آشنایی با ریچ رول، ورزشکار گیاهخوار مسابقات فرا استقامت
گفتگوی لاک پشتی :: گفتگوی زندگی :: گیاه خواری "گامی به سوی تندرستی و مهرورزی به جانداران" :: گیاهخواران نامدار
آشنایی با ریچ رول، ورزشکار گیاهخوار مسابقات فرا استقامت
"ریچ رول"، ورزشکار فرا استقامت و یک گیاهخوار وگان است، او طرفدار سرسخت رژیم گیاهی برای ورزشکاران است. وکیل نیز می باشد و با همسر و چهار فرزندش در تنگۀ زیبای مالیبو زندگی می کند.
در سال ۲۰۰۹، مجله "سلامتی مردان" او را یکی از "۲۵ مرد سالم جهان" نامید. با او مصاحبه شد و در چندین نوبت در سی ان ان برنامه داشت و این شبکه از او دعوت کرد تا در مورد سفر الهام بخش خود برای کسب خود آگاهی و سلامتی با رژیم غذایی گیاهی برای آنها بنویسد. در عرض ۲ سال، ریچ رول، از مرد ۴۰ ساله بدهیکل و رنجوری، به ورزشکار وگان خارق العاده ای تبدیل شد که در مسابقات استقامتی نظیر قویترین مردان جهان در کل آمریکا، نفر سوم شد! او و دیگر ورزشکار استقامت وگان، جیسون لستر، چند ماه پیش از مسابقات "اپیک ۵"، "جهانگردی بی سابقه ی اخلاقی و معنوی" بازگشتند که این مسابقه شامل ۵ ورزش سه گانه طاقت فرسا در ۵ جزیره هاوائی بود که شامل ۵ بار شنای ۴ کیلومتری، ۵ بار دوچرخه سواری ۱۸۰ کیلومتری و ۵ بار دو ۴۲ کیلومتری در ۵ روز پیاپی بود!
شاید پیتا (سازمان طرفداران رفتار اخلاقی با حیوانات) بهترین حرف را زده باشد: که "ریچ رول" سوپرمن گیاهخوار (وگان) است!
وقتی اولین بار به مسابقات رفتم، اولین چیز ارزشمند برای من این بود که توانایی هایم را گسترش دهم و سعی کنم به چیزی دست بیابم که هرگز قبلاً انجام نداده بودم و سریعتر از همیشه بروم چیزی نظیر این. اما هم اینک پر پاداش ترین جنبه از کاری که انجام می دهم، این است که پیامی مثبت در مورد سلامتی را به دیگر افراد ارائه می دهم. و این فقط در مورد مسابقه یا سرعت من، یا مقامی که گرفته ام نیست. در مورد سفری مستدام است که در حال کشف آن هستم و هر روز بیشتر و بیشتر اطلاعات کسب می کنم و اینجا هستم تا آن را با دیگران نیز سهیم شوم و امیدوارم که دیگر افراد از این اقدام من دانش، بینش یا الهام کسب کنند، تا در زندگی به آنها کمک کند. تا بدانند که کار و تلاش، رضایتمندترین کار است.
"اَبَر مَرد" مسابقه ای استقامتی و سخت است که به مدت ۳ روز برگزار می شود، در روز اول، ۹٫۶ کیلومتر شنا، در روز دوم ۲۷۳ کیلومتر دوچرخه سواری و در روز سوم، ۸۴ کیلومتر دوندگی دارد.
وقتی ۴۰ ساله شدم و کاملا گیاهخوار شدم، انرژی زیادی داشتم و شنا و دو را آغاز کردم و دوباره سوار دوچرخه شدم و دوچرخه سواری کردم و دریافتم که باید به طور سازمان یافته رفتار کنم و به چالشی نیاز داشتم تا انرژی ام را به طور سازنده بر آن متمرکز کنم. و فکر کردم شاید اگر در مسابقه ی "مرد آهنی" شرکت کنم، خوب باشد. همچون بسیاری از افراد که وقتی ۴۰ ساله می شوند، می خواهند در مسابقه مرد آهنین شرکت کنند. همه می خواهند قبل از مرگ کارهایی انجام دهند، من هم لیست خودم را چک کردم. با این کار دریافتم که دلم می خواهد در "مرد آهنین" شرکت کنم. زیرا همیشه با خود فکر می کردم که انجام این کار مفرح است. و همان موقع در مورد مسابقه "ابر مرد" در هاوائی مقاله ای خواندم، که در واقع شامل ورزشهای سه گانه مسافتی بود که به قدرتی ۲ برابر مردان آهنین نیاز داشت. یک مسابقه ۳ روزه، شامل گردش به دور جزیره ی هاوائی که فقط ۳۵ نفر می توانستند در آن شرکت کنند. این مسابقه نظر مرا جلب کرد و خواستار کسب اطلاعات بیشتر در مورد آن شدم. لذا به سایت آنها رفتم و مطالبی در مورد آن خواندم و واقعاً مثل این بود که چیزی در درون مرا بیدار کرد و من مطمئن شدم که می خواهم این مسابقه را انجام بدهم. این مسابقه بسیار سخت و غیر ممکن به نظر می رسید، اما گویی به نحوی مرا به سوی خود می خواند و فکر می کنم دلیل آن این بود که این مسابقه از آن دسته مسابقات نبود که هزاران نفر در آن شرکت کنند. این سفر همچون یک ماجراجویی معنوی بود که این ۳۵ نفر در آن شرکت کرده و می خواستند این کار دشوار را با همدیگر انجام دهند و متقابلاً از یکدیگر حمایت کنند. اگرچه این یک مسابقه است، اما همه مواظب همدیگر هستند و نوعی فضای دوستانه در آن وجود دارد. و خلوص این مسابقه نظر مرا جلب کرد و مصمم شدم که راهی بیابم و در آن شرکت کنم و با مدیر مسابقه تماس گرفتم و یک جوری حرف زدم تا بتوانم او را متقاعد کنم که مرا در مسابقه بپذیرد، با وجود اینکه کار قابل توجهی انجام نداده بودم که آمادگی شرکت در چنین رویدادی را داشته باشم. اما من توانایی این کار را داشتم، داستانش طولانی است، اما توانستم به آن راه یابم. لذا ۶ ماه زمان داشتم تا خود را آماده کنم.
من به هر اندازه که توانستم در این ۶ ماه تمرین کردم و در نهایت آمادگی لازم را کسب نمودم. آن سال در جایگاه یازدهم قرار گرفتم. و وقتی توانستم در چنین مدت کوتاهی از پس این کار برآیم، آنقدر اعتماد به نفس پیدا کردم تا بدانم که اگر کاملاً متمرکز باشم، آنگاه واقعاً می توانم در رویدادهایی نظیر این خوب باشم.
پس از آنکه "ریچ رول" به رژیم وگان (گیاهخواری کامل) فاقد هرگونه محصول حیوانی، روی آورد، براستی توانست در این قبیل رویدادها شرکت کند.
من واقعاً برنامه غذایی ام را از عواملی می دانم که به من کمک کرد، در چنین زمان کوتاهی به این اهداف برسم. و رژیم من عامل اساسی توانایی ام برای این کارها بود.
سخت ترین مسابقه ای که ریچ رول در آن شرکت کرد، چه بود؟
آشنایی با ریچ رول، ورزشکار گیاهخوار مسابقات فرا استقامت. (بخش اول)
يكشنبه ، ۱ اسفند ۱۳۸۹ ، ۰۱:۲۵
ایمیل پرینت PDF
"ریچ رول"، ورزشکار فرا استقامت و یک گیاهخوار وگان است، او طرفدار سرسخت رژیم گیاهی برای ورزشکاران است. وکیل نیز می باشد و با همسر و چهار فرزندش در تنگۀ زیبای مالیبو زندگی می کند.
در سال ۲۰۰۹، مجله "سلامتی مردان" او را یکی از "۲۵ مرد سالم جهان" نامید. با او مصاحبه شد و در چندین نوبت در سی ان ان برنامه داشت و این شبکه از او دعوت کرد تا در مورد سفر الهام بخش خود برای کسب خود آگاهی و سلامتی با رژیم غذایی گیاهی برای آنها بنویسد. در عرض ۲ سال، ریچ رول، از مرد ۴۰ ساله بدهیکل و رنجوری، به ورزشکار وگان خارق العاده ای تبدیل شد که در مسابقات استقامتی نظیر قویترین مردان جهان در کل آمریکا، نفر سوم شد! او و دیگر ورزشکار استقامت وگان، جیسون لستر، چند ماه پیش از مسابقات "اپیک ۵"، "جهانگردی بی سابقه ی اخلاقی و معنوی" بازگشتند که این مسابقه شامل ۵ ورزش سه گانه طاقت فرسا در ۵ جزیره هاوائی بود که شامل ۵ بار شنای ۴ کیلومتری، ۵ بار دوچرخه سواری ۱۸۰ کیلومتری و ۵ بار دو ۴۲ کیلومتری در ۵ روز پیاپی بود!
شاید پیتا (سازمان طرفداران رفتار اخلاقی با حیوانات) بهترین حرف را زده باشد: که "ریچ رول" سوپرمن گیاهخوار (وگان) است!
وقتی اولین بار به مسابقات رفتم، اولین چیز ارزشمند برای من این بود که توانایی هایم را گسترش دهم و سعی کنم به چیزی دست بیابم که هرگز قبلاً انجام نداده بودم و سریعتر از همیشه بروم چیزی نظیر این. اما هم اینک پر پاداش ترین جنبه از کاری که انجام می دهم، این است که پیامی مثبت در مورد سلامتی را به دیگر افراد ارائه می دهم. و این فقط در مورد مسابقه یا سرعت من، یا مقامی که گرفته ام نیست. در مورد سفری مستدام است که در حال کشف آن هستم و هر روز بیشتر و بیشتر اطلاعات کسب می کنم و اینجا هستم تا آن را با دیگران نیز سهیم شوم و امیدوارم که دیگر افراد از این اقدام من دانش، بینش یا الهام کسب کنند، تا در زندگی به آنها کمک کند. تا بدانند که کار و تلاش، رضایتمندترین کار است.
"اَبَر مَرد" مسابقه ای استقامتی و سخت است که به مدت ۳ روز برگزار می شود، در روز اول، ۹٫۶ کیلومتر شنا، در روز دوم ۲۷۳ کیلومتر دوچرخه سواری و در روز سوم، ۸۴ کیلومتر دوندگی دارد.
وقتی ۴۰ ساله شدم و کاملا گیاهخوار شدم، انرژی زیادی داشتم و شنا و دو را آغاز کردم و دوباره سوار دوچرخه شدم و دوچرخه سواری کردم و دریافتم که باید به طور سازمان یافته رفتار کنم و به چالشی نیاز داشتم تا انرژی ام را به طور سازنده بر آن متمرکز کنم. و فکر کردم شاید اگر در مسابقه ی "مرد آهنی" شرکت کنم، خوب باشد. همچون بسیاری از افراد که وقتی ۴۰ ساله می شوند، می خواهند در مسابقه مرد آهنین شرکت کنند. همه می خواهند قبل از مرگ کارهایی انجام دهند، من هم لیست خودم را چک کردم. با این کار دریافتم که دلم می خواهد در "مرد آهنین" شرکت کنم. زیرا همیشه با خود فکر می کردم که انجام این کار مفرح است. و همان موقع در مورد مسابقه "ابر مرد" در هاوائی مقاله ای خواندم، که در واقع شامل ورزشهای سه گانه مسافتی بود که به قدرتی ۲ برابر مردان آهنین نیاز داشت. یک مسابقه ۳ روزه، شامل گردش به دور جزیره ی هاوائی که فقط ۳۵ نفر می توانستند در آن شرکت کنند. این مسابقه نظر مرا جلب کرد و خواستار کسب اطلاعات بیشتر در مورد آن شدم. لذا به سایت آنها رفتم و مطالبی در مورد آن خواندم و واقعاً مثل این بود که چیزی در درون مرا بیدار کرد و من مطمئن شدم که می خواهم این مسابقه را انجام بدهم. این مسابقه بسیار سخت و غیر ممکن به نظر می رسید، اما گویی به نحوی مرا به سوی خود می خواند و فکر می کنم دلیل آن این بود که این مسابقه از آن دسته مسابقات نبود که هزاران نفر در آن شرکت کنند. این سفر همچون یک ماجراجویی معنوی بود که این ۳۵ نفر در آن شرکت کرده و می خواستند این کار دشوار را با همدیگر انجام دهند و متقابلاً از یکدیگر حمایت کنند. اگرچه این یک مسابقه است، اما همه مواظب همدیگر هستند و نوعی فضای دوستانه در آن وجود دارد. و خلوص این مسابقه نظر مرا جلب کرد و مصمم شدم که راهی بیابم و در آن شرکت کنم و با مدیر مسابقه تماس گرفتم و یک جوری حرف زدم تا بتوانم او را متقاعد کنم که مرا در مسابقه بپذیرد، با وجود اینکه کار قابل توجهی انجام نداده بودم که آمادگی شرکت در چنین رویدادی را داشته باشم. اما من توانایی این کار را داشتم، داستانش طولانی است، اما توانستم به آن راه یابم. لذا ۶ ماه زمان داشتم تا خود را آماده کنم.
من به هر اندازه که توانستم در این ۶ ماه تمرین کردم و در نهایت آمادگی لازم را کسب نمودم. آن سال در جایگاه یازدهم قرار گرفتم. و وقتی توانستم در چنین مدت کوتاهی از پس این کار برآیم، آنقدر اعتماد به نفس پیدا کردم تا بدانم که اگر کاملاً متمرکز باشم، آنگاه واقعاً می توانم در رویدادهایی نظیر این خوب باشم.
پس از آنکه "ریچ رول" به رژیم وگان (گیاهخواری کامل) فاقد هرگونه محصول حیوانی، روی آورد، براستی توانست در این قبیل رویدادها شرکت کند.
من واقعاً برنامه غذایی ام را از عواملی می دانم که به من کمک کرد، در چنین زمان کوتاهی به این اهداف برسم. و رژیم من عامل اساسی توانایی ام برای این کارها بود.
سخت ترین مسابقه ای که ریچ رول در آن شرکت کرد، چه بود؟
سال بعد نیز در مسابقۀ "ابر مرد" شرکت کردم و آن سال خیلی سخت بود، زیرا در روز دوم، دوچرخه ام شکت و من ناچار شدم در حالیکه زخمی بودم، مسابقه را تا پایان ادامه بدهم و در نهایت نفر ششم شدم و نتیجه ای عالی بدست آوردم، و این تجربه ای عالی بود، اما سختی آن به این بود که ناچار بودم بعد از این جراحت فیزیکی نیز به مسابقه ادامه بدهم. و این دشوار بود، و بعد از آن، من و دوستم در چیزی به نام "اپیک ۵" شرکت کردیم، رویدادی که شامل ۵ مسابقه "مرد آهنی" در ۵ جزیره هاوائی بود. ما در کاوایی، اواهو، مولکای، ماوی و در نهایت در جزیرۀ "بیگ آیلند"، مسابقات "مرد آهنی" را انجام دادیم. لذا در طول ۷ روز، به طور پیاپی، ۵ مسابقۀ "مرد آهنی" انجام دادیم. و این واقعاً چالش بر انگیز بود، زیرا باید روزانه به جزئیات سفر به جزیره بعدی رسیدگی می کردیم و با این همه ساز و برگ، خستگی، کم خوابی باید سعی می کردیم که هر روز در مسابقه "مرد آهنی" نیز شرکت کنیم.
چطور ریچ در این رویدادها و تمرینات ورزشی بسیار طاقت فرسا، همچنان نیروی خود را حفظ می کرده است و چطور همواره امیدوار بوده است؟
همسرم، بزرگترین الهام من است و او مرا تشویق کرد که به این مسابقات وارد شوم و همچنان آن را ادامه بدهم.
همسرم نیز کاملا گیاهخوار (وگان) است. اما آن زمان وقتی شروع کردم، او وگان نبود، اما حالا هست. او برای همگان مشوق پیشرفت است و همیشه سعی می کند به مردم امید بدهد که به بهترین چیز ممکن برسند. او در پیشرفت من در بسیاری از زمینه ها، الهام بزرگی بوده است.
این زوج، جولی و ریچ، "روش زندگی جای" را راه اندازی کردند. ایده انجام این کار از برگزاری اعتکاف های یوگا در مناطق باشکوه در اطراف جهان شکل گرفت، تا محصولات مقوی وگان، کتاب های آشپزی وگان و فیلم های حاوی دستور العمل در مورد چگونگی بهبود زندگی از طریق رژیم وگان، یوگا، موسیقی و غیره به مردم معرفی شود. آرمان های آنها مشترک و کاملاً سودمند است.
"جولی پیات": من سالها گیاهخوار بوده ام، اما "ریچ" در تابستان گذشته با گفتگویی که در سی ان ان داشت، به من الهام بخشید تا کاملاً وگان (رژِیم فاقد هرگونه محصول حیوانی) شوم.
مسافتی که او طی می کند و تمریناتی که انجام می دهد و نوع مسابقاتی که در آنها شرکت می کند، کاملاً خارج از تصورات من است و نمی توانم درک کنم که چطور کسی می تواند این کارها را انجام دهد. اما یکی از زیباترین لحظه ها برای ما وقتی بود که ما به عنوان یک خانواده با او همکاری کردیم و با همدیگر یک فیلم ساختیم، ما ۴ بچه داریم و خانه ی بزرگمان را با همدیگر ساخته ایم. او دلهره زیادی داشت و من می گفتم: "مشکلی نیست، آرام باش، سخت نیست. می توانیم از عهده آن بر بیاییم." و وقتی من به آنجا رفتم، با ما یک جلسه برگزار کرد. او همه چیز را آماده کرده بود، در مورد غذایی که باید بخورد و همه اینها باید به طرز خاصی انجام می شد. موضوع بسیار پیچیده و بسیار، بسیار بغرنج است. اما وقتی در این رویداد با او بودم، دریافتم که او یک قهرمان حرفه ای است و من هرگز اینرا ندیده بودم، زیرا هرگز در این رویدادها با او نبودم. لذا آن روز در مسابقه ی "ابر مرد" در روز اول برنده شد. و من آن لحظه را هرگز فراموش نمی کنم. این موضوع به همه ما الهام بخشید و ما را تغییر داد.
چطور عشق بی قید و شرط به ریچ کمک کرد تا به اوج سلامتی جسمی برسد و سفر او به سوی خودشناسی آغاز شود.
"جولی پیات": وقتی ما ازدواج کردیم، جشنی بسیار معنوی داشتیم و ما با یوگا موافق بودیم. لذا برای مدتی طولانی من قبل از آن می خواستم که او با من به این سفر معنوی بیاید. و هنوز کم تجربه بودم و نمی دانستم که مسیر معنوی راهی است که باید به تنهایی سپری شود. احساس می کردم که در او نوعی مقاومت وجود دارد که او را از خودش دور می کند. لذا چیزهای بسیاری به او عرضه کردم، روشهای مراقبه، توصیه های غذایی و همه جور چیز و به نظر می رسید که هر چه بیشتر به او راه حل می دادم، او ناتوان تر می شود. لذا در نهایت، پس از گذشت سالها و آزمودن چیزهای بسیار، به مفهوم عشق الهی پی بردم. اینکه چطور همه ما مورد محبت آگاهی هستیم و دقیقاً چه ماهیتی داریم و اگر همه چیز آگاهی است، پس "ریچ" نیز آگاهی است. لذا تصمیم گرفتم که به روش الهی به او عشق بورزم. و چند ماه بعد، او نیز تفاوت را حس کرد و تغییر کرد. او از من خواست که به او گیاهان دارویی بدهم تا پاک شود و حتی آن موقع هنوز نمی دانستم که یک هفته، سه هفته می شود و او در نهایت وگان (گیاهخوار کامل) می شود و ورزشکار مسابقات فرا استقامتی می گردد. هرگز، در این مورد اطلاعی نداشتم.
"ریچ رول": فکر می کنم معنویت، بخش عمده تلاشهای ورزشی من است. و یکی ازدلایلی که من به ورزشهای سه گانه اینقدر علاقه دارم، این است که مدت زمان زیادی در هوای آزاد هستم و زمان زیادی را در تنهایی سپری می کنم، چه در حال دویدن، چه در حال دوچرخه سواری، یا حتی در حال شنا در اقیانوس یا استخر، گویی در همه این حالات در اتاقی تنها هستم و درسی را می آموزم و به نوعی مراقبۀ فعال دارم. و این کارها براستی نوعی تمرین برای خودیابی بوده و رسیدن به خود والاتر و توسعه ارتباطی بزرگتر و عمیق تر با قدرتی والاتر، با کیهان و نیز با دیگر افراد. و برای من، آموزش و مسابقه، به نوعی استعاره از ممارست معنوی هستند. زیرا نوعی تجربه آموزشی مستدام می باشند، سفری در رشد شخصی و ارتباطی والاتر با کیهان.
در بخش دوم در مورد سفر متحول کننده و غذاهای روزمره این ابرمرد وگان، بیشتر خواهیم آموخت.
از سایت زیر دیدن کنید تا از ماجراهای "ریچ رول" وگان، اطلاعات بیشتری بدست آورید:
www.RichRoll.com
ایران دوست- مدیر ارشد گفتگوی لاک پشتی
- مدیر برتر گفتگوی لاک پشتی
تشکر : 246
» تبریک به بانوان ورزشکار و قهرمان ایرانی
» مسابقات المپیک پرنده ها در چین
» ده گام برای گیاهخوار شدن
» کلیپ نابغه های گیاهخوار
گفتگوی لاک پشتی :: گفتگوی زندگی :: گیاه خواری "گامی به سوی تندرستی و مهرورزی به جانداران" :: گیاهخواران نامدار