخواری در شاهنامه فردوسی
چهاردهم دی/ گوش روز : جشن «سیر سور»، جشن گیاهخواری و به ویژه خوردن سیر. و نیز روز غلبه دیوان و كشته شدن جمشیدشاه در روایتهای ایرانی. (در شـاهنامه فـردوسـی نیز پـدیده گوشتخواری پس از جمشید رواج مییابد.)
گرفته شده از: ghiasabadi.com
.................................................. .................................................. ................
ضحاك، بنیانگذار گوشتخواری :
در اساطیر ایران هم خوردن گوشت به ضحاك نسبت داده شده است . در شاهنامه فردوسی نیز آمده كه این جمشید و ضحاك بودند كه از راه راست خارج شدند و گوشت خواری را میان مردم رواج دادند .
گرفته شده از : bonyad-neyshaboor.com
.................................................. .................................................. ..................
گوشتخواری، کاری اهریمنی :
چنین پیدا است كه خودكامگی برخی از فرمانروایان در این هنگام، بنیاد كشورداری را در میان آریائیان برهم میریزد، و گروهی از آن سوی اروندرود به پادشاهی ایران زمین میآیند.
این گروه از بابل باستانی برآمدهاند، و چون در اوستا واكه «ل» نیست بابل به گونههای بوری و بئور خوانده كه با افزودن پسوند اسب، همانند جاماسب و لهراسب و بوداسپ... به پایان آن، به گونة «بیوراسب» درآمده كه بنابر شاهنامه و دیگر دفترهای ایرانی، نام ایرانی آن همین بیوراسب است. و در این هنگام است كه آزار و مردمكشی و آتشسوزی و دار، تازیانه و شكنجه در جهان پیدا میشود.
در این هنگام دو آتشفشان در دو گوشه ایران آغاز به جنبش و لرزه و آتشفشانی میكنند كه یكی از آنها دماوند، و دیگر، شاید سبلان یا شیرخوان بوده باشد، و چون بنا به شاهنامه در آغاز زمان ضحاك و بنا به یسنا پایان دوران جمشید، خوردن خوراك پخته و گوشت جانوران به آئین شده بود[2] مردمان آتش افشانی این دو كوه را پادافره (= مجازات) كار اهریمنی گوشتخواری به شمار آوردند. رایزنان اهریمنی فرمانروای با بل نیز برای جلوگیری از خشم دو آتشفشان ، او را به برخی كردن (قربانی) جوانان ایرانی در پیشگاه آتشفشانها برانگیختند. و پایان این كارها به شورش ایرانیان انجامید و ضحاك را از تخت برداشتند و در كوه دماوند به زنجیر كشیدند، و ایرانیان از ستم بابلیان پیشین رستند.
گرفته شده از: magiran.com
.................................................. .................................................. .....
گوشت خواری = سنگدلی = از میان بردن مغزها و اندیشه های جوان
جمشید شاه چون به یزدان ناسپاس می گردد فر ایزدی از او جدا و در کارش شکست افتاد و روزگار خوش او تیره و تار گشت.مردم که روزگار جمشید را پایان یافته دیدند و از سوی دیگر از خوبی های «مرداس» شاه تازی سخن ها شنیدند، به سوی او روی آوردند و ضحاک را که پدر خویش را به نیرنگ کشته و به جای او نشسته بود را به شاهی برگزیدند. ضحاک که به راحتی بر سفره زیبا و رنگین تمدن ایرانی دست یازیده بود، میراث اهریمنی تازیان را با خود به ایران آورد: [گوشت خواری، سنگدلی، جادوگری، خوارشمردن هنرمندان و آیین فرزانگان و از میان بردن مغزها و اندیشه های جوان و نو که تهدیدی جدی برای دستگاه ظالمانه و جبارانه دیکتاتوری چون ضحاک بود.
گرفته شده از:soushiant2.persianblog.ir
.................................................. .................................................. ......
گوشتخواری و گیاهخواری به روایت فردوسی :
در شاهنامه، خوردن گوشت جانوران و خوالیگری با آن (آشپزی) یك كار اهریمنی به شما رفته كه حاصل تعالیم اندیشه زشت به بیوراسب (بابلیان) است و در داستان ضحاك و فریب اهریمن این گونه آمده كه در آن دوران خوراك مردمان گوشت نبوده است:
فراوان نبود آن زمان پرورش كه كمتر بد از كشتنیها خورش
جز از رستنیها نخوردند چیز ز هرچ از زمین سر بر آورد نیز
پس آخر شه بدكنش رای كرد به دل كشتن جانور جای كرد
ز هر گونه از مرغ و از چارپای خورش كرد و آورد یك یك به جای
و نخست نیز از زرده تخم مرغ (خاگ) بهره برده شده :
خورش زرده خاگ دادش نخست بدان داشتش چند گه تندرست
و سپس به ترییب :
خورشها ز كبك و تذرو سپید بسازید و آمد دلی پرامید
سوم روز خوان را به مرغ و بره بیاراستش گونه گون یكسره
به روز چهارم چو بنهاد خوان خورش ساخت از پشت گاو جوان
در عهد عتیق، ضمن كتاب دانیال نبی نیز، از گوشتخواری بابلیان به زشتی یاد شده و دانیال از پادشاه بابل می خواهد كه به آنها اجازه دهد از همان آب و بقولات خودشان بخورند و غذای بابل به آنها تحمیل نشود!
گرفته شده از: persianpet.org
.................................................. .................................................. ..........
روز ملی خامخواری :
دی به مهر روز از تیرماه برابر با 15 تیر در گاهشماری ایرانی
«جشن خام خواری» یا به روایت ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه، «عمس» یا «غفس» یا «خواره»، جشنی از جشن های سُغد باستان بوده و از مراسم این جشن، دوری گزیدن از خوراک حیوانی و پختنی ها را می توان نام برد.
در تقویم سُغدی برابر با پانزدهمین روز ِماه «بساکنج» است.
گرفته شده از: aariaboom.com
.................................................. .................................................. ...........
گوشتخواری و نفرین زرتشت :
نفرین تو ای مزدا به كسانی باد كه از تعلیمات خود مردم را از كردار نیك منحرف می سازند، كسانی كه گاو را با فریاد شادمانی قربان می كنند، این است آن كسی كه كلام مقدس را ننگین ساخته و چراگاهان را ویران می سازد...
{ اوستا - گاثاهای اشو زرتشت - هات 32 - بند 12 }
ایران دوست- مدیر ارشد گفتگوی لاک پشتی
- مدیر برتر گفتگوی لاک پشتی
تشکر : 246
رد: گیاهخواری و گوشتخواری در شاهنامه فردوسی
شيما- مدیر گفتگوی لاک پشتی
- روانشناس انجمن
کاربر برتر انجمن
تشکر : 150
» انواع گیاهخواران
» گیاهخواری و سلامتی
» دعوت به گیاهخواری
» اشو و نخبگان گیاهخوار دنیا
گفتگوی لاک پشتی :: گفتگوی زندگی :: گیاه خواری "گامی به سوی تندرستی و مهرورزی به جانداران" :: ادبیات و گیاهخواری