بخش سیارات و ستارگان
صفحه 3 از 3 • 1, 2, 3
رد: بخش سیارات و ستارگان
از زمانهای کهن ، مردم در آسمان شب در میان گروههای ستارگان ، اشکالی خیالی دیدهاند. با استفاده از خطوط ، آنها ستارگان این گروهها را به یکدیگر متصل کرده و اشکالی به نام صورت فلکی را تشکیل دادهاند. امروز طبق سیستمی بین المللی آسمان پیرامون زمین به 88 منطقه تقسیم میشود و هر منطقه در بر گیرنده یک صورت فلکی است.
طرح هر صورت فلکی نمایانگر شیء یا جانداری است و تعدادی از آنها به یاد شخصیتهای اسطورهای نامگذاری شدهاند. از زمین ، ستارگان هر صورت فلکی مجاور یکدیگر به نظر میآیند، اما در حقیقت آنها فاصله بسیاری از همدیگر دارند. همگی آنها در فواصل مختلفی از زمین قرار دارند. اگر میتوانستیم از جای دیگری از فضا به صورت فلکی جبار نگاه کنیم، طرح ستارهای آن از آنچه که از زمین میبینیم، متفاوت میباشد.
کره آسمان
از زمین ، صورتهای فلکی چنین به نظر میرسند که به داخل کرهای تو خالی معروف به کره آسمان چسبیدهاند. ظاهراً این کره هر 24 ساعت یکبار در مسیری شرقی _ غربی به دور زمین میگردد. شبکهای از خطوط معروف به بعد و میل به اختر شناسان کمک میکند تا محل ستارگان کره آسمان را بیابند و نقشههای ستارگان ، تصویر کرهای فرضی بر روی صفحهای تخت هستند.
ستاره قطبی و دبها
آنهایی که در نیمکره شنالی زندگی میکنند، میتوانند به قطب شمال کره آسمان بنگرند. ستاره قطبی به این قطب بسیار نزدیک است. بر خلاف سایر ستارگان ، به نظر نمیآید که با گردش زمین به دور محورش ، ستاره قطبی در آسمان حرکت کند. صور فلکی پیرامون ستاره قطبی عبارتند از دب اکبر (خرس بزرگ) و دب اصغر (خرس کوچک).
ستاره قطبی همواره این چنین در مجاورت قطب شمال سماوی قرار نداشته و همیشه نیز چنین باقی نخواهد ماند. چون زمین اندکی در محورش تکان میخورد، قطب شمال همیشه به نقطهای ثابت در کره آسمان اشاره نمیکند. در عوض در طی 25800 سال ، بخش شمالی محور زمین دایره کوچکی را در نیمه شمالی کره آسمان بجای میگذارد. ستارگانی که به این دایره نزدیکترند، به نوبت قطب شمال کره آسمان را نشان میدهند.
قدر ظاهری
هنگامی که به ستارگان درخشان در آسمان شب مینگریم، برخی از بقیه درخشانترند. ستاره شناسان برای بیان میزان درخشندگی ستارگان ، از یک مقیاس درخشندگی به نام قدر ظاهری استفاده میکنند. برای اولین بار هیپارخوس ، منجم یونانی قرن دوم پیش از میلاد ، ستارگان را این چنین طبقه بندی کرد. سپس دامنه مقیاسش برای در بر گرفتن اجرام سماوی درخشانتر و کم نورتر ، افزایش یافت.
صلیب جنوبی
ساکنان نیمکره جنوبی کره آسمان بنگرند. هیچ ستاره درخشانی مجاور این قطب نیست، اما صورت فلکی صلیب جنونی نشانهای برای یافتن آن است. اگر چه صلیب جنونی از تمام صور فلکی کوچکتر است، اما در زمینه روشن کهکشان راه شیری جنوبی ، یافتن آن آسان است. با گذشت زمان، نقطهای از کره آسمان که محور چرخش زمین رو به آن است، تغییر مکان میدهد. در طی سالها این تغییر تنها به اندازه عرض ظاهری ماه است، ولی در خلال قرنها ، این جابجایی شدید است. مثلاً اگر شهرهای نیمکره شمالی نظیر ونکوور یا لندن در 3 هزار سال قبل از میلاد وجود داشتند، ساکنانشان میتوانستند صورت فلکی صلیب جنوبی را ببیند.
منطقة البروج
چنین به نظر میرسد که همزمان با گردش زمین به دور خورشید، خورشید در مقابل زمینه متغیری از ستارگان حرکت میکند. مسیر سالیانه خورشید به دایرة البروج و پهنهای از آسمان که با زاویه تقریبی 9 درجه از طرفین آن گسترده می شود، به منطقه البروج معروف است. تمدنهای باستانی برای اندازه گیری زمان، منطقه البروج را به 12 صورت فلکی تقسیم کردند ولی اکنون صورت فلکی دیگری به نام حوا به این باریکه آسمان افزوده شده است.
صور فلکی مهم
برخی از 88 صور فلکی از سایری معروفتند، و طرحهایی دارند که فوراً تشخیص داده میشوند. این طرحها همچون نشانه به ستاره شناسان در یافتن آنها در آسمان شبانه کمک میکنند. بهترین نمونه ، جبار (شکارچی) ، از درخشنانترین صور فلکی آسمان است. صورت فلکی معروف دیگر دب اکبر (خرس بزرگ) است . دب اکبر شامل هفت ستاره درخشان است که برای مدتهای طولانی علاوه بر ستاره شناسی ، در دریانوردی نیز راهنمای مفیدی بودهاند.
honey- همکار گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 5
رد: بخش سیارات و ستارگان
دجاجه
دجاجه صورت فلکی شمالی درخشانی
است که در امتداد کهکشان راه شیری قرار دارد.
ستارگان شمالی
این نقشه ستارگان ، تصویر بخش درونی نیمه
شمالی کره آسمان بر صفحهای تخت است.
سه ستاره درخشان کمربند جبار و
ستاره رجل الجبار در پای راستش
یافتن این صورت فلکی را آسان میکند.
ستارگان جنوبی
این نقشه ستارگان ، تصویر نیمه جنوبی
کره آسمان بر روی صفحهای تخت است.
honey- همکار گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 5
رد: بخش سیارات و ستارگان
ا
آندرومدا - آنتلیا - آپوس - آکوئیلا - آکواریوس - آرا - آریسآفیکوس - ایکولیوس - اریدانوس - اورسا میجر - اورسا ماینر - اسکاتوم - ایندوس - اسکالپتر - اریون - اکتناز - اوریگاـ آفتاب پرست ـ ابوسیف ـ اکلیل جنوبی ـ اکلیل شمالی - اسدالاصغر - اسد - ارنب - اسب بالدار - آلة المصور
ب
بوتیس - باطیه - برساووش - بادبان
پ
پاو - پگاسوس - پرسیوس - پیکتور - پیسیز - پایپس - پیکسیس - پیسیزآسترینوس
ت
تاروس - تلسکوپیوم - تریانگولوم آسترال - توکاناـ تنین ـ تکشاخ - تلسکوپ
ث
ثور - ثعلب
ج
جمینی - جوزا - جاثی - جبار
چ
ح
حیة الماء - حوا - حجار - حوت جنوبی - حیه - حوت
خ
د
دلفینوس - درادو - دراکوـ دوپرگار - درنا - دجاجه - دب اکبر - دب اصغر
ذ
ذبابه - ذئب
ر
رتیکولوم
ز
ژ
س
سیگنوس - سرپنس - سکستانز - ساجیتا - سیرسینوس - سنتاروس - سفیوس - سرطان - سیلوم - سیتوس - ساجیتاریوس - ساعت - سیاهگوش - سپر - سیمرغ - السدس - سهم - سنبله
ش
شاملئون - شجاع - شلیاق - شبکه
ص
صلیب جنوبی
ض
ط
طاووس - طوقان
ظ
ع
عقرب
غ
غراب
ف
فونیکس - فروناکس
ق
قیطس ـ قطعه الفرس - قوس - قطب نما
ک
کانیزوناتیکی - کانیس میجر - کانیس ماینر - کاپریکوموس - کارینا -کاسیوپیا - کلومبا - کمابرنیسیس - کرونا آسترالیس - کرونا بوریالیس - کروس - کریتر - کراکس - کاملوپاردالیس ـ کبوتر ـ کوره - کشتی دم
گ
گراس - گیسو - گونیا
ل
لاسرتا - لئو - لئو ماینر - لپوس - لیبرا - لوپوس - لینکس - لیرا
م
منزا - میکروسکوپیوم - مونوسرس - موسکا - میز - میکروسکوپ - میزان - مثلث جنوبی - مثلث - ماهی پرنده
ن
نرما ـ نهر
و
ولانز - ولپکیولا - ویرگو - ولا
ه
هرکولیس - هارولوجیوم - هایدرا - هایدروس - هندی - هشتک
honey- همکار گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 5
رد: بخش سیارات و ستارگان
مقدمه
بشر در طول تاریخ همواره مجذوب آسمان شب بوده است. انسانی که صدها سال پیش میزیست شگفتیهای فراسوی آسمان را چنان میدید که هر اجرام آسمانی را به یک شکلی تشبیه می کرد. پیشرفت اختر فیزیک این تصور را دگرگون کرد. تصویر آسمان در نظر اختر شناس امروز ، آشناتر و زیباتر ، اما پیچیده است. با مطالعه اخترشناسی میتوانیم این جهان را سرشار از شگفتیها را بیشتر بشناسیم. ستارگان نورانی نامهای مشخص دارند، نام آنها را شکل ستارگان توصیف و نامگذاری میکنند.
بسیاری از ستارهها و صورتهای فلکی ، نام خود را از تمدنهای باستانی و اولیه به هدیه گرفتهاند. برای مثال با جستجویی ساده در آثار تاریخی به داستانها و افسانههای بسیاری در مورد صورت فلکی جبار دست خواهید یافت که به دوران سامریها ، روم باستان و بسیاری تمدنهای دیگر باز میگردد. با مراجعه به کتابها و منابع نجومی به نامهایی برای ستارگان بر میخوریم که در هیچ یک از قواعد نامگذاری ستارگان نمیگنجد.
نام بسیاری از ستارهها به نحوی با نام صورت فلکی خود در ارتباط است. برای مثال Deneb به معنی دم همان ستارهای است که در قسمت انتهایی و دم صورت فلکی قو یا دجاجه قرار دارد. گاهی نیز نام ستارگان بر اساس ویژگی خود آن ستاره میباشد و هیچ ارتباطی با نام صورت فلکی خود ندارد. برای مثال سیروس به معنی داغ و سوزان میباشد. با این ترتیب این نام ، لایق درخشانترین ستاره آسمان میباشد و در عین حال هیچ نشانی از نام صورت فلکی خود در آن موجود نمیباشد. نورانیترین ستاره صورت فلکی حوت جنوبی ، فم الحوت (Famolhout) و ستاره متغییر صورت فلکی پرساروس ، راس الغول (Algol) نامیده میشود.
به ندرت نامهای شگفت انگیز در میان نامها یافت میشود که در آنها نه نشانی از ارتباط با صورت فلکی هست و نه ارتباطی با ویژگی خود آن ستاره. برای مثال در صورت فلکی خرگوش ستارهای وجود دارد که از گذشته به نام Nihal خوانده میشده است. Nihal در اصطلاح به معنی "شترها عطش و تشنگی خود را رفع میکنند" است. نام برخی از ستارگان عربی است و معمولا با استفاده از حرف تعریف "ال" که در جلوی آنها میآید شناخته میشوند مانند Algol.
بسیار از این نامها در زمانهای مختلف به شکلهای گوناگون آمدهاند و گاهی "ال" از این نامها حذف شده است، مانند همین ستاره Algol که در برههای از تاریخ با نام Ghoul خوانده شده است. برخی دیگر از نامها دارای ریشههای یونانی و لاتین و یا حتی چینی میباشند. در این میان گاه با نامهای برخورد میشود که دارای ریشه فارسی بوده ولی در شکل ظاهری آن هیچ نشانی از فارسی یافت نمیشود و عمدتا در میان نامهای عربی و یا لاتین دسته بندی میشوند. حال به بررسی سیستمهای نام گداری میپردازیم که ویژه ستارگانی است که تنها با چشم غیر مسلح دیده میشوند.
سیستم نامگذاری بایر Bayer
در سال 1603 میلادی (Johann Bayer (1572 - 1625 وکیل آلمانی که بسیار به نجوم علاقمند بود، بر اساس اطلاعات و دیتاهای منجم دانمارکی تیکو براهه (Tycho Brahe (1546 - 1601 یکی از منسجمترین اطلسهای آسمان به نام Uranometria را تدوین کرد. این اطلس حاوی 51 جدول میباشد که 48 جدول آن هر کدام به یکی از 48 صورت فلکی بطلمیوسی اختصاص یافته است و یک جدول به 12 صورت فلکی جدید که توسط 2 کاشف هلندی - آلمانی Pieter Dircksen Keyzer و Frederick de Houtman در نیمکره جنوبی آسمان کشف شده بود اختصاص یافت. 2 جدول دیگر نیز به تمامی بخش شمالی و جنوبی کره سماوی اختصاص داده شد.
بایر ستارههای هر صورت فلکی (تنها ستارگانی که با چشم غیر مسلح دیده میشد) را بر اساس میزان روشنایی یا قدر آنها دسته بندی کرد. سپس به هر یک از ستارهها یکی از حروف کوچک یونانی را از آلفا تا امگا اختصاص داد. بعد از این 24 حرف به سراغ حروف کوچک لاتین رفت و هر یک از این حروف را بجز j و u (که ممکن بود با i و v اشتباه شود) به هر یک از ستارههای باقیمانده نسبت داد.
سپس به عنوان پسوند نام صورت فلکی را پس از این حرف ذکر کرد. برای مثال نام درخشانترین ستاره در صورت فلکی قنطورس alpha Centauri ذکر شد. در این دسته بندی ستارگان یک صورت فلکی که بسیار به هم نزدیک بودند و یا درخشندگی یکسانی داشتند نام یکسانی گرفتند. برای مثال در فهرست بایر 6 ستاره در قسمت گرز صورت فلکی جبار نام pi Orionis گرفتند که امروزه این 6 ستاره توسط منجمین با نامهای π1 - π6 Orionis تصحیح شدهاند.
سیستم نامگذاری Flamsteed
سیستم نام گداری بایر محدودیتهایی داشت. از آن جمله میتوان به محدودیت در تعداد حروف یونانی و لاتین اشاره کرد. مشکلی که بیش از این مسئله به چشم میخورد، دشواری بیش از حد در درجه بندی نور ستارگان کم نوری بود که با چشم غیر مسلح به سختی دیده میشد و مقایسه و دسته بندی بر اساس میزان درخشنگی این ستارهها را دشوار میساخت.
John Flamsteed منجم درباری انگلیسی در نامهای به انجمن منجمین سیستم نامگذاری بایر را به باد انتقاد گرفت و خواهان لغو آن شد. او در این نامه پیشنهاد کرد که بجای حروف کوچک یونانی و لاتین از شماره استفاده شود و بجای دسته بندی بر اساس روشنایی ستارگان یک صورت فلکی ، موقعیت ستاره در آن صورت فلکی از غرب تا شرق به عنوان معیار قرار گیرد. به این معنی که غربیترین ستاره هر صورت فلکی با شماره 1 مشخص شود و اولین ستارهای که در شرق این ستاره بیاید با شماره 2 مشخص شود و به همین ترتیب تا شرقیترین ستاره آن صورت فلکی.
برای مثال غربیترین ستاره صورت فلکی قنطورس با نام 1 قنطورس مشخص شد. به این ترتیب میتوان گفت که سیستم نامگذاری Flamsteed نسخه تصحیح شدهای از سیستم بایر بود. انجمن منجمین این قاعده را پذیرفت، با این حال سیستم نامگذاری بایر را نیز برای ستارگانی که با چشم بخوبی دیده میشد معتبر دانست. به همین دلیل بسیاری از ستارگان که با چشم برهنه دیده میشود نامهای متفاوتی دارد، برای مثال Deneb ، Alpha Cygni و 50 Cygni همگی نامهای یک ستاره میباشند.
نسل جدید قوانین نامگذاری ستارگان
با ورود دروبینهای نجومی به عرصه ، نامگذاری ستارگان وارد مرحله جدیدی شد. دروبینهای نجومی دنیایی نو از ستارگان را به منجمین معرفی کرد و نیاز به قاعدهای جدید برای نامگذاری هر لحظه بیشتر حس میشد. در همین موقع بود که انجمن منجمین و ستاره شناسان تعداد انبوهی از کاتالوگهای نجومی را در مقابل خود یافتند که در آنها هر منجم بر اساس سلیقه خود به نامگذاری ستارگان پرداخته بود.
گروهی ترتیب یافتن هر ستاره را معیار قرار داده بودند و گروهی مختصات و بخصوص میل هر ستاره را و گروهی دیگر تاریخ کشف آن ستاره و گروهی رده طیفی و رنگ و سایر ویژگیهای ستاره را معیار قرار دادند. این تنوع تا حدی بود که برای یک ستاره گاه چندین اسم متفاوت یافت میشد و این خود کار را دشوارتر کرده بود. انجمن ستارشناسان به منظور ایجاد وحدت ، مختصات هر ستاره بر حسب میل و بعد به همراه سال کشف آن ستاره یا سال نشر آن اطلس را به عنوان معیار در نظر گرفت.
نامگذاری ستارگان دوتایی و چندگانه
دسته وسیعی از ستارگان را ستارگان دوتایی یا چندتایی تشکیل میدهند. مؤلفههای یک مجموعه دوتایی یا چندتایی در صورتی که دارای فاصله قابل تشخیص از یکدیگر باشند با استفاده از اعداد و بر اساس موقعیت غربی شرقی نامگذاری میشوند. برای مثال Alpha Librae یک مجموعه دوتایی با مؤلفههای تمیز پذیر است. مؤلفه غربی این مجموعه 1-Alpha و مولفه شرقی Alpha-2 نام میگیرد. در اینگونه مجموعهها با حرکت به شرق این اعداد نیز بالاتر خواهند رفت.
در سیستمهای چندتایی (یا همان سیستمهای دوتایی) هنگامی که مؤلفههای مجموعه به هم خیلی نزدیک باشند درخشش مؤلفهها معیار نامگذاری است به این ترتیب که ستارهای که پرنورترین ستاره و مؤلفه اصلی مجموعه است با A و ستاره کم نور تر با B نام گذای ادامه مییابد. برای مثال ستاره سیروس خود جزئی از یک مجموعه دوتایی است و ستاره همدم آن یک ستاره از نوع کوتوله سفید میباشد. به ستاره سیروس که با چشم برهنه به راحتی دیده میشود مؤلفه A و کوتوله سفید همدم آن عنوان B را به خود میگیرد.
نامگذاری ستارگان متغیر
نامگذاری این ستارگان را میتوان بر اساس همان طرح مورد تأیید انجمن ستاره شناسان انجام داد، اما دلایل تاریخی حاکی از آن است که این قاعده گاهی کار را بسیار دشوارتر خواهد کرد. بدین منظور برای نامگذاری دسته بزرگی از ستارگان یعنی ستارگان متغیر قاعده زیر را برمیگزینیم. نخستین ستاره متغیر کشف شده در هر صورت فلکی چنانچه بر اساس معیار بایر و یا Flamsteed نام گداری نشده باشد با حرف R و به دنبال آن ، نام صورت فلکی خوانده میشود. برای مثال نخستین ستاره متغیر که در صورت فلکی Cetus یافت شد و بر اساس معیار بایر و Flamsteed نامگذاری نشده بود R Ceti نام گرفت.
دومین ستاره کشف شده در آن صورت فلکی نام S و سپس T و همینطور تا Z را به خود میگیرد. این قاعده 9 ستاره اول کشف شده را در هر صورت فلکی نامگذاری میکند. برای ستاره 10 ام به بعد نامRR و سپسRS و سپسRT و همینطور تا RZ سپس SS وST و همینطور تا SZ. آنقدر این ترتیب را ادامه میدهیم تا به ZZ برسیم. این مجموعه نیز 54 ستاره متغیر را در هر صورت فلکی نامگذاری میکند. برای ادامه از AA شروع میکنیم و به همان شکل قبل تا AZ و سپس BB تا BZ.
آن قدر این کار را ادامه میدهیم تا با QZ برسیم. تا انجا 334 ستاره نامگذاری شده است. برای ادامه از حرف V به همراه یک شماره که از 335 شروع می شود کار را دنبال میکنیم. برای مثال V335 ، V336 و … . به دو نکته در این نامگذاری باید توجه کرد. اول اینکه QZ در این مجموعه جایی ندارد و دوما اینکه توجه کنید که هیچگاه در این نامگذاری حرف دوم بالاتر از حرف اول (در ترتیب الفبا) نمیباشد. یعنی هیچگاه به عنوان مثال BA یا CB یا SR یا ... نداریم.
سیستم نامگذاری در برخی از کاتالوگهای معروف
BD numbers
این نام مشخصه کاتالوگی است که در اواسط قرن 19 توسط Bonner Durchmusterung تهیه شد. در این مجموعه نام چند صد هزار ستاره با قدر روشنتر از 10 گرد آوری شده است. این کاتالوگ حاوی موقعیت این ستارهها میباشد و فهرستی نیز بر اساس همین موقعیت در این کاتالوگ موجود میباشد. اعداد کاتالوگ بر اساس شمارش ستارگان در یک میل خاص از شمال به جنوب تعیین شده است. بنابراین BD numbers بیانگر میل به همراه یک عدد بالا رونده بر اساس شمارش ستاره در این میل خاص میباشد.
برای مثال BD 31o216 به معنی 216 ستاره در محدوده میل 31 و 32 میباشد. BD محدوده میل بین 90 تا 22 را پوشش میدهد. (CD (Cordoba Durchmusterung و (CPD (Cape Photographic Durchmusterung کار مشابهی را برای مناطق جنوبیتر انجام میدهند.
The Bright Star Catalog
ستارگان درخشانتر از قدر 6.5 با شمارهای که بر اساس افزایش بعد افزایش مییابد مشخص میشود. پیشوند HR و یا BS در جلوی این شماره نوشته میشود. برای مثال HR1099.
The Henry Draper Catalog
در این کاتالوگ ستارگان درخشانتر از قدر 8.5 و کمی ضعیفتر بر اساس رنگ و رده طیفی دسته بندی و نامگذاری میشوند. برای مثال HD183143.
ستارگان دوتایی در کاتالوگها
ستارگان دوتایی بر اساس سیستم کاتالوگی به شکل زیر نامگذاری میشوند. ابتدا یک شماره و سپس نام کاشف و یا بوسیله شماره آنها در هر یک از کاتالوگهای:
* (the Burnham Double Star catalog (BDS
* Washington Double Star catalog
* (Aitken Double Star catalog (ADS
نامگذاری مؤلفههای اصلی مجموعههای دوتایی همانطور که ذکر شد بر اساس درخشندگی و با استفاده از حروف A و B و ... نیز امری متداول است.
The Guide Star Catalog
این کاتالوگ حاوی نام و موقعیت ستارگانی است که دارای موقعیت بسیار مناسب و قابل آدرس دهی است. سنسورهای راهبری تلسکوپ فضایی هابل بر اساس آن کار میکند و هدف اصلی تهیه این کاتالوگ نیز همین بوده است. ستارگان این مجموعه ستارگان درخشانی نمیباشند و دارای قدری در حدود 13 میباشند. آسمان توسط این ستارگان به قسمتهای مختلف تقسیم میشود و ستارگان در هر یک از این منطقهها شماره گذاری منحصر به آن منظقه را دارند. برای مثال: GSC 4068/1167
کاتالوگهای اجرام غیرستارهای
کاتالوگهای دیگری نیز موجود میباشد که به فهرست کردن اجرام غیر ستارهای پرداخته است که از آن جمله میتوان به:
Messier Catalog با مشخصه M
New General Catalogue of Nebulae and Star Clusters با مشخصه NGC
Index Catalog با مشخصه IC
[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]
[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]
[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة][center]ستاره آلفای قنطورس
[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]
[/center]
honey- همکار گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 5
رد: بخش سیارات و ستارگان
مقدمه
در جهان علاوه بر ستارهها مقادیر زیادی گرد و غبار و گاز وجود دارد که مابین کهکشانها پراکنده گردیده است. یعنی چگالی گاز در فضای بین کهکشانها فقط برابر 20 اتم در هر اینچ مکعب است. برای مقایسه میتوان آنرا با تعداد اتمهای موجود در هوا بر روی زمین و در سطج دریا برابر 10 در هر اینچ مکعب است، مقایسه کرد. سحابی ، ابر یا هر چیز دیگری است که از گرد و غبار و گاز میان ستارهای تشکیل شده است. سحابیهای تابان ابرهایی گازی هستند که به علت نور ستارگان مجاور خود قابل رویت هستند.
بعضی از سحابیها تاریک بوده و تنها هنگامی که مانع عبور نور ستارگان یا سحابیهای تابان پشتشان میشوند، میتوان آنها را دید. خیلی چیزهایی که زمانی سحابی نامیده میشدند، از نو طبقه بندی شدهاند. در قرنهای پیشین این اشیاء در نظر ستاره شناسان ساختارهای ابر مانند مه آلود بودند، ولی بعدا ستاره شناسان با بهبود تلسکوپها توانستند این به ظاهر سحابیها را به عنوان کهکشان یا خوشههای ستارهای شناسایی کنند.
سحابیهای تاریک
سحابی تاریک ابری از گرد و غبار و گاز است که گازش نور میدانهای ستارگان یا سحابیهای تابان پشت سرش را که از این ابر میگذرند، جذب میکند. سحابیهای تاریک ، که به سحابیهای جذبی نیز معروفند، هیچ تشعشعی از خود ندارند، ولی ممکن است نورهای جذب شده را به شکل امواج رادیویی یا انرژی مادون قرمز دوباره بتابانند. شاید جرم سحابیهای تاریک چندین هزار بار از جرم خورشید بیشتر باشد. اگر یک سحابی به اندازه کافی جرم داشته باشد، در نقطهای از زمان موادش فشرده شده و تبدیل به ستاره میشود. شاید سپس سحابی تاریک با ستارگان جوان گرم حرارت ببیند و به سحابی نشری درخشانی تبدیل شود.
سحابیهای سیارهای
ستارگان غول سرخ در اواخر عمرشان لایههای گازی بیرونی شان را به دور میاندازند. این لایهها پوسته منبسط شوندهای از گازهای تابان را تشکیل میدهند که سحابی سیارهای نامیده میشوند. علت این نامگذاری این است که ویلیام هرشل ، منجم آلمانی الاصل (1822 - 1783) ، تصور کرد که این پوستهها شبیه سیارهاند. شاید از دید ناظر زمینی ، این پوسته گازی به شکل ساعت شنی ، حباب یا حلقه به نظر آید. این سحابی با سرعت تقریبی 20 کیلومتر (12 مایل) در ثانیه رو به بیرون حرکت میکند و بعد از 35 هزار سال در محیط میان ستارهای پراکنده خواهد شد.
امواج انفجاری
موجهای ضربه ای انفجار ابر نواختر با سرعت هزاران کیلومتر در ثانیه در محیط میان ستارهای سیر میکنند. این موجهای ضربهای مواد میان ستارهای را آشفته میکنند و شاید فرآیند فرو ریزش گرانشی را که سرانجام باعث تشکیل ستارگان در ابرهای میان ستارهای میشود، آغاز میکنند. از هنگام اختراع تلسکوپ ، هیچ ابر نواختری در کهکشان ما کشف نشده است. اگر ابر نواختری بوجود میآمد، تا چندین ماه ، در آسمان به تابناکی ماه میدرخشید. اگر آن ابر نواختر فرضی به زمین بسیار نزدیک میبود، میتوانست جو زمین را منهدم کند.
سحابیهای تابان
دو نوع سحابی تابان وجود دارد: نشری و بازتابی ، که هر دو با تولد ستاره ارتباط دارند. گازهای سحابی نشری عمدتا در بخش قرمز یا سبز طیف میتابند، زیرا با حرارت ستارگان جوان گرم درون سحابی گرم شدهاند. غبار سحابی ، نور ستارگان جوان داخل و اطراف سحابی بازتابی را پراکنده میکند. دو نوع سحابی تابان دیگر نیز وجود دارند: بقایای ابر نواختری و سحابیهای سیارهای. هر دو اینها از مواد دفع شده ستارگان در حال مرگ تشکیل شدهاند.
بقایای ابر نواختری
هنگامی که ستاره بصورت ابرنواختر منفجر میشود، لایههای گازی بیرونی آن برای تشکیل بقایای ابر نواختری تابان ، متلاشی شده و با سرعت از هستهاش فاصله میگیرند. برخی از انفجارات آنقدر شدیدند که حتی خود هسته نابود میشود. تقریبا 90 درصد ته ماندهها کم و بیش کرویاند و بقیه بر اثر نیروی انفجار متلاشی میشوند تا انبوهی از شعلههای گازی فاقد ساختار ظاهری را تشکیل دهند. در مرکز چنان بقایایی ، پالسارها (ستارههای تپنده) شناسایی شدهاند.
سحابی انکساری
در سحابی انکساری ذرات غبار نور را منعکس نمیکنند، بلکه متواری میکنند. نور قرمز میتواند آسانتر از نور آبی از ابر غبار بگذرد، پس نور آبی بیشتر پراکنده میشود، این امر موجب آبی شدن آن ابر میشود. همین خاصیت باعث آبی به نظر آمدن آسمان از زمین میشود. ذرات غبار نور خورشید را در جو شدیدا پراکنده میکنند و در مسیرهایی به جز سمت خورشید ، ناظر آسمان عمدتا نور آبی پراکنده میبیند.
سحابیهای خارج کهکشانی
آنچه به نام سحابیهای خارج کهکشانی نامیده میشود تودههای عظیم و پیوسته گازی نیست، بلکه مجموعهای است از ستارگانی شبیه ستارگان کهکشان ، رصدهای انجام شده نشان میدهد خاصیت طیفی نوری که از این سحابیها صادر میشود، بسیار شبیه به نوری است که از خورشید خود ما خارج میگردد. بنابراین درجه حرارت متناظر با چنین صدور نوری نمیتواند با درجه حرارت سطحی خورشید اختلاف فراوان داشته باشد و این درجه حرارت بایستی به چند هزار درجه برسد. اگر این سحابیها واقعا تودههای غول پیکر گاز پیوستهای بودند که درجه حرارت سطحی آنها همان درجه حرارت سطحی خورشید بود، ناچار میبایستی نوری که از آنها صادر میشود با وسعت سطح یعنی با مربع یکی از ابعاد آنها متناسب باشد.
چون قطر متوسط این سحابیها بیلیون بیلیون بار بزرگتر از خورشید است، باید چنان انتظار داشته باشیم که نورانیت کلی آنها بیلیون بیلیون برابر بزرگتر از نورانیت خورشید باشد. ولی نورانیت فعلی سحابی امرأه المسلسله بسیار کوچکتر از این اندازه است و از 1.7 بیلیون برابر نورانیت خورشید تجاوز نمیکند. نور از تمام سطح سحابی صادر نمیشود بلکه از عده زیادی از لکههای کوچک روشن بر میخیزد که مجموع کلی سطح آنها به سختی با یک بلیونیوم تمام سطح سحابی برابری میکند. این همان چیزی است که باید از سحابیهایی انتظار داشته باشیم که از ستارگان متعارفی جدا جدا از یکدیگر ساخته شدهاند.
[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]
سحابی سر اسب
سحابی تاریک سر اسب ، روی سحابی
تابانی که در پشتش قرار دارد، سایه میاندازد.
[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]
سحابی دمبلی
این تصویر کامپیوتری ، سحابیای را به
شکل ساعت شنی نشان میدهد که از
گازهای دفع شده ستاره مرکزی ایجاد شده است.
[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]
سحابی سه شاخه
این سحابی ترکیبی عجیب از یک
سحابی نشری صورتی و یک سحابی
بازتابی آبی است.
[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]
حلقه دجاجه
این تصویر ته مانده ابر نواختری ، گازی میان
ستارهای را نشان میدهد که با موج
ضربهای ابرنواختر گرم شده است.
honey- همکار گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 5
رد: بخش سیارات و ستارگان
مقدمه
سحابیها در واقع ابرهایی از ذرات گاز و غبار در فضا هستند، که پیرامون هم گرد آمدهاند. گازها بطور عمده از هیدروژن و ذرات غبار از کربن و سیلیس تشکیل شدهاند. این واژه در لاتین نیز به معنای ابر میباشد. در سالهای گذشته از آنجا که اجرام ژرف آسمان در میان سایر ستارگان به صورت نقاطی تار نمایان میشدند، اخترشناسان برای نام گذاری آنها از همین واژه تحت عنوان سحابیهای فراکهکشانی استفاده مینمودند. اما با گذشت زمان و به یاری تلسکوپهای پیشرفته ، مشخص شد که در حقیقت این نقاط مبهم ، کهکشانها هستند، (سیستمی متشکل از صد و پنجاه میلیارد ستاره ، که حول محور کهکشان در گردشند.) همانطور که پیش از این نیز اشاره شد، امروزه دانشمندان از واژه سحابی فقط برای نام گذاری، ذرات گاز و غبار استفاده میکنند.
سحابی از نوع بازتابی
سحابیهای گازی به صورت کلی در دو دسته طبقه بندی می شوند. 1. سحابی پخشنده 2. سحابی سیاره نما. سحابی پخشنده نیز به سه دسته گسیلشی ، بازتابی و تاریک تقسیم میشود. سحابی گسیلشی ، ابری است از ماده که در آن ستارگانی بسیار درخشان و سوزان جای دارند، نور این ستارگان در طیف فرابنفش باعث برانگیختگی اتمهای گاز شده و در نتیجه نور نسبتا فراوانی از سحابی گسیل میشود. سحابی جبار در کمربند صورت فلکی شکارچی نمونهای از سحابی گسیلشی است. به عقیده دانشمندان سحابیهای گسیلشی در واقع زایشگاه ستارهای هستند. محلی که در حدود 100 هزار ستاره با اندازهای برابر خورشید در آن متولد میشوند. گرانش بسیار زیاد ، باعث میشود، ذرات گاز و غبار باهم برخورد کرده و جذب یکدیگر شوند، در طی میلیونها سال با متراکم شدن این ذرات در دما و فشار بسیار زیاد، ستاره بوجود میآید و شروع به تابش میکند.
اگر ستارگانی که در درون و یا اطراف سحابی وجود دارند، از نوع سرد باشند (نسبت به ستارگانی که در سحابیهای گسیلشی جای دارند)، به دلیل تابش ضعیف نور فرابنفش قادر به بر انگیختن ذرات گاز نیستند، در نتیجه سحابی قادر به گسیل نور نخواهد بود، بلکه نور ستارگان اطراف را بازتابش میکند. به این گونه از سحابیها ، سحابی بازتابی میگویند، طیف نوری که از این سحابیها بازتاب میشود، با طیف نور ستارگان یکسان است. ابرهایی که ستارگان خوشه پروین را در بر گرفتهاند از نوع سحابی بازتابی میباشند. امروزه دانشمندان از واژه سحابی فقط برای نام گذاری ، ذرات گاز و غبار استفاده میکنند.
رصد سحابیها
از جمله زیباترین و بزرگترین سحابیهای آسمان و در واقع بزرگترین سحابی آسمان تابستان میتوان به سحابی مرداب (M8) از قدر 5 در صورت فلکی قوس اشاره کرد. البته چیزی که این سحابی را در میان محدودهی خوشههای ستارهای بی نظیر آسمان در راستای مرکز کهکشان ممتاز میکند این است که این جرم فقط یک سحابی نیست و در واقع به صورت ترکیبی از یک خوشه و یک سحابی دو تکه دیده میشود.
کمی دورتر از M8 میتوانید سحابی سه تکه M20 که از قدر 7 است را ببینید. اگر در شرایط خوبی قرار داشته باشید این دو را با چشم غیر مسلح هم میتوانید رصد کنید، البته در تمام رصدهایی که با وسیلهای اپتیکی ( مانند تلسکوپ) انجام میدهید یک چیز مهم را همیشه در نظر داشته باشید و آن توجه به جزئیات است. یادتان باشد که فقط پیدا کردن محل جرم مورد نظر مهم نیست. شما حتی با وسیلهی خودتان هم ممکن است بتوانید با کمی دقت و تلاش جزئیات بسیار هیجان انگیزی را از سحابیها ببینید. استفاده از یک عکس یا طرح دقیق از جرم مورد نظر هنگام رصد میتواند خیلی به شما کمک کند. این کار گر چه برای رصد همهی اجرام غیرستارهای لازم است اما در مورد سحابیها نکتهی مهمتری به نظر میرسد.
مثلا هنگام رصد M20 سعی کنید محل جدا شدن سه تکهی سحابی را در تصویر دوربین یا تلسکوپ تشخیص دهید و سپس آن را با عکس سحابی تطبیق دهید. این کار واقعا هیجان انگیز است.
از طرف دیگر چشمگیرترین جرم در آسمان زمستان سحابی جبار درست روی نگین شمشیر شکارچی است و با فاصله بسیار کمی از این سحابی (M42) ، سحابی (M43) کوچک از قدر 7 هم دیده میشود. حال سعی کنید که سحابی جبار را نسبت به کمربند جبار قرینه کنید. بله این جرم زیبا (M78) است. از جمله نکات مهم دیگر در رصد سحابیها این است که بعضی از سحابیها را بخاطر گستردگی زیادشان و تضاد نوری کمی که با زمینهی آسمان دارند در بزرگنماییهای کمتر بهتر میتوان تشخیص داد.
[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة] |
honey- همکار گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 5
رد: بخش سیارات و ستارگان
honey- همکار گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 5
رد: بخش سیارات و ستارگان
نام گذاری ستارگان خیلی جالب بود!
پیام- کاربر فعال لاک پشتی
- تشکر : 3
صفحه 3 از 3 • 1, 2, 3