کوره های مار سوزی در موسسه رازی
کوره های مار سوزی در موسسه رازی
[وحدهم المديرون لديهم صلاحيات معاينة هذه الصورة]
چند روز قبل مطلبی خواندم به نقل از آقای «خسرو رجبیزاده» مبنی بر اینکه «موسسهی سرمسازی رازی» مارهایی را که توسط مارگیران از مناطق مختلف صید و به موسسه تحویل داده میشود را بعد از سَمگیری زنده درون کوره انداخته و میسوزانند.
ابتدا با موسسهی رازی تماس گرفتم و از آقای «بابایی» مدیر روابط عمومی این موسسه چند سوال حاشیهای پرسیدم و در خاتمه اصل ماجرا را جویا شدم. پاسخها از سوی بابایی کوتاه بود و ضد و نقیض.
سپس با خسرو رجبیزاده که تخصصشان خزندگان است و موضوع سوزاندن مارها را مطرح کرده بود گفتوگو کردم.
--------------------------------------
مصاحبه با آقای «بابایی» مدیر روابط عمومی موسسه رازی :
مارهایی که در موسسهی رازی زهرگیری میشوند؛ زهر آنها چه موارد مصرفی دارد؟
پادرزهر تولید میکنند. یعنی برای درمان مارگزیدگی پادزهر همان را تولید میکنند.
فقط برای تولید پادزهر است؟
بله
من شنیدهام برای درمان بیماری سرطان هم از سم مار؛ دارو میسازند.
نه. فقط پادزهر میسازیم.
موسسهی رازی آیا مار پرورش میدهد؟
پرورش مار که ممکن نیست. این جانوران را بهصورت وحشی از اکوسیستمشان جمع میکنند و برای ما میآورند.
آیا این مارها را مجددآ به محل اصلی زندگیشان برمیگردانید؟
اینرا من اطلاع ندارم.
من شنیدهام که موسسه رازی بعد از اینکه زهر این جانوران را میگیرد؛ آنها را در کوره میسوزاند.
نه! نه! اصلا اینطور نیست.
پس چرا ما این خبرها را میشنویم؟
این خبر، خبر درستی نیست.
حتمآ دلیلی وجود دارد که چنین اخباری به گوش آدم میرسد.
اولآ که جانوران هم مانند هر موجود زندهی دیگری یک طول عمری دارند. ممکن است در این فاصله که اینجا هست بمیرند. اگر بمیرد ما لاشهسوز داریم؛ سوزانده میشود. تا خودش نمیرد که این بلا را سرش نمیآوریم.
تا نمیرد و زنده باشد؛ سَم دارد و از سم آن استفاده میکنیم.
مارهایی را که به موسسه میآورند شما تا چه مدت زمانی آنها را نگه میدارید؟
سالهای سال اینجا هستند.
بنابراین مارها در محیط اصلی زندگیشان رهاسازی نمیشوند.
تا وقتی که زنده باشند و سم داشته باشند ازشان استفاده میشود. اینطور نیست که مار زنده را در کورهی لاشهسوز بیاندازند.
جناب رجبیزاده، اخیرآ مطلبی خواندم که شما گفته بودید مارهایی که در موسسه رازی سمگیری میشوند بعد از گرفتن زهر آنها را زنده در کوره میسوزانند.
من با روابط عمومی موسسه رازی تماس گرفتم و مدیر روابط عمومی موسسه، آقای بابایی این موضوع را انکار کردند. میخواستم از زبان خودتان بشنویم.
----------------------------------------
مرحوم دکتر «لطیفی» بخش جانوران سمی موسسه رازی را پایهگذاری کردند. ایشان حدود ۴۵ سال پیش که این کار را کردند، سفری داشتند به «برزیل» در موسسهی معروف «بوتانتان» که موسسهای است برای تولید «آنتیونوم» و یا ضد سم ِمارهای سمی؛ دوره دیدند و همان روش را در ایران پیاده کردند.
۴۵ سال پیش که ایشان کارشان را در ایران آغاز کردند؛ دید ِتنوع ِ زیستی به شکلی که امروزه وجود دارد؛ وجود نداشت.
دکتر لطیفی این بخش را - با پروتکلهایی که آن زمان وجود داشت - پایهگذاری کردند. توی پروتکلهای آن زمان گفته میشد که وقتی مارها را برای سمگیری به موسسه میآورند بعد از زهرگیری آنها را معدوم کنند.
معدوم کردن هم به این صورت بود که مارها را میکشتند حالا یا با کلورفرم یا چیزهای دیگر و بعد لاشهها را میسوزاندند.
آن زمان این کار توجیه میشد که اولآ روشها در تمام دنیا به همین شکل بود و دیگر اینکه آقای دکتر لطیفی که این روش را ادامه میدادند به دلیل مشکلاتی که شروع این بحث در ایران داشت؛ چندان به فکر این مسائل نبودند.
اما مرحوم دکتر لطیفی در کنار همین کار؛ کتاب ارزشمند «مارهای ایران» را نوشتند و یک کلکسیون بسیار با ارزش از مارهای ایران - در موسسه رازی - پایهگذاری کردند.
دکتر لطیفی در مقدمهی کتاب مارهای ایران خودشان گفتهاند که ۱۲۰ هزار مار در ایران جمعآوری شد؛ سمگیری شد و همه معدوم شد. یعنی با همین کورههای مارسوزی کشته شدند.
دکتر لطیفی در آن زمان از این شیوه استفاده کردند و بعد از ایشان هم این کار ادامه پیدا کرد؛ اما متاسفانه با همان روشها.
کسانی که در موسسه هستند به فکر تغییر روشها نیستند. در حالیکه اگر مرحوم لطیفی زنده بود قطعآ این روشها را تغییر میداد.
متاسفانه همچنان این روشها ادامه دارد. مارها جمعآوری میشوند؛ سمگیری شده و بعد کشته و سوزانده میشوند.
دوسال است که موسسه میخواهد این روشها را تغییر دهد. یعنی دو سال است که بخشی از این مارها که زنده میمانند را آخر تابستان برای رهاسازی میفرستند اما کاملآ بدون برنامه.
باید بگویم که موسسه رازی برای این کار از سازمان محیط زیست کمک گرفت، اما محیط زیست هم هیچ برنامهی خاصی نداشت.
مارهایی که تقریبآ دیگر در حالت مرگ هستند را رها میکنند.
این حیوانات در اول بهار در طبیعت صید شدهاند؛ ۳ ماه گرسنگی کشیدهاند؛ غذا نخوردهاند و به زور زنده ماندهاند؛ آخر تابستان در جعبههایی جمعشان میکنند و تحویل سازمان محیط زیست میدهند. محیط زیست هم اینها را میبرد رها میکند.
به این روش دو مشکل اساسی هست. یکی اینکه خیلی از این مارها در حال مرگ هستند؛ و دیگر اینکه در محل صیدشان رها نمیشوند.
مارگیر هیچوقت نمیگوید مار را از کجا گرفته است چون اگر محل دقیق را بگوید دیگران هم میروند به آن مکان مار میگیرند و مارگیر آن پولی که از این راه بهدست آورده را از دست میدهد.
مثلآ مارگیر «افعی البرزی» از «میانه» میگیرند و به موسسه میگویند از «دماوند» گرفتهایم.
موسسه بدون هیچ برنامهای بدون اینکه حساسیت داشته باشند که این حیوانی که به موسسه آورده شده باید روزی برگردد به محیط زندگی قبلی خود.
من متاسفانه خودم اینرا دیدهام که مثلآ صد مار را در یک قفس کوچک میریزند و گاهی تعداد کمی موش برای آنها میریزند.
حالا مارهای نر به دلیل اینکه کمی جنگندهتر هستند شاید در آن شلوغی غذایی گیرشان بیایند اما مادهها که در این دوران گاه تولید مثل هم کردهاند و کلی انرژی از دست دادهاند، و گاه جراحاتی هم دارند در این حالت از گرسنگی تلف میشوند.
این مارها را با چنین شرایطی میبرند در طبیعت رها میکنند محض اینکه کاری انجام داده باشند که کسی به این شیوه اعتراض نکند. من مطمئنام تعداد خیلی زیادی از این مارها میمیرند.
-----------------------------------
مصاحبه با خسرو رجبیزاده که تخصصشان خزندگان :
مدیر روابط عمومی موسسه رازی اظهار میکرند که اصلآ اطلاع ندارند که آیا این مارها به محل زندگیشان برگردانده میشوند یا نه. و باز میگفتند که مارها تا زمانی که زندهاند ما از آنها نگهداری میکنیم.
وقتی حیوان در شرایط گرسنگی و استرس نگهداری شود؛ حداکثر دو، سه ماه بیشتر زندگی نمیکند. منظورشان از تا زمانی که عمر میکنند این بوده؟
این کاری که موسسه میکند؛ یعنی مارها را برای سمگیری به موسسه میبرند و به محیط اصلی زندگیشان برنمیگردانند و آنها را معدوم میکنند چه ضربهای به محیط زیست میزند؟
کاری که موسسه رازی انجام میدهد از جهت تولید آنتیونوم؛ کار بسیار باارزشی است در ایران.
کشورهای همسایه چنین موسسهای ندارند و همه آنتیونومها را میخرند ولی ما تولید میکنیم. به کشورهای همسایه هم صادر میکنیم؛ حتی به عراق.
اما این شیوه متاسفانه هزینه گزافی برای محیط زیست ایران دارد.
مارهای سمی موجوداتی شکارگری هستند. در یک اکوسیستم موجودات شکارگر در کنترل جمعیت سایر موجودات نقش بسیار حساسی دارند. نقش مار در کنترل جمعیت موشها و جوندگان کاملآ شناخته شده است.
هرجا مار نیست جمعیت جوندگان به حالت انفجاری بالا میرود. مثل شهر تهران که چون شهر هست و مار نیست اینهمه معضل موش وجود دارد.
اینهمه برنامههای ضربتی اجرا میشود برای مقابله با موشها و اصلآ به نتیجه نمیرسد. در طبیعت هم دقیقآ همین اتفاق میافتد.
اینها اول بهار میروند یک کلونی مار را مارهایی که از خواب زمستانی در آمدهاند را همهشان را قبل از تولید مثل؛ یکجا میگیرند.
من مارگیرهای اینها را میشناسم. هرجا که اینها کار کردند دیگر در آنجا مار بالغ نمیبینید. تنها مارهای نابالغ و کوچکی که به دردشان نمیخورد مانده است.
آقای پروفسور رستگار که جمعیت مار شاخدار را در نقطهای از ایران مرکزی را چک میکردند، گفتند اینجا که مارگیران سرمسازی کار کردهاند نمیتوانی حتی یک مار بالغ پیدا کنید.
جمعیتی از یک حیوان شکارگر حذف میشود؛ و سایر موجودات این امکان را پیدا میکنند که بهطور آسیبزایی در آن اکوسیستم زیاد شوند.
طبیعت ما این بها را پرداخت میکند؛ در حالیکه این حد فشار اصلآ برای محیط زیست ما قابل تحمل نیست.
اینها در درهی زنجان، افعی زنجانی صید میکنند. حدود ۲۰ سال پیش در شمال دره کار میکردند. آنقدر هر سال رفتند سراغ افعی زنجانی که این جمعیت را از طبیعت حذف کردند و الآن مارگیرها رسیدهاند به جنوب دره. دیگر میروند و نزدیکهای «ابهر» مار میگیرند.
افعی زنجانی را کلا از بین بردهاند. اینها آسیبهایی است که سالها طول میکشد تا اکوسیستمها بتوانند این آسیبها را جبران کنند؛ این مارها بتوانند در آن محیطها رشد کنند و تعادلی در آن محیط ایجاد نمایند.
مسئلهی بد دیگری هم که متاسفانه پیش آمده این است که عدهای سودجو به اسم مارگیرهای موسسه رازی این مارها را صید میکنند و در بازار سیاه میفروشند.
مارهایی که در بازار سیاه به فروش میرسند چه موارد مصرفی دارند؟
کسانی که اینها را میخرند اول حیوان را سمگیری میکنند و سم را به کشورهایی مثل ترکیه که قیمت خوبی پرداخت میکند میفروشند. و این تمامآ برای تحقیقات استفاده میشود.
بعد بقیهی حیوانی را که چند بار سمگیری شدهاند را برای طب سنتی بیپایه استفاده میکنند. روغناش را میگیرند برای تقویت مو.
با اینکه مارها اصلآ مو ندارند من نمیدانم چرا اینها روغن مار را برای رشد مو استفاده میکنند.
دندانشان را با انبردست میکشند و با آن «مهرهی مار» درست میکنند برای الفت و دوستی.
اگر این حیوان میتوانست الفت ایجاد کند بین خودش و آن مارگیر ایجاد میکرد که دنداناش را با انبردست نکشد.
اینکه میفرمایید مارگیرها مارها را صید میکنند و به موسسه رازی تحویل میدهند و مکانهایی را هم که مارها از آنجا صید میشوند را به موسسه نمیگویند؛ به نظر شما چه راهکاری هست که این وضع ادامه پیدا نکند و کارشان اصولی باشد؟
در ضمن اصولآ کشورهای پیشرفته از چه روشی استفاده میکنند؟
راهکاری که هست و در کشورهای دیگر هم استفاده میشود؛ برنامهریزی دقیقتر است برای زنده نگاه داشتن این حیوانات.
موسسه با اینکه سالها است کورههای مارسوزی داشت، الآن دو سال است که این کار را نمیکند و یا حداقل کماش کرده و قصد دارد که این حیوانات را به طبیعت برگرداند.
اما انگار هنوز این کار را جدی نگرفته است. همین اطلاعرسانیای که انجام میشود. همین که دیگران میدانند به طبیعت ایران چه آسیبی میخورد از حذف این مارها. میتواند روی اینها فشار بیاورد. یعنی توجیه شوند و بدانند اهمیت این موضوع را.
اینها میتوانند به همان مارگیری که مار به اینها تحویل میدهد بگویند فلان زمان که کار ما با این مار تمام شد شما برگرد و همین را تحویل بگیر و ببر رها کن.
قبل از اینکه مار را به مارگیر تحویل دهند کافی است یک دامپزشک مار را ببنید. بهراحتی حیوانی که انرژیاش را از دست داده و ضعیف شده؛ تیوپی در حلقاش کار میگذارند.
ترکیباتی که خیلی مغذی هست مثل زردهی تخم مرغ؛ به راحتی تزریق میکنند داخل معدهشان. اینها بعد از مدت خیلی کوتاهی زود میتوانند توانشان را بهدست بیاورند.
به همان فرد که این مار را آورده تحویل دهند؛ بیاینکه از او بپرسند دقیقآ این مار را از کجا آوردهای؟ او هم مارگیر است و میخواهد پول دربیاورد.
مار را میبرد همانجا که گرفته بوده رها میکند و دوباره سال بعد صیدش میکند و میآورد. این یک راه است.
راه دیگر اینکه خیلی از کشورها مارها را پرورش میدهند. آلمان دو گونه مار سمی بیشتر ندارد ولی تعداد بسیار زیادی از مارهای افریقایی را پرورش میدهند؛ سمگیری میکنند و آمپول ضد مارگزدیگی این مارهای افریقایی را میسازند و به همان کشورهای افریقایی میفروشند.
ترکیباتی هم از سم این مارها جدا میکنند برای ساخت دارو.
من فکر میکنم موسسه رازی یک مرحلهای را بهخوبی پشت سر گذاشته از این جهت که کشورمان از جهت آنتیونوم بینیاز است ولی این موفقیت دلیل ادامهی این آسیبرسانی به طبیعت ایران نمیشود.
من خیلی خوشحالام که دو سال است حداقل اعلام میکنند اینها را نمیکشیم و میبریم رها میکنیم ولی مطمئنام با این حساسیتی که در علاقهمندان ایجاد میشود - مخصوصآ به کمک شما و همکارانتان - مجبور میشوند که برنامهریزی کنند برای اینکه حیوان زنده برگردد.
کاری که الآن انجام میدهند این است که فقط این مارها بروند تا دردسری نباشد. حالا میمیرد یا زنده میماند برایشان مهم نیست.
اما اگر مجبور باشند برای زنده برگرداندن اینها به طبیعت برنامهریزی کنند آن زمان دیگر به اینگونه آسیب به محیط زیست ایران وارد نمیشود.
-----------------------------------------
سایت موسسه رازی برای ارسال اعتراضات نسبت به این روند
Foad- حامی حیوانات لاک پشتی
- تشکر : 243
» آتش سوزی باغ وحش کارلسروهه در آلمان
» موسسه خزنده شناسان پارس
» موسسه آموزش زبان گفتگوی لاک پشتی
» قطع درخت گردوی یکصدساله برای احداث موسسه مالی