گربه ها را از خود نرانید

روزگاری با غرور راه میرفتند. حالا سرشکسته، دست شکسته، پاشکسته راه میروند.

روزگاری عزیز بودند. مادربزرگ هایمان همیشه برای آنها ته مانده ی سفره را گوشه ی حیاط یا دم در خانه میریختند و گربه های کوچه و خیابان با دیدن رنگ مهربان چادر نماز آنها کرنش کنان نزدیک می شدند. مادر بزرگ میگفت استخوانهای مرغ را با دندان به نیش نکشید تا چیزی هم برای گربه ها باقی بماند.

حالا از همه می ترسند، هر گامی که به آنها نزدیک میشود تهدیدی است برای لگد زدن و راندن آنها. حالا به توصیه آگهی های تلویزیونی حتی لایق زباله ها هم نیستند. بداقبال ترین گربه های تاریخ اند زیرا در زمانه ی آنها موش های پایتخت نشین چنان فربه و بزرگ شده اند که امکان شکارشان حتی برای سگ های نیرومند هم ممکن نیست.

گربه ها روزگاری حامیان مقدس و سرشناسی داشتند :‌از میان پیامبران حضرت محمد (ص) و از میان شاعران پروین اعتصامی را میتوان نام برد. در احادیث آمده است پیامبر اکرم پیاله ای را که گربه از آن آب نوشیده بود خالی نمی کرد. ایشان همنشینی کودکان را با این حیوان خانگی موجب تقویت روحیه میدانست که عقیده ایشان کشف تازه ی متخصصین روانشناسی در دنیاست. پزشکان علاوه بر خاصیت های روان درمانی گربه متوجه شده اند نوازش این حیوان خانگی موجب کاهش استرس و حتی فشار خون میشود.

بی توجهی شدید به گربه های زیبا و معصوم ایرانی نسل آنها را در آستانه ی انقراض قرار داده است. درمیان گربه های خیابانی پدیده کوری و لوچی چشم و معلولیت بدنی ناشی از گرسنگی های مزمن و طاقت فرسا به وفور دیدن میشود. آنها نمیتوانند زنگ در خانه ی شما را بفشارند و بگویند :‌من گرسنه ام.

گربه ها به دستان نوازشگر شما محتاج اند. آنها را از وجدان خود نرانید.

منبع: http://gorbeh-irani.persianblog.ir

خیلی زیبا بود نیلوفر جان!

ممنون

واقعا گناهشون چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ممنون نیلوفر جان

وای نگین
دلم براشون کبابه

واااای گربه های دوست داشتنی و معصوم که خودشون هم نخواستند به دنیا بیان عاقبتشون اینطور بی مهری و کم لطفیه
کاش خدای مهربون کمکشون کنه
کاش همه بفهمیـــــــــــــــــــــــــم ...

واقعا حالم بد می شه می بینم یه گربه تو ناز و نعمت و اینا اینطوری..... من هر چی بتونم به گربه ها کمک می کنم دلم براشون می سوزه البته خیلی از سگا هم هستن که این سرنوشت شوم رو دارند

پارسال 2 تا بچه گربه سرکوچمون بودن که هر وقت از سرکار میومدم یه دست به سر و گوششون میکشیدم و نازشون میکردم.بیشتر مادرشونو خیلی باهام جور بود اگر گوشتی چیزی هم داشتم بهش میدادم.اما چند بار دیدم دختر و پسر بچه های سرکوچه برای سرگرمی خودشون مثل قوم وحشی دنبال این طفل معصوما میکردن.دیگه بعد 2-3 ماه از منم میترسیدن.
امروز هم یک گربه دیدم که دمش رو بریده بودن.بیچاره از هر چی آدم و به اصطلاح آدم میترسید.
واقعا دوست دارم ببینم چطور عذاب میبینن.

الهی بمیرم طفلکی پیشیا

منم خیلی دلم سوخت
ولی حامی حیوانات هم وجود داره
مثلا یک روز یه موزایک فروش تعریف میکرد :
یه روز گربه ی توی خیابان با یه پراید برخورد کرد دل و روده اش در امد و شکمش پاره میشود
پرایدی فرار میکند
موزایک فروش به طرف گربه میدود وبقیه مغازه دارهاهم میایند
گربه را به دامپزشکی میبرند و جراحی میکنند پول روی هم میگذارند و 70 هزار تومان خرج عمل جراحیش میکنند
و گربه را از مرگ دردناکی نجات میدهند

خدا خیرشون بده مطمئن باش اونی که زده فرار کرده سزای عمل زشتش رو می بینه
اونایی که به اون پیشی کمک کردن هم یه جایی نتیجه کارشون رو می بینن این دنیا دار مکافاته

خیلی از مطلبی که قرار دادین ممنونم. من خودم یکی از حامیان گربه ها هستم. و هر سال خونمون چند تا پیشی خوشگل به دنیا میان و من راهیه خونه بخت می کنمشون