گفتگوی لاک پشتی
هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.

کاریکلماتور های زیبا

4 مشترك

اذهب الى الأسفل

کاریکلماتور های زیبا Empty کاریکلماتور های زیبا

پست من طرف teresa 10/4/2010, 06:45

1- رد پای ماهی نقش بر آب است.
2- گل آفتابگردان در روزهای ابری احساس بلاتکلیفی می کند.

3 - پرگاری که اختلال حواس پیدا می کند بیضی ترسیم می کند.
4 - وقتی تصویر گل محمدی در آب افتاد ، ماهی ها صلوات فرستادند.

5- با سرعتی که گربه از درخت بالا می رود، درخت از گربه پایین می آید.
6- اگر خودم هم مثل ساعتم جلو رفته بودم حالا به همه جا رسیده بودم.

7- آب به اندازه ای گل آلود بود که ماهی ، زندگی را تیره و تار میدید.
8- با اینکه گل های قالی خارندارند ، مردم با کفش روی آن پا می گذارند.

9- دلم برای ماهی ها می سوزد که در ایام کودکی نمیتوانند خاک بازی کنند.
10- ستارگان سکه هایی هستند که فرشتگان در قلک آسمان پس انداز کرده اند.

11- به عقیده گیوتین سر آدم زیادی است.
12-وقتی كاری از دست شما ساخته نیست، از «پا»هاتون كمك بگیرید.

13-هر كس «ساز» خودش را می زند، اما مهم شما هستید كه به هر سازی نرق/صید.
14-سعی كن مثل برق زندگی كنی، چون عمر مثل باد می گذرد

15- با چوب درختی که برف کمرش را شکسته بود ، پارو ساختم.
16- با عطسه ای در رویا، گلهای پیراهنش پرپر شد.

17- بعضی ها خوب حرف می زنند و بعضی ها حرف خوب می زنند.
18- به محض این كه غم ترور شد، فرصتی برای حضور لبخند به وجود آمد.

19- وقتی زندگی اش به آخر خط رسید، عزرائیل به گردنش مدال آویزان كرد

20- تصمیم داشت با یك گل به خواستگاری دختر مربی فوتبال برود.
21- عاشق معشوق بزرگش را در دل كوچكش جای داد.
22- وقتی رؤیاهایش به پایان رسید، ترمز دستی قطار را كشید

23- چون دل و دماغ نداشت، در انظار ظاهر نمی شد!
teresa
teresa
مدیر گفتگوی لاک پشتی
مدیر گفتگوی لاک پشتی

تشکر : 198

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

کاریکلماتور های زیبا Empty رد: کاریکلماتور های زیبا

پست من طرف MohammadRN 10/4/2010, 07:13

لبخند خیلی جالب بود. کاریکلماتور
MohammadRN
MohammadRN
مدیرکل گفتگوی لاک پشتی
مدیرکل گفتگوی لاک پشتی

گروه گرافیک گفتگوی لاک پشتی
تشکر : 144

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

کاریکلماتور های زیبا Empty رد: کاریکلماتور های زیبا

پست من طرف لوما 10/4/2010, 15:19

3و4 خيلي قشنگ بود
البته همهش جاي تحسين داشت
حالا نويسنده اش كيه؟
avatar
لوما
دوست گفتگوی لاک پشتی
دوست گفتگوی لاک پشتی

تشکر : 5

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

کاریکلماتور های زیبا Empty رد: کاریکلماتور های زیبا

پست من طرف teresa 10/4/2010, 15:59

متاسفانه اسم نویسنده رو ذکر نکرده بودن عزیزم
teresa
teresa
مدیر گفتگوی لاک پشتی
مدیر گفتگوی لاک پشتی

تشکر : 198

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

کاریکلماتور های زیبا Empty رد: کاریکلماتور های زیبا

پست من طرف teresa 10/11/2010, 07:18

کاریکلماتورهای پرویز شاپور

وقتی پیراهن گلدارت را می پوشی، گلها جان می گیرند.

شکوفه پیراهنت با حرارت بدنت رشد می کند.

وقتی پیراهن گلدارت را می پوشی، گل را با گل تزیین می کنی.

بهار نسبت به گلهای قالی هم عشق می ورزد.

پارچه ساده را هم که می پوشی گلدار می شود.

بهار در باغ ، برگ سبز می کاشت.

بهار در پاییز ، گل کاغذی را بو می کرد.

بهار همراه آخرین گلی که پرپر شد، پژمرد.

در بهاران از ترس اینگه گیاه روی گونه ام نروید ، اشک نمیریزم.

گلهای دامنت را با قطرات اشکم سیراب نمودم.

وقتی به تو نگاه می کنم، چشمم از من تشکر می کند.

وقتی تو نیستی ، نگاهم حوصله نمی کند پایش را از چشمم بیرون بگذارد.
teresa
teresa
مدیر گفتگوی لاک پشتی
مدیر گفتگوی لاک پشتی

تشکر : 198

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

کاریکلماتور های زیبا Empty رد: کاریکلماتور های زیبا

پست من طرف teresa 10/11/2010, 07:23

کاریکلماتورهای قبلی هم نوشته ی زنده یاد پرویز شاپور بودند.
teresa
teresa
مدیر گفتگوی لاک پشتی
مدیر گفتگوی لاک پشتی

تشکر : 198

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

کاریکلماتور های زیبا Empty رد: کاریکلماتور های زیبا

پست من طرف teresa 10/11/2010, 07:36

وصیت کرده ام قلبم را روی آرامگاه معشوقه ام نصب نمایند

خود نویسم را از واژه ها پر میکنم

شیشه عمر ماهی همان تنگ آبش است.

شبها با ستارگان بیلیارد بازی می کنم.

کفنم را پشت و رو کردم.

صورتم را با قلبم سرخ کردم.

ستارگان وقتی رسیدند می افتند.

به وسیله گل با شبنم آشنا شدم.

در ایام پیری سایه ام سفید می شود.

شب اگر با روز تصادف کند ستارگاه می ریزند.

با مهربانی برای قلبم پلیور بافتم.

ناف ، مهر استاندارد شکم.

قلبها در سراسر جهان ، به یک زبان تکلم می کنند.

سایه ام حوصله ندارد مرا دنبال کند.

در زمستان کفن پشمی می پوشم.

در مجلس ختم معشوقه ام رنگین کمان سیاه پوشید.

یک عمر در روزنه امید زندانی بودم.

چشمم بیشتر از ماهی با آب سرو کار دارد.




از پرویز شاپور
teresa
teresa
مدیر گفتگوی لاک پشتی
مدیر گفتگوی لاک پشتی

تشکر : 198

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

کاریکلماتور های زیبا Empty رد: کاریکلماتور های زیبا

پست من طرف teresa 10/11/2010, 07:43

مرگ مرا به همه چیز امیدوار کرده است.

- مرگم را از چشم تولدم می بینم.

- بر مزار موجودی که به مرگ غیر طبیعی مرده بود،دسته گل کاغذی نهادم.

- خدا سایه مرگ را از زندگی ام کم نکند.

- مرگ در قبر پایکوبی می کرد.

- انسان در طول زندگی اش شانس مردن دارد.

- چون حوصله خودکشی ندارم، زندگی می کنم.

- برای مردن باید یک عمر صبر کرد.

- به مرگ بیشتر از زندگی مدیونم.

- روی پل صراط پوست موز می اندازم.

- تا از عزراییل دستمزد نگیرم خودکشی نمی کنم.

- حاضرم مرگم را بین دوستانم سرشکن کنم.

- روحم هنگام صعود به آسمان جیب جسمم را زد.

- سنگ قبرم به چاپ دهم رسیده است.

- با هفت تیر متصدی آسانسور را مجبور کردم به آسمان هفتم برود.

- به اندازه ای به مرگ امیدوارم که هرگز دست به خودکشی نمی زنم.

- مرگ فرصت نداد بقیه آرزوهایم بر باد رود.


ازپرویز شاپور
teresa
teresa
مدیر گفتگوی لاک پشتی
مدیر گفتگوی لاک پشتی

تشکر : 198

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

کاریکلماتور های زیبا Empty رد: کاریکلماتور های زیبا

پست من طرف teresa 10/11/2010, 07:48

وصیت کرده ام سنگ قبرم را پشت و رو بگذارند تا بتوانم با مطالعه نوشته های آن اوقات فراغتم را پر کنم.

- سنگ قبری را دیدم که رویش نوشته شده بود:با مقدمه استاد سعید نفیسی.

- کنارسنگ قبر بزرگی ،سنگ قبر کوچکی دیدم.بعدا معلوم شد که سنگ قبر کوچک،غلطنامه سنگ قبر بزرگ است.

- گدایی مرده بود و روی سنگ قبرش سوراخی به اندازه یک سکه ایجاد کرده بود که رهگذران به او کمک کنند.

پرویز شاپور
teresa
teresa
مدیر گفتگوی لاک پشتی
مدیر گفتگوی لاک پشتی

تشکر : 198

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

کاریکلماتور های زیبا Empty رد: کاریکلماتور های زیبا

پست من طرف teresa 10/11/2010, 07:55

برای اینکه خورشید را تحقیر کنم ، در جشن تولدش شمع روشن کردم.

برای اینکه آب اقیانوس بالا بیا ید ، کره زمین را در آن هل دادم.

با رشته افکارم ، دست و پای مغزم را بستم.

رد پای واژه ها را داخل سیم تلفن تعقیب کردم.

عکسم را در آیینه مدفون نمودم.

گربه خجالتی وقتی می خواست ماهی را بگیرد ، دستش را جلوی صورتش گرفت.

اگر میله قفس بودم ، روز به روز لاغر تر می شدم تا پرنده بتواند به افق دور پرواز کند.
ماهی از ترس خفگی ، هیچ وقت سرش را زیر آب نمی کند.

ماهی به آب دسترسی نداشت ،نا گزیر شد برای گزاردن نماز تییم کند.

اگر پرنده را به قفسش جوش اکسیژن کنیم ، باز هم به افق دور فکر می کند.

خورشید از حداکثر مزایای بدی آب و هوا استفاده می کند.

وقتی می خواهم خون گریه کنم ، قلبم را به چشمم پشوند می زنم.

جسدم را تا گورستان به دوش کشیدم.


از پرویز شاپور
teresa
teresa
مدیر گفتگوی لاک پشتی
مدیر گفتگوی لاک پشتی

تشکر : 198

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

کاریکلماتور های زیبا Empty رد: کاریکلماتور های زیبا

پست من طرف sohrab golhashem 1/19/2011, 17:38

teresa نوشته است:کاریکلماتورهای قبلی هم نوشته ی زنده یاد پرویز شاپور بودند.

سلام
كاريكلماتور هاي قبلي تا شماره ده متعلق به زنده ياد پرويز شاپور بود و از شماره 11 تا23
از كارهاي سهراب گل هاشم بود.
لطفا جملات را قبلا در گوگل سرچ نماييد
avatar
sohrab golhashem
کاربر تازه وارد لاک پشتی
کاربر تازه وارد لاک پشتی

تشکر : 0

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

بازگشت به بالاي صفحه

- مواضيع مماثلة

 
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد