زلزله در تهران

خب حالا اين همه لاكي رو چطوري بايد بر داريم فرار كنيم ؟ منم بدون لاكيها فرار نميكنم .

زلزله رو نميشه پيش بيني كرد اما شايد بلاهايي كه سر زمين آورديم باعث بروز زلزله بشه يعني همون حقِ .... !

خب زلزله یه پس لرزه هم داره.وقتی یکم لرزید شما یه ظرف کنار بگذارید و وقتی زلزله شد سریع لاکی هارو برزید توش و الفرار.

چه جالب
به جای اینکه فکر پدر مادرها باشید اول فکر لاکی ها هستید؟
امان از این بچه ها.

صحرا جوون!!! لاک پشت ها نمی تونن فرار کنن!

میدانم رونیا جان
دیشب من بیرون بودم و تازه داشتم می رسیدم خانه که ناگهان تگرگ شدید شروع شد.
من تندی دویدم اومدم خانه. آخه جای مارکی تو پاسیو است و احتمال شکستن شیشه های پاسیو را میدادم.
زود مارکی را که خیلی از سر و صدا ترسیده بود ( آخه دخترم شیر دله رفته بود توی لاکش ) برداشتم و آوردم تو اتاق تا تگرگ تموم بشه.

اما در زلزله مطمئن باشید فرصتی برای این فکر ها نیست.

بیچاره مارکی من که از مارکی بد تر بودم اخه پنجره باز بود من اول امیت ندادم بد دیدم خیلی داره تند میشه دیگه وقتی خیلی تند شد رفتم زیر پتو قایم شدم

خب جالبه بدونین اونباری که زلزله شد من بیژامه پام بود ( چند سال پیشو میگم ) بعد داشتم درس میخوندم زلزله که شد تو کمد داشتم دنبال شلوار میگشتم بعد که پیداش کردم زلزله تموم شد در نتیجه نجات لاکی هم لان که لاکی دارم اولین چیزه بعد احیانا لباس بعدم به لطف خدا زیر اواریم

محمد جان لاک پشتت کجا بود؟

دور از جونتان آقا فرشاد
ولی در زلزله گیلان و رودبار ما تهران بودیم و لی چون تو رشت خانه داشتیم بعد ها شنیدیم موقع زلزله که نصفه شب بود همه فقط ریخته بودن تو کوچه. حالا با هر چی که تنشون بود یا نبود
بعد یک آقایی را میفرستند بره داخل یک خانه و از کمد لباسشون مقداری لباس بیاره.
برق ها هم که رفته بود .
اون بنده خدا هم یک بغل لباس میره میاره و هر کی تند یک چیزی بر میداره و تنش میکنه.
بعد که هوا روشن شد دیدن یک آقایی بلوز زنانه تنشه
یک خانمی کت مردانه
یکی سرو ته پوشیده یکی پشت رو و ....

والا صحرا خانوم کار درست اونه از له شدن دور از جون بهتره...حقیقت اون بار که زلزله اومد طولانی هم بود....اما انقدر قوی نبود ساختمان خراب شه...منم شبیه کسی که سر گیجه گرفته تلو تلو میخوردم میرفتم سر کمد به قطع اگر اونقدر قوی و تکان دهنده بود بعید نیست از پنجره با همون لباس بپرم بیرون ولی خوب لاکی تو میسیسیپی از این مشکلات نداره ما ورداشتیمش اوردیمش روی گسل....موظفیم نجاتش بدیم

صحرا خانم تویه تراریومشه دیگه.راستی باید یه طر هم برایه ضد زلزله کردنم تراریوم بریزیم یهویی دیدیدم تا بیایم مثلا برسیم به تراریوم یه اجر خورد به سرمون و :>#(: میگم باید ترایومو داخلش تیر اهن کار بگذاریم یا بالاش یه سطح محافظ بذاریم.

دیشب هم حوالی ساعت 12 یک زمین لرزه تو تهران اتفاق افتاد.مرغ عشقام خیلی سر و صدا میکردن.از صداشون تا صبح نتونستم بخوابم

من متوجه شدم ولی بعد گفتم حتماً توهم زدم

منم متوجه شدم و خیلی ترسیدم.میترسیدم پیش لرزه باشه

دیم زلزله هم زلزله بود!جدیدا زلزله ها هم بودار شدن از لحاظ هایی!!!

من امروز صبح هم احساس کردم تکونی خوردم چند بار؛ فکر کنم امروز صبح هم زلزه آمد، یا شد از بس از زلزله گفتن، منم توهم زدم ...

امروز صبح نه اما دیروز صبح ساعت 8 خبرهایی شنیده شد!

ای بابا
خدا به خیر کنه.

من زلزله دوست دارم

خیلی هم باحاله

با حاله ؟!
کجای زلزله با حاله ؟! اینکه 1 سری از مردم بد بخت برن زیر اوار ؟!