همه فرزندان من

خدا همه فرزندانتو برات نگه داره.

خیلی قشنگ بودن یه خانواده بزرگ از لاکی ها

سلام.برگشتم
خسته نباشی آقا سعید.حال بچه ها چطوره؟خوبن؟سوگل که اذیت نمیکنه؟غذاشو میخوره؟

سلام ، سلامت باشین ، خوبن خدارو شکر ، سوگلم خوبه ، تازه یواش یواش داره شیطونی میکنه با بچه ها دوست شده ، غذاشم میخوره

خب خداروشکر
من تا یکشنبه تهرانم اگه عکس جدیدی داشتین خوشحال میشم ببینم :;;>:

محيا جون خوش اومدي.
:;;>:

مرسی ستاره جان
نمیدونم چرا عمو سعید دیگه جواب منو نمیده

محیا خانوم من مسافرت بودم دیروز اومدم ، امروزم کلی کار داشتم و 1 ساعت پیش رسیدم خونه وقت نشد از سوگل عکس بگیرم ، شرمنده

امروز میخوام عضو جدید خانواده لاکی هامو بهتون معرفی کنم ، جی جی (jiji) ، جی جی گوش قرمز 4 سانتی متری هست که من خیلی دوسش دارم ، جی جی و رونیا حدود 3 هفته است داده به من ، وقتی رونیا گرفتتش مشکلاتی داشت ولی تو این 3 هفته که پیش رونیا بوده حالش خوبه خوب شد ، رونیا خانوم ببخشید که دیر شد ، خیلی درگیر بودم ، چند وقتی هست بچه هامو درست حسابی ندیدم صبح ها که دارم میرم خواب و بیدارن شب ها هم که میام خوابن

اینم از عکس های جی جی بابا :























یه سری هم عکس از سوگل که مامانش دلش واسش تنگ شده بود (ببخشید بابت تاخیر) و همچنین بقیه بچه ها میزارم (کیان و کیانا و فندقی) :

جی جــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی ! :*
آخی چقدر از کیان خوشش اومده آفرین مامان تا می تونی کولی بگیر
من احساس می کنم لاکش همچنان دفرمه هست.
مرسی آقا سعید خیلی دلم براش تنگ شده بود
ممنونم که مواظبشین.

وای رونیا جی جی خیلی نازه.مثل نینی ناز منه.چجوری دلت اومد واگذارش کنی.عکس 9 خیلی بامزس

مرسی مهسا جونم چشمات ناز می بینه. :*
من که نمی تونستم نگه ش دارم جی جی هم جاش پیش آقا سعید خیلی بهتره

دلم واسه سوگلم یه ذره شده...دیشب رسیدم تهران میبینم مینا هم نیست.رفته مهمونی خونه فامیلا.یه هفته س اونجاس.امشب قراره برم بیارمش...
مثل اینکه من از بچه شانس ندارم
کیان من چطوره؟ مراقب دختر من هست یا نه؟

سلام محیا خانم ، کیان خوبه ، دختر شما هم خوبه ، با هم دوست شدن اساسی ، نه بابا مهسا با جی جی دوست نشده که جی جی دوست داره باهاش دوست بشه ولی کیان تحویلش نمیگیره ، محیا خانم من مشکلی ندارم شماره من و که دارین هر موقع خواستین بگین تا بیارم ببینیدش

محیا خانم امروز چندتا عکس از دخترت میزارم تا ببینی که چقدر شیطونی میکنه

مرسی از عکسا
عمو سعید دستت درد نکنه.من وقت نمیکنم بیام ملاقات.از طرفی میترسم بچه منو ببینه هوایی شه

راستی احساس میکنم رنگ لاک سوگل کمی پریده س.اره؟

خواهش میکنم ، والا من که چیزی متوجه نشدم :

امشب میخوام عضو جدید خانواده لاکی هامو معرفی کنم ، نیلوفر ، لاک پشت برکه ای خزری که دست پریسا بود (شیراز) ، پریسا حدودا 1 ماهی پیش نیلوفر و داده بود دست عباس (Night Light) و تو این یه ماه عباس ازش مراقبت میکرد (مرسی عباس ) ، نیلوفر چهارشنبه رسید دست من البته به سختی چون دوست نداشتیم نیلوفر اذیت بشه اونو با هواپیما اوردیم تهران ، فکر کنم اولین لاک پشتی که سوار هواپیما شده ، خیلی دختر آرومیه همه بچه هام ازش میترسن ولی این با کسی کاری نداره علاقه زیادی هم به بخاری داره ، حدودا 10 سالشه و 14 سانتی متر هم طولشه ، طبق این برنامه غذایی هم غذاشو میخوره

چندتا هم عکس خانوادگی میزارم ببخشید که خیلی خوب نشده به هر حال سخته 6 تا لاک پشت و کنار هم جمع کنی

الهيييييييييي :*

چه خوش عكسه نيلوفر

توي عكسا كه خيلي داره بهش خوش ميگذره!!

مرسي سعيد جان پدر خوبي واسش باش

راستي آقا سعيد چه جوري جدا جدا رژيم غذايي دارند مگه بيرون از تراريوم بهشون غذا مي دي؟
آخه وقتي بخواي توي تراريوم براشون بريزي غذاي همديگرو مي خورند؟
لطفا توضيح بده چون منم 2لاكپشت ديگه به ناتالي اضافه شدن و چون سنشون فرق مي كنه رژيم غذايي متفاوتي دارند ولي هرچي واسه ناتالي بريزم بزرگه مي خوره :

بله سارا خانم من بیرون از تراریوم و جدا جدا بهشون غذا میدم ، اصلا امکانش نیست با هم بهشون غذا بدم البته ظهرها که سر کارم خواهرم این کارو میکنه

اوووووه چه حوصله اي داري سعيد جان!!!!
چقدر زمان مي بره تا به شش تايي شون غذا بدي؟؟؟
يعني يكي يكي مياريشون بيرون؟

آخه نمیشه سارا با هم دیگه بهشون غذا داد ، ,وقتی میخوام غذایی بهشون بدم که سخت میخورن (مثل کف دریا) حدودا 1 ساعت طول میکشه ، آره میارمشون بیرون تو یه ظرفی که پایین تراریوم بهشون غذا میدم