گربه های شهر وان ترکیه

بچه ها این عکسهایی که من خودم گرفتم شاید براتون جالب باشه که این بدونید این گربه ها داخل دانشکده دامپزشکی نگهداری میشن که حدود هشتاد درصد این گربه ها چشمهای جالبی دارن . یعنی یک چشمشون آبی و اونیکی زرده. گربه های خیابونشون رو ندیدم خیلی بندرت گربه ای تو خیابونشون پرسه میزد.
تا جایی که من اطلاع دارم فقط شهر وان ترکیه این نژاد از گربه رو پرورش میده.



اینجام پیشی جون میخواد با ما بازی کنه.



ولی چیزی که جای افسوس داشت این بود که این گربه ها رو تو بدترین شرایط ممکن نگه داری میکردن و اغلبشون زخم و زیلی بودن به اندازه ای که من از ترس مریضی بهشون دست نزدم.



روم به دیوار . :>#(: اینم یه نمونه دیگه اش . به اطراف گربه با دقت نگاه کنید...

اگر وضعیت گربه ها در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران (بهترین دانشکده دامپزشکی ایران) را ببینید درمیابید که اینجا بهشت است.

خیلی جالبه.
من وقتی بچه بودم یک گربه نر سفید خالص داشتیم که با یک گربه وحشی پلنگی کم مو صاحب سه تا بچه شدند. عجیب بود که بر خلاف بقیه گربه های نر اون برای بچه ها غذا می برد و وقتی مادرشون اونها را ول کرد یکی از اونها را برای ما آورد . ما برای اولین بار با تعجب دیدیم که این بچه گربه سفید با موهای نرم چشم هاش دو رنگه. آبی و زرد.
سالها اون را نگهداشتیم و به گربه دورنگ چشمه مشهور بود تا بالاخره دزدیدنش. بسیار باهوش بود و رفتارهای عجیب و عاقلانه ای از خودش نشون میداد. خودش دستشویی منزل را استفاده می کرد ( ما فقط سیفون میکشیدیم ). آجیل میخورد . صبحها با پدرم نون پنیر میخورد و ....
بعد ها دیدم که در وان ترکیه گربه های این نژاد هستند. ولی این یکی چرا اینجا پیداش شده بود؟
اینم یک عکس ازش که اسکن کردم. اگر کیفیتش خوب نیست باید ببخشید چون مربوط به خیلی سال پیشه.
یادش به خیر.

صحرا جون من نمیتونم عکست رو ببینم

چه گربه خوشگلی منم یه بچه گربه پلنگی داشتم که یه روز رفت تو کوچه و ماشین زد بهش و . . .

3 سال نگهش داشته بودم خیابونی بود ولی چون یه کم بیعرضه بود و نمیتونست از دیوار بپره من نگهداری میکردم ازش
خوش به حالت صحرا که گربتو تو خونه نگهداری میکردی

درسته که چشماشون خیلی بامزه ست . اما راستش من زیاد ازشون خوشم نیومد با اینکه من واقعا عاشق گربه ام. چون من رفته بودم اونجا تا یکی از بچه گربه هارو بخرم اما اولا بچه گربه نبود بعدشم از نظر هیکل خیلی گنده بودن دست و پای و دم بلندی هم داشتن خلاصه اینکه من گاهی وقتها تو خیابون های خودمون گربه هایی رو میبینم که به مراتب خوشگلتر از اونا هستن. در هر حال من همشونو دوست دارم
در رابطه با دانشگاه تهران هم واقعا ناراحت شدم چون بهترین دانشگاه کشور ما حتی به تمیزی کوچکترین شهرهای کشورهای همسایه هم نمیرسه

یه خبر خوندم دلم نیومد به شما نگم.
گربه 12 ساله بنام گاسپار در پلیموت انگلستان هر روز در ساعت 10:55 دقیقه صبح در چند قدمی منزلش سوار اتوبوس میشود و پس از رسیدن به ترمینال دوباره اقدام به بازگشت به خانه مینماید. این مسافت 17 كیلومتر است.
صاحبان حیوان به نام خانواده فیندن اعتراف میکنند که از دراز مدت متوجه غیبت چند ساعته او در روز شده بودند و این موضوع برایشان یک معما شده بود تا اینکه از رانندگان اتوبوس شنیدند که گاسپار هر روز سوار بر اتوبوس میشود و دوباره به خانه بازمیگردد. به همین دلیل خانم فیندن به تمام رانندگان اتوبوس شماره 3 که از چند قدمی منزلشان عبور میکند سفارش کرد تا مراقب باشند که گاسپاررا در ایستگاه مربوطه پیاده کنند.
خانم فیندن دلیل رفتار گربه اش را علاقه او به مردم دانسته و احتمال میدهد که اولین باری که این عمل را انجام داده با مسافران همراه شده و به داخل اتوبوس رفته است و اینکار برایش تبدیل به یک عادت شده . این عادت چهار سال است که دوام دارد.
برگرفته از سایت یاهو

خوشبحال گربه های آنجا

می دانید اگر در ایران بود بعد از رفتن درون اتبوس چه اتفاقی می افتاد!؟

برای همینه گربه های ما سوار اتوبوس نمیشن.

واقعا بیچاره گربه های ما شوتشون میکردن وسط خیابون.مردم ما وقتی ببینن یکی یه گربه رو دوست داره میزنن گربه رو آش و لاش میکنن که مثلا حال طرفو بگیرن مثل یه گربه تو کوچه ما که من بهش غذا میدادم زدن یه تیکه از پشم و پوستشو کندن و دیگه هم پشم در نیاورد

یه خانومی هستن هر روز نزدیکای ساعت 12 یا 1 با یه سبد خرید چرخ دار که توش گردن مرغ و اینجور چیزاس با یه تخته و چاقوی بزرگ میرن پارک لاله و تمام گربه های پارک میان دورشون و ایشون به گربه ها غذا میدن باهشون حرف میزنن نازشون میکنن.انقدر صحنه قشنگیه :;;>:

واقعا عالیه
نزدیک خانه ما هم پارکی هست پر گربه. من و خیلی از همسایه ها کار هر شبمونه که براشون غذا ببریم.بعضی ها هم با تعجب نگاه می کنند.

بچه ها ولی من فکر میکنم اگه گربه بره تو اتوبوس همه زنها میرن رو صندلیشون وایمیستن فکرشو کنید چه صحنه خنده داری میشه :>#(:

منم گربه دوست دارم
با گربه های محل دوست شدم
همشون هم بلا استثنا کمبود محبتی ن

مثل یه بار که گربه رفته بود تو ایستگاه مترو.انقدر همه جیغ جیغ کردن و مردا دنبال گربه کردن بیچاره گربه گیج شده بود فرار کرد رفت تو تونل

من شنیدم که گربه ها و سگ ها خیابونی ترکیه همه قلاده دولتی دارن و کاملاً بهشون در تمام شهرهاشون بهشون می رسن.قبول دارین مردم شون هم فرهنگش رو پیدا کردن.
تو ایران هر روزه بلاهای زیادی به سر گربه و سگهای خیابانی میاد یا حتی با ما دوست دارارن و حامیان حیوانات رو هم خیلی خیلی بد رفتاری میشه.نمونه اش این پست آخر رو بخونید که دوست خوب و استاد ما حامیان ژاله عزیز در وبلاگش نوشته.
http://gorbeh-irani.persianblog.ir

خیلی ناراحت کننده و شرم آور بود.
ولی ممنون که این لینک را معرفی کردید.

واقعا شرم آور بود تازه این وضعیت گربه هایی که بطور عمد مورد آزار و اذیت قرار میگیرند مگه بقیه گربه هایی که مثلا آزاد زندگی میکنند وضعیت بهتری دارند؟