شما هم از مرگ می ترسین
صفحه 2 از 2 • 1, 2
رد: شما هم از مرگ می ترسین
masi- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 0
رد: شما هم از مرگ می ترسین
honey- همکار گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 5
رد: شما هم از مرگ می ترسین
الهام- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 117
رد: شما هم از مرگ می ترسین
فریده- کاربر باسابقه لاک پشتی
- تشکر : 2
رد: شما هم از مرگ می ترسین
صبح با نردبان تشریف بردم تو شیشه پام بخیه ای شد یه گوشه تنها نشتم الان دارم دق می کنم مامان ایناهم فردا هم مامان اینا میان از مکه دارم دیونه می شم
honey- همکار گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 5
رد: شما هم از مرگ می ترسین
اما من بازم از مرگ می ترسم با اینکه حرفای بسیار زیبایی زدین و من تحت تاثیر قرار گرفتم!
کیمیا- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 37
رد: شما هم از مرگ می ترسین
به نظر من بعضی وقتا زندگی ترسناکتره
Salma- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 1
رد: شما هم از مرگ می ترسین
هرکس که اعمال درستی انجام داده باشه از مرگ هراسی نداره و هر لحظه آماده ی مرگ و رفتن پیش یار ازلی خودشه
شب اول قبر هم همینطوره هرکس انسان درست کار ی باشه و توشه ی خوبی جمع کرده باشه نکیر و منکر به شکل های بسیار زیبا به سراغش می آیند و ممکنه ائمه اطهار هم به دیدنش بیان و شفاعتش رو بکنن
حضرت عزرائیل هم تابع همین قانون است ولی به نظرم خود حضرت عزرائیل جون من یکی رو نمیگیره! چون لیاقتش رو ندارم!
پس به جای فکر کردن به مرگ اعمالمون رو درست کنیم
اين مطلب آخرين بار توسط spider در 6/10/2010, 05:55 ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است.
spider- کاربر خیلی فعال لاک پشتی
- تشکر : 2
رد: شما هم از مرگ می ترسین
اینم یه کاریکاتو برای اینکه شاد باشید!
spider- کاربر خیلی فعال لاک پشتی
- تشکر : 2
رد: شما هم از مرگ می ترسین
ولی نمیدونم چرا از مرگ خوشم میاد.از بچگی به جن علاقمند بودم.الان هم همینطور.ولی اعتقاد قلبیه خودم نسبت به جن هیچه.یعنی چیزی به اسم جن وجود نداره.خیلی دوست دارم مرگ رو تجربه کنم.1 بار هم رفتم تو کما(با 2چرخه تصادف کردم)ولی هیچ احساسی نکردم.نمیدونم دلیلش چیه.
همش فیلمای ترسناک میبینم.شبها تو سکوت میشینم.کتاب های جن و ارواح میخونم.ولی نمیترسم.یعنی به نظرم ترس در مورد مرگ و جن و کلا این چیزا واسم بی معنیه.به نظرم مرگ خیلی لذت بخشه.زمانی که رها میشی.زمانی که سبک میشی.
کسی میدونه چرا من نسبت به مرگ اینطوریم؟
SoSiS JooN- کاربر متوسط لاک پشتی
- تشکر : 0
رد: شما هم از مرگ می ترسین
اگه پست منو دیده باشی میفهمی!
spider- کاربر خیلی فعال لاک پشتی
- تشکر : 2
رد: شما هم از مرگ می ترسین
هرکس که اعمال درستی انجام داده باشه از مرگ هراسی نداره و هر لحظه آماده ی مرگ و رفتن پیش یار ازلی خودشه
شب اول قبر هم همینطوره هرکس انسان درست کار ی باشه و توشه ی خوبی جمع کرده باشه نکیر و منکر به شکل های بسیار زیبا به سراغش می آیند و ممکنه ائمه اطهار هم به دیدنش بیان و شفاعتش رو بکنن
حضرت عزرائیل هم تابع همین قانون است ولی به نظرم خود حضرت عزرائیل جون من یکی رو نمیگیره! چون لیاقتش رو ندارم!
پس به جای فکر کردن به مرگ اعمالمون رو درست کنیم
spider- کاربر خیلی فعال لاک پشتی
- تشکر : 2
رد: شما هم از مرگ می ترسین
ولی من ادم همچین درستکاری نیستم.یعنی شرور نیستمااا ولی اینطوری که میگید هم نیستم.
حرف شما رو قبول ندارم.به یک دلیل.میشه افرادی رو دید درستکار که از مرگ میترسند.همچنین میشه افرادی رو دید شرور و ... که خیلی مرگ رو دوست دارند.
نظرتون چیه؟
SoSiS JooN- کاربر متوسط لاک پشتی
- تشکر : 0
رد: شما هم از مرگ می ترسین
الته شکی توی اون نیست که همه ی مسائ استثنائاتی هم داره ولی اکثراً این طوریند!
spider- کاربر خیلی فعال لاک پشتی
- تشکر : 2
مرگ
مرگ واسم تا یه محدوده زمانی واژه گنگی بود میترسیدم چون درکش نکرده بودم واسم اتفاق نیفتاده بود ولی مرگ عزیز ترینم رو دیدم اونوقت احساسش کردم بهش ایمان پیدا کردم مرگ شیرینه ولی اینکه آرزوی مرگ کنی کفره ....... مرگ اونو ازم گرفت خیلی عزیز بود و هست اصلا فکر نمیکردم اینقدر زود بره اون لحظه ای که خیلییییییییییییییییی نیازم بود رفت حتی به قولشم عمل نکرد مرگ این فرصتو بهش نداد... حالا از مرگ نمیترسم احساسش میکنم انگار که هر قدمی که بر میدارم باهامه دیگه زندگی چهره همیشگیشو نداره دیدم عوض شده نه این که بدبین نه دنیای واقعی و چهره واقعیشو میبینم.....
واسه شب اول قبر اعمال ماست که شدتشو تعیین میکنه کاش آدم به پاکی یک نوزاد بره البته فشار قبر واسه همه حتی پیغمبران و امامان بوده وحتی پاکترینها ...ولی شدتش وابسته به اعمال ماست
خدوندا ما را بیامرز و مرگ را برما آسان گیر..!
آمین
! داستانی هست که در زمان حضرت سلیمان مردی سراسیمه به خدمت ایشان رسیده و میگوید ای نبی خدا من عزرائیل را دیدم و برای در امان ماندن به شهر دیگری میروم پس از مدتی خبر فوت مرد را به حضرت سلیمان میدهند ان حضرت فرشته مرگ را به حضور می طلبد و میگوید: ای فرشته خدا ایا تو این مرد را دیدی؟؟/چرا اورا ترساندی عزرائیل پاسخ داد:من در شهر بودم که مرد را دیدمو ازدیدن او تعجب کردم زیرا باید در شهری دیگر جان او را میگرفتم ....
گفتنی است که در روز قیامت ودر زمان مدهوشی زمین و آسمان پروردگار عالم نیز جان عزرائیل همان فرشته مرگ و مسئول بازستاندن روح آدمی را میگیرد.......
samira- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 7
رد: شما هم از مرگ می ترسین
یا به چگونه مردن هم فکر کردید؟
بالاخره یک دلیلی باید برای مرگ وجود داشته باشه.
همه که پاشون را دراز نمیکنند بدون درد سر در آرامشی مثل خواب بمیرند.
فرض کنید من بگم من اصلا نمیترسم و کاملا اماده مرگ هستم.
بعد فردا بفهمم که یک بیماری مرگ آور دارم
یا دچار حادثه مرگ آوری بشم
و باید شروع کنم به دوا و درمان
درد و رنج و سختی بکشم
و هر لحظه خودم و بقیه منتظر باشیم
که کی فرصت من به اتمام میرسه
و خودم و اطرافیانم را عذاب بدم
چه قبل از مرگ و چه بعدش
و هزاران مسئله دیگه....
آیا اینها زیبا و دوست داشتنی است؟
برای زندگی و سلامتی ارزش قائل بشید
و به این نعمتی که در حال حاضر به شما عطا شده احترام بگذارید.
اینها چه حرفهایه که میزنید در این سن و سال؟
Sahra- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 2
صفحه 2 از 2 • 1, 2