کودک درون کیست؟!
Developer Programmer- کاربر خوب لاک پشتی
- تشکر : 88
رد: کودک درون کیست؟!
طبق نظریه اخلاقی ما 7 شخصیت درون خود داریم:
- کودک
- کودک طبیعی
- کودک تطبیقی
- کودک تطبیقی مطیع
- کودک تطبیقی ناسازگار
در هر لحظه با هر یک ار آنها رفتار می کنیم. هر کدام از این شخصیتها تعریفی دارد و وقتی با کسی با یکی از این شخصیتها روبرو می شویم، با یکی از هفت حالت وی رفتار می کنیم. هر کدام از اینها مثبت و منفی دارد. و در کل در یک رفتار دو نفره، 28 شخصیت درگیر خواهند بود!!! امیدوارم دوستان روانشناس بیشتر توضیح بدن و اشتباهات من را اصلاح کنند.
Foad- حامی حیوانات لاک پشتی
- تشکر : 243
رد: کودک درون کیست؟!
marzieh- همکار گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 55
رد: کودک درون کیست؟!
منظور تحلیلگران رفتار متقابل، این است که مردم به سه شیوه میتوانند عمل کنند، به شیوه والد، به شیوه بالغ و به شیوه کودک. این سه شیوه رفتار ساختار رفتاری فرد را تشکیل میدهند.
والد: مجموعهای از عقاید ضبط شده و پیشداوریهاست. کسی که در حالت والد به سر میبرد. مثل پدر و مادرش یا اطرافیانش مسائل را میبیند و مثل آنها احساس و رفتار میکند.
بالغ: کامپیوتر انسان است و بر مبنای اطلاعاتی که در خود اندوخته است، عمل میکند و طبق برنامه منطقی خویش، محاسبات را انجام میدهد. بالغ، عاری از هیجان است و کاملاً منطقی است.
کودک: وقتی در این حالت هستیم، نه تنها بچگانه رفتار میکنیم بلکه واقعاً بچه میشویم. در این حالت درست مثل بچهها رفتار میکنیم و دنیا را مثل بچهها میبینیم و به دنیا همچون کودکان واکنش نشان میدهیم.
در حالت مذکور مثل بچة سه، پنج یا هشت سالهای میشویم که فقط عضلات و استخوانهایش بزرگ شدهاند. وقتی کودک درون ما متنفر، عاشق، بازیگوش و خودانگیخته است، به آن کودک طبیعی یا شازده کوچولو میگویند.
اما وقتی که متفکر و خلاق و خیالپرداز است، به او کودک شهودگرا یا پروفسور کوچولو میگویند. وقتی هم ترسو، گناهکار یا خجول است، به او کودک سر به راه یا قورباغه میگویند.
در مجموع کودک، در تحلیل رفتار متقابل منبع خیر است و یگانه منبع خلاقیت، سرگرمی و تولید و یگانه منبع تجدید و نوسازی زندگی است.
گرچه نمیتوان گفت که یکی از جنبههای شخصیت مهمتر از دیگری است، چون هر سه حالت فوق لازم و ضروری هستند، اما کودک، آن بخش از شخصیت است که واپس زدن و خفه کردن آن نه تنها نشاط و شادابی را از فرد میگیرد، بلکه فرد را در معرض انواع اختلالات جسمانی و روان پزشکی قرار میدهد.
در قسمت زیر با تکنیکهایی آشنا میشوید که میتوانید به کمک آن، کودک درون خود را زنـــده و ســرحال نگه دارید و بدین ترتیب شادابی، طــراوت و خود انگیختگی خود را حفظ کنید.
کودک درون کیست؟
کودک درون، کودک خردسالی است، در درون شما که مایل است مراقبت شود، تغذیه شود و دوست داشته شود.
این کودک خردسال که از دوران کودکی با شما بوده، هنوز هم به عنوان یک کودک در درون شما باقی مانده است.
کودک کوچولو و شیطان درون شما رام و کنترل شده است.
او مجموعهای از هیجانات و احساساتی است که شما در درونتان دارید و آنها را کنترل میکنید. همه این هیجانات و احساسات خوشایند و ناخوشایند، کودک درون شما را تشکیل میدهند.
کودک خلاق، احساساتی، هنری و خیالپرور درونتان که در طول زمان توسط شما و محیط شکل گرفته، و کنترل شده است، همچنان به حالت اولیه خود که کودکی سرشار از انرژی، هیجان و شیطنت است وجود دارد و نیازمند آزاد شدن است.
وقتی کودک درونتان مورد بیتوجهی، غفلت و بدرفتاری قرار میگیرد، وقتی از ارضای خواستههایش جلوگیری میشود، وقتی صدمه میبیند، وقتی خود را در لایهای از نقاب میپوشاند و از دید دیگران مخفی میسازد، وقتی وجود او را انکار میکنید و نادیده میگیرید (احساسات خود را از انکار میکنید و نادیده میگیرید)، این کودک خردسال جایی در زیر سطح روان شما پنهان میشود و با این کار احساسات نگرانی، اضطراب، ترس و افسردگی را در شما ایجاد میکند.
گرچه ممکن است آن را فراموش کرده باشید و نسبت به وی بیتوجه باشید، ولی او در درونتان حضور دارد و بیتوجهی و کم محلی شما را با لجبازی پاسخ میدهد.
اگر به او توجه کنید و با او مهربان باشید، میداند چگونه شما را سرگرم کند، چگونه از زندگی لذت ببرد و چگونه بازی کند. اگر او را دنبال کنید، میتواند به شما کمک کند تا از خستگی روانی در زندگی پیشگیری و استرس را در زندگیتان کنترل کنید.
اگر توجه و مراقبت لازم از او به عمل آید، میتواند دوست واقعیتان باشد و مانند یک بزرگسال در کنارتان قرار گیرد.
خشکی و جدیت بیش از اندازه را از شما بگیرد و شما را لطیفتر کند، به شما کمک کند تا بر ترسهایتان غلبه کنید، انعطافپذیر باشید و تغییرات لازم را در زندگیتان ایجاد کنید.
کوچولوی درون شما نیازمند مراقبت، حمایت، تأیید و شفاست و شما برای این کار به ابزار زیادی احتیاج دارید.
نشانههای مناسب
وقتی کودک درون شما فعال میشود، بیتردید احساسات و هیجانات را تجربه میکنید:
▪ زمانی که در بازی یا سرگرمی غرق شدهاید، زمانی است که کودک درونتان در شما فعال شده است.
▪ زمانی که با تماشای یک فیلم یا دیدن یک نمایش تلویزیونی گریه میکنید.
▪ زمانی که با کودکان خوش و بش و بازی میکنید.
▪ وقتی از بازی کردن با اسباب بازی کودکان لذت میبرید.
▪ زمانی که برنامههای کودکان و کارتونهایی را که برای آنها ساخته شده است، نگاه میکنید، مجذوب میشوید و لذت میبرید.
▪ زمانی که برای چیزهایی که در گذشته داشتهاید و آنها را از دست دادهاید، گریه میکنید و دچار سوگ میشوید.
▪ زمانی که میخواهید توجه بزرگترهای خانواده یا فامیل را جلب کنید و از محبت آنان برخوردار شوید.
▪ زمانی که به خواندن کتابهای کودکان میپردازید، فیلم تماشا میکنید و یا آلبوم عکسهای دوران کودکیتان را نگاه میکنید.
▪ زمانی که ادای دختر یا پسر کوچولویی را درمیآورید، مانند آنها حرف میزنید و احساسات شدیدی را مانند گذشته تجربه میکنید.
علاقهمند به شنیدن چه چیزهایی است؟
او مایل است که به او بگویید:
▪ دوستت دارم، مواظبت هستم و تو را همان طور که هستی میپذیرم.
▪ از این که تو را دارم، بسیار مغرور و مفتخرم، تو همه چیزی هستی که دارم.
▪ خیلی خوشحالم از اینکه کودکم هستی.
▪ تو بسیار زیبا و جذاب هستی، عزیزم.
▪ تو فوقالعاده و بینظیری.
▪ تو هنرمند و خلاقی.
▪ تو توانمند و پرتلاشی.
▪ متأسفم از اینکه به تو آسیب رساندم.
▪ متأسفم از اینکه به تو بیتوجهی کردم، تو را نادیده گرفتم.
▪ متأسفم از اینکه فراموشت کردم.
متأسفم از اینکه تو را به عنوان یک کودک آنطور که بودی، نپذیرفتم و انتظار داشتم به سرعت رشد کنی و بزرگ شوی.
▪ تو میتوانی از این به بعد به من اعتماد کنی، و من بیتردید از تو مراقبت خواهم کرد.
▪ میتوانی به من اعتماد کنی و هر طور دلت میخواهد باشی (خودت باشی).
▪ میتوانی به من اعتماد کنی، من در برابر هر رنج و آسیبی از تو مراقبت خواهم کرد.
▪ ما برای رسیدن به سلامتی و رشد شخصیتی باهم همکاری خواهیم کرد.
▪ ما برای دستیابی به شادی و لذت بیشتر باهم همکاری خواهیم کرد.
پیامدهای منفی
وقتی در مقام یک بزرگسال، تمایلات، خواستهها و نیازهای کودک درون را سرکوب میکنید، در معرض خطرات زیر قرار میگیرید:
▪ هرگز یاد نمیگیرید چگونه احساس طبیعی داشته باشید.
▪ هرگز یاد نمیگیرید چگونه بازی کنید و لذت ببرید.
▪ هرگز یاد نمیگیرید چگونه آرام باشید و استرسهای خود را کنترل کنید.
▪ هرگز یاد نمیگیرید چگونه از زندگی لذت ببرید و فقط خودتان را در کار غرق میکنید.
▪ با خودتان خیلی جدی حرف میزنید.
▪ از اینکه به اندازه کافی «خوب نیستید» احساس گناه میکنید و برای اینکه کمتر دچار احساس گناه شوید، خود را در کار غرق میسازید.
▪ از بودن در کنار خانواده و کودکانتان لذت نمیبرید.
▪ نسبت به افـــرادی که از زندگی لـــذت می برند، به اندازه کافی سرگرمی دارند و میدانند چگونه بازی کنند، بدبین میشوید.
▪ از صمیمی شدن با دیگران میترسید، بنابراین از آنها فاصله میگیرید و منزوی میشوید. به علاوه میترسید که در ارتباط با مردم بیکفایت و نابهنجار ارزیابی شوید.
مقاله آشتی با کودک درون به قلم خانم دکتر شهربانــو قهاری
ایران دوست- مدیر ارشد گفتگوی لاک پشتی
- مدیر برتر گفتگوی لاک پشتی
تشکر : 246
رد: کودک درون کیست؟!
كودك درون چيز بدي نيست .خانم ايراندوست توضيحات خوبي دادن نكات بالا را بررسي كنيد تا ببينيد چه حد به كدام يك وابسته ايد..نه تنها كودك درون بلكه بقيه بخشهاي شخصيت بايد متعادل پيش بروند و به همه شان توجه كنيد .اگر كودك درونتان را رها سازيد و غرق در دنياي بزگسالي و بالغ بودن شويد دچار افسردگي ها ،بي انگيزه بودن و ناشادماني ميشويد و اگر هم آن را خيلي فعال بگذاريد در روابط شخصي،كاري و دوستي تان دچار مشكل ميشويد.
يك راه خوب براي شناسايي كودك درونتان اين است كه در گوشه اي ساكت و دنج بنشينيد دو خودكار در دست بگيريد يكي به دست چپ و ديگري به دست راست .با دست چپ تصوير كودكي را بكشيد و با دست راست از او سوال كنيد .اسمش چيست؟چه احساسي دارد؟چه چيز ميخواهد؟دوست دارد با او چگونه رفتار كنيد؟وقتي عصباني ميشود ميخواهد چه كار كند؟از شما چه انتظاري دارد؟چه نوع حمايتي ميخواهد؟و با دست چپ جوابها را بنويسيد.
توجه داشته باشيد نوشتن لازم است سوالها را با دست راست و جوابها را با دست چپ بنويسيد .زياد فكر نكنيد تا عمدي در پاسختان ظهور كند هرچه به زبانتان ميايد را سريع بنويسيد.دست چپ شما كودك درونتان است دست راستتان والد شخصيت شماست .با اين گفتگو كودك درونتان را ميشناسيد و ميتوانيد كنترلش كنيد و يا آنچه ميخواهد به او بدهيد تا خوشحالتر زندگي كنيد.
شيما- مدیر گفتگوی لاک پشتی
- روانشناس انجمن
کاربر برتر انجمن
تشکر : 150
» بهترین خواننده از نظر شما کیست ؟
» درون قفسم
» درون گرا هستید یا برون گرا
» ذبح حیوانات از دیدگاه روانشناسی کودک