رد: وضعیت درمان لاک پشتهای بیمار فریده خانم

من طرف Sahra 7/11/2010, 10:14

وای فرید جان
فوق العاده است.
وضعیت درمان لاک پشتهای بیمار فریده خانم - صفحة 6 Loveshower

من طرف apb 7/11/2010, 10:18

فریده خانم عزیز ، چه عالی! موفق باشید ، پرهام.

من طرف نگين 7/11/2010, 10:34

فريده جون من افتخار ديدن مانيكا خانوم رو از نزديك داشتم خيلي مبارك باشه مرسی

من طرف kim-kim 7/11/2010, 10:42

وای خدا ایشون چه قدر بانمکن!!!!فریده جوون تبریک میگم....خیلی خبر خوبی بود....!!!!!!! عشق

من طرف نگين 7/11/2010, 10:42

فريده عزيزم خيلي احساس زيبايي داري خسته نباشي پیروزی

من طرف honey 7/11/2010, 10:44

به به مبارکه چه خوب دستتون دردن کنه فریده خانم

من طرف فریده 7/11/2010, 10:46

دوستان عزیز زکیه جون، مهتاب جون و مهندس پرهام ممنون. فعلاً خیلی خوشحالم اما وقتی مایکل رو می بینم خوشحالیم رو بهم می ریزه.

درسته زکیه جون هیچ کس حس من رو نمی تونه درک کنه چون خیلی سختی کشیدم

مهتاب عزیز ممنون خیلی عالیه

ممنون نگین جون. خانم خانمها خوب شد.

ممنون کیمیا جون. لطف داری خانمی عشق

من طرف فریده 7/11/2010, 10:48

ممنون مهندس

من طرف فریده 7/11/2010, 10:51

مریم جون ممنون خانمی

مهتاب جون خیلی ممنون واقعاً خوشحالم. امیدوارم اونم زود خوب بشه

ممنون مهندس

من طرف honey 7/11/2010, 10:53

وای چه عالییییییییییییییییییییییییییییییی عاشق لاک پشت ها

وضعیت درمان لاک پشتهای بیمار فریده خانم - صفحة 6 2u6h8x5

من طرف فریده 7/11/2010, 10:55

نگین جون ممنون . وقتی مایکل هم خوب بشه دیگه جشن می گیرم

ممنون هاله جون. دایانا هم مثل مانیکا خیلی مشکل داشت اما خدا رو شکر زود خوب شد

من طرف فریده 7/11/2010, 11:00

مرسی هاله جون. ممنونم خانمی

من طرف پریسا 7/11/2010, 11:26

وای خیلی بهت تبریک میگم فریده جون شما فرشته ی نجات لاکی های کوچولویی هستی
که واقعا مریضن لاکی ها همیشه واسه شما دعا میکنند خانومی عشق

من طرف الهام 7/11/2010, 11:27

فریده جون فقط خدا میتونه پاداش مهربونیهای شما رو بده امیدوارم همیشه سلامت و شاد باشی واقعا با دیدن این تاپیک گریه ام گرفت وقتی دیدم چه قدر شما مهربون و با احساسی

من طرف shinili 7/11/2010, 11:28

خیلی خوشحالم
امیدوارم روز به روز بهتر شه

من طرف فریده 7/11/2010, 11:35

پریسا جون شرمنده ام نکن خانمی ممنون لطف داری.

ممنونم الهام جون خودم دیروز یه جیغ و دادی می کردم وقتی دیدم شنا می کنه.

ممنونم شیوا جون. تولدت هم مبارک

من طرف shinili 7/11/2010, 11:44

خیلی ممنونننننننننننننننننن عشق

امسال قراره یه تراریوم کادو بگیرم خیلی خوشحالم مثل نی نی ها شدم فریده جون

من طرف فریده 7/11/2010, 12:00

خیلی خوبه مبارک باشه. به سلامتی برای لاکی هات استفاده کنی عاشق لاک پشت ها

من طرف Salma 7/11/2010, 12:27

چقـــــــــــــــــدر خوب فریده جون
خیلی خوشحال شدم
بهتون تبریک میگم

من طرف maryam.m 7/11/2010, 18:13

فریده جون منم خیلی خیلی خوشحال شدم خانم مهربــــــــــــــــــــان

آخــــی مبارکه! واقعا حس خوبیه وضعیت درمان لاک پشتهای بیمار فریده خانم - صفحة 6 Turtle

فقط فریده جون متفکر

به خاطر نگهداری یک پسر بچه نفهم و بی شعور 3 ساله و به خاطر تغذیه با کاهو به مدت 1 سال و کتک خوردن روزی چند نوبت از دست این پسر بچه نفهم و خونواده بی فرهنگش که نمی دونن حیوانات برای تفریح نیستن

یک پسر بچه 3 ساله واقعا هنوز به بالیدگی نرسیده که شما به این شکل در موردش حرف میزنید.
گناه داره اون هنوز فرق یک موجود زنده و بی جان را تشخیص نمیده!
مقصر خانواده ی این پسر بچه هستند که لاکپشت بیچاره را به عنوان اسباب بازی برای کودکشان گرفتند.

امیدوارم ما بتونیم خانواده ها را آگاه کنیم که نه باعث بیماری و از بین رفتن حیوانات شوند.
و نه باعث به زحمت انداختن و ناراحتی انسان های دلسوزی چون شما شوند دعا

من طرف فرهاد 7/11/2010, 23:52

بهتون تبريك ميگم فريده خانم عزيز

ايشالا مايكل هم بزودي خبر بهبوديشو بشنويم

خيلي خوشحال شدم
مرسی

من طرف Nima_mtg 7/12/2010, 03:36

تبریییییییییییییییییییییییییییییییک

تبریییییییییییییییییک

مرسی فریده خانم. خسته نباشی.
قهرمان

من طرف فریده 7/12/2010, 11:22

با مخلوط ماهی له شد و کلسیمی که دکتر تجویز کردن و به زور تو حلق مایکل ریختم. مایکل امروز لارو 2 تا ماهی رو با اشتها خورد و یه چندتایی هم میگو خورد. چشماشم باز کرده

من طرف فریده 7/12/2010, 11:42

امروز مانیکا برای اولین بار تا پایین ترازیویم شنا کرد و اومد بالا. نمی دونم باور کنم یا نه؟!

مریم جون (سلما) ممنون. منم خیلی خوشحالم مخصوصاً امروز هم باز هم شنا کرد

من طرف فریده 7/12/2010, 11:46

مریم عزیز ممنون و متشکر از قلبهات. خیلی زیبا بودن مثل خودت.
اما خونواده این پسر بچه به قولی که دخترخالم تعریف می کرد مانیکای بدبخت من رو برای تفریح و بهانه نگرفتن بچشون براش خریده بودن و وقتی نق می زده می گفتن باهاش بازی کن غذا نخورد بزنش. من خونم به جوش اومد وقتی این حرف رو شنیدم و دخترخالم با ترفند اینکه این لاک پشت برای بچتون عفونت تولید می کنه و مریض می شه گرفته.
پس اگه می تونستم ببینمشون هر چی لایقشون بود بهشون می گفتم چون توی این یک سال از دست مانیکا خدا شاهده عذاب کشیدم هم برای غذا خوردنش هم برای نگهداریش. پامو از تهران بیرون نذاشتم. دکتر هم در جریانه. چون روز اولی که پیش دکتر بردمش گفت ولش کن این موندنی نیست. طفلک مثل عقب مونده ها شده. هر جا مهمونی می رفتم توی سبد با خودم می بردمش. سر کار که می رفتم مجبور بودم بذارمش تو سبد مسافرتی، بعد شب می ذاشتمش توی ترازیویم و بالا سرش می نشستم تا یک دفعه کسی پرتش نکنه تو آب

خدا رحمت کنه بابام رو. نور به قبرش بباره. وقتی برای اولین بار برام جوجه خرید گفت خیلی مواظبش باش اذیت نشه. نارحت نشه. فشارش ندی ها. خدا از دستت ناراحت می شه. و شب تو جات مار می فرسته نیشت می زنه. این به خونواده بی فرهنگ اون بچه برمی گرده