رد: فاميل يابي در فروم لاكپشتي (گذشته)

من طرف Innocent 7/15/2010, 12:08

خاله مرضی خوب شد اومدی ... این علی گلی اومده... میخواد منو بزنه چون نمیخوام بابا سرخونمون شه گریه

من طرف apb 7/15/2010, 12:09

marye عزیز ، پنه باب ، من چنین جسارتی نکردم ، من تعریف مردم ازشون! نه اختیار دارین ، من گفتم فقط از هنر انگشتانشون جند تا بگم! خودشون گفتم اول با هم صحبت کنن ، اگه موافق بودن ، اون وقت برای علی حانمون میام خدمتتون! چرا حرف درمیارین! من کی خودم بریدم و دوختم؟ من که منتظرم صحبتشون بودم! خندان

Innocent عزیز ، بله! شما هم فصد ازذواجج دارید! خب پس دادش عکی یه کیس دیگه هم هست ، اگه اون نشد اسن ، صحبت کن ببین به کجا می کشه کارت! بعد به ما بگو! خندان

من طرف snake_eater 7/15/2010, 12:11

دخترم بیا سنگامون با هم وا بکنیم اسمه مامانه تو چیه

من طرف Innocent 7/15/2010, 12:14

عمو من هنوز کوچولوام برای شوهر کردن.....شما که عموی منید اول باید ازدواج کنید که من از شما آشپزی و خونه داری یاد بگیرم....آخه مامانم همش بیرونه ..... به من هیچی یاد نمیده

ببینید دایی محمد دیگه داره از هر انگشتش یه هنر میپاشه عشق در نگاه اول

من طرف masi 7/15/2010, 12:15

الان صفحه۱۰ روخوندم. پس من مجردم دیگه؟

من طرف spider 7/15/2010, 12:16

الا یا ایها الساقی!!!!!!

دعوا نکنید!

علف باید به دهن بزی شیرین بیاد!! خیلی خوشحال

من طرف Innocent 7/15/2010, 12:17

برو بیرون علی گلی[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة] ..... من با تو حرفی ندارم هرچی بگی من قبول نمیکنم[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

من طرف مرضیه 7/15/2010, 12:18

خاله تا منو داری غم نداری. وااااا علی آقا یعنی چی؟اصلا کی گفته آبجی من قصد ازدواج داره؟ یه با شوهرش دادیم واسه هفت پشتش بسه.(در گوشی:حالا خاله اگه مامانت خودش خواست اشکال نداره)
پرهام خان فعلا 23 صفحه عقبم .یه چرخی با سه چرخه آقامون بزنم ببینم.چکار کنم.

من طرف Sahra 7/15/2010, 12:19

سلام
مردم از بس سبزی پاک کردم

آقا پرهام
نمیخوای زن بگیری چرا این شیوا را پاس میدی اینور اونور؟

علی آقا سلام علیکم[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]
چرا زحمت کشیدین
اینهمه شلغم برامون آوردین؟
یک شاخه گلم که روشه.[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]
دستتون درد نکنه[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

زکیه بشین اون کش چیه تو دستت
به خدا پرتش بکنی
منم برات لنگه کفشم رو پرت میکنم[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

مرضی جون خواهر
(در گوشی :
امشب قرار بود بریم خواستگاری برای فرهاد خاله
اما مثل اینکه بر عکس باید بشینیم
برامون خواستگار اومده خیلی خوشحال

)

من طرف spider 7/15/2010, 12:20

مرضیه خانم ما هنوز نفهمیدیم این آقای شما کیه!! خیلی خوشحال

من طرف spider 7/15/2010, 12:21

صل علی محمد صحرا خانم خوش آمد!! جشن

من طرف Innocent 7/15/2010, 12:23

مامانی ببین موهامو گلی کرد[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

من طرف Innocent 7/15/2010, 12:25

علی آقا صبر کن الان میام[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

من طرف Sahra 7/15/2010, 12:26

مصی تو از کجا پیدات شد
روت را خوب کیپ بگیر[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

مرضی بیا اینجا ببینم
وشگون نمیگیرمت که
بیا کارت دارم
در گوشت را بیار
د بیا دیگه
[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

من طرف spider 7/15/2010, 12:33

این صحرا خانم رو اذیت نکنید[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

مثل اینکه بزرگتر از شماهاست ها!!!

من طرف Sahra 7/15/2010, 12:40

زکیه دخترم
بیا اینجا
با علی اقا کار نداشته باش
برات اون عروسکه را میخرم که اون روز بهم گفتی ها
بیا دخترم
برو تو اتاق با خواهرت نیلو بازی کن
بر روی گچ پاش از اون نقاشی خوشگلا بکش
نیلووووووووو بیا این خواهرت را ببر

بفرمایید چایی علی آقا
عشق

من طرف Innocent 7/15/2010, 12:43

مامانـــــــــــــــــــی علی گلی میخواست با کمربند منو بزنه گریه

من طرف Salma 7/15/2010, 12:46

زکیه خاله ، یه دقه صبر کن ببینیم چی میشه خیلی خوشحال

انقد شیطونی نکن

من طرف Innocent 7/15/2010, 12:49

چشم خاله شلما جونم خیلی خوشحال

من طرف مرضیه 7/15/2010, 12:54

وا ابجی چرا میزنی؟؟حالا خواستگار اومده واست.ذوق داری،منو چکار داری خواهر.[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة] حالا من بگما این خواستگارت دست بزن داره
والله خودمم دنبالشم قرار بود هفته پیش بیاد.نیومد[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

من طرف مرضیه 7/15/2010, 13:05

آقامون کجایی؟؟آآآآآآآآآآآآققققققققققققققاااااااااااااامممممممممممممممممممووووووونننننننننننن کجاییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]
شیوااااااااااااااااا... نسسسسسسسسسترن مادر کجاییییییییین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

زکیه خاله.تو بشین بازیتو بکن[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]بذار بزرگترا صحبت کنن. اصلا برو دنبال دختر خاله هات بگرد.پیداشون کن خاله[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

من طرف Innocent 7/15/2010, 13:13

خاله همه نخود سیاه ها تو یه شیشه تو آشپز خونن خیلی خوشحال

من طرف مرضیه 7/15/2010, 13:16

فرهاد خاله کجایی؟مگه نمی خوایی بری خواستگاری؟فرهاااااااااااااااااااااااادددددددد خاللللللللللههههههههههه

مریم جونننننننننن کجاییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟بابا دیر شد مردم منتظرننننن.کجایین بابا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

من طرف snake_eater 7/15/2010, 13:16

به به عروس خانم هم که تشریف اوردن [ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]
صحرا خانوم از همونوقت که اومدی نیم کیلو سبزی خوردن گرفتی من بهتون علاقمند شدم میخواستم اگه مشکلی نداره دخترتون رو بفرستید دنبال نخود سیاه تا با هم حرف بزنیم [ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

من طرف shinili 7/15/2010, 13:31

نامه

مامان مرضی سلام من رفتم دنبالم نگرد
امضاء : شیوای تنها