گفتگوی لاک پشتی
هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.

ایران ، ملک کهن

+5
masi
فریده
مروارید خانوم
ایران دوست
niloofar20
9 مشترك

صفحه 2 از 2 الصفحة السابقة  1, 2

اذهب الى الأسفل

ایران ، ملک کهن - صفحة 2 Empty رد: ایران ، ملک کهن

پست من طرف کیمیا 5/22/2010, 05:58

وای!.....
خیلی عالی بودن نیلوفر جون. رز
کیمیا
کیمیا
دوست گفتگوی لاک پشتی
دوست گفتگوی لاک پشتی

تشکر : 37

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

ایران ، ملک کهن - صفحة 2 Empty رد: ایران ، ملک کهن

پست من طرف فریده 5/22/2010, 08:07

عالی بود نیلوفر جون
avatar
فریده
کاربر باسابقه لاک پشتی
کاربر باسابقه لاک پشتی

تشکر : 2

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

ایران ، ملک کهن - صفحة 2 Empty رد: ایران ، ملک کهن

پست من طرف niloofar20 5/31/2010, 04:57

آيا تابحال فكر كرده ايد به انساني مقتدر كه در دوهزارو پانصدسال پيش مي‌زيسته و از چنين سطح فكر، شعور و انديشه والايي برخوردار بوده؟! كه انسان امروز با تمام ادعايش از آن بي بهره است؟ منظورم كوروش كبير است.

بخشي از منشور پارسوماش از کوروش


بگذارید هرکس به آیین خویش باشد
زنان را گرامی بدارید
فرودستان را دریابید
وهرکس به تکلم قبیله ی خود سخن بگوید
آدمی تنها در مقام خویش به منزلت خواهد رسید
گسستن زنجیرها آرزوی من است
رهایی بندگان و عزت بزرگان آرزوی من است
شکوه شب و حرمت خورشید را گرامی میدارم
پس تا هست شب‌هایتان به شادی باشد و روزهایتان رازدار رهایی باد
این فرمان من است این واژه وصیت من است
او که آدمی را از ماوای خویش براند، خود نیز از خواب خوش رانده خواهد شد
تا هست هوادار دانایی وتندرستی باشید من چنین پنداشته ، چنین گفته ، وچنین خواسته‌ام
niloofar20
niloofar20
کاربر باسابقه لاک پشتی
کاربر باسابقه لاک پشتی

تشکر : 4

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

ایران ، ملک کهن - صفحة 2 Empty رد: ایران ، ملک کهن

پست من طرف niloofar20 8/7/2010, 05:52

کزروس به کورش بزرگ گفت : چرا از غنیمت های جنگی چیزی را برای خود بر نمی داری و همه را به مردم و سربازانت می بخشی ؟!
گزروس عددی را با معیار آن زمان گفت ...

سپس کورش یکی از سربازانش را صدا زد و گفت برو به مردم بگو کورش برای امری به مقداری پول و طلا نیاز دارد !

سرباز در بین مردم جار زد و سخن کورش را به گوششان رسانید...

مردم هرچه در توان داشتند برای کورش فرستادند !

وقتی که مالهای گرد آوری شده را حساب کردند ، از آنچه کزروس انتظار داشت بسیار بیشتر بود ...!

کورش رو به کزروس کرد و گفت : ثروت من اینجاست.اگر آنها را پیش خود نگه داشته بودم ، همیشه باید نگران آنها می بودم .

زمانی که ثروت در اختیار توست و مردم از آن بی بهره اند مثل این می ماند که تو نگهبان پولهایی که مبادا کسی آن را ببرد ...
niloofar20
niloofar20
کاربر باسابقه لاک پشتی
کاربر باسابقه لاک پشتی

تشکر : 4

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

صفحه 2 از 2 الصفحة السابقة  1, 2

بازگشت به بالاي صفحه

- مواضيع مماثلة

 
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد