داستان کنکور لاکپشت و خرگوش
داستان کنکور لاکپشت و خرگوش
شايد در ابتدا با ديدن اين دفترچه آزمون با خودتان بگوييد: «اي بابا! باز اينها گير دادند... حالا كو تا کنکور سال ديگه؟» يا جملههاي ديگري كه چون ما عادت نداريم سرزده حرفهاي مخاطبانمان با خودشان را استراق سمع و افشا كنيم، فعلا اين ماجرا را درز گرفته، ميرويم سراغ اينكه اگر از حالا کنکور را جدي نگيريد چه اتفاقهايي برايتان رخ ميدهد. حتما شما هم ماجراي مسابقه دوي خرگوش و لاک پشت را شنيدهايد ولي آيا ميدانيد اصل اين حكايت چي بوده؟
ميگويند خرگوش و لاک پشت در يكي از ماه آبان تصميم ميگيرند در کنکور سال آينده شركت كنند. خرگوش كه دانشآموز تيز و بز و زرنگي بود و در مدرسه غيرانتفاعي درس ميخواند، با خودش ميگويد بعيد است اين لاک پشت مغز فندقي كه در درس خواندن و تست زدن هم مثل راه رفتن كند است، بتواند رتبه بهتري از من كسب كند. پس بهتر است حالا كه تا کنکور كلي وقت هست بروم پاي كامپيوتر و كمي در سايت اينترنتي محبوبم، بگردم و صفا كنم!
اما بشنويد از لاک پشت كه از همان ابتدا شروع كرد به برنامهريزي براي مطالعه و تستزني، آن هم بهطور خيلي آهسته و پيوسته.
خلاصه دردسرتان ندهم، خرگوش هر ماه به بهانه اين كه: اوو...ه! حالا كو تا کنکور! به جاي برنامهريزي و مطالعه و تستزني، رفت سراغ بازي در گيمنت و جمعآوري بلوتوثهاي آخرين مدل در گوشي تلفن همراهش و چرت زدن و گوش دادن به آهنگهايي كه در mp3اش ذخيره كرده بود و متر كردن پاساژهاي شلوغ جنگلشان!
لاک پشت مسير پيشرفت و مطالعه را آهسته آهسته طي ميكرد ولي خرگوش هربار با تبديل ماههاي باقيمانده تا کنکور به هفته و روز و ساعت و دقيقه و ثانيه، دل خودش را خوش ميكرد كه: اوو...ه! حالا كو تا کنکور!
سرانجام روز کنکور فرا رسيد و خرگوش و لاک پشت هر دو با در دست داشتن مداد با نوك نرم و كارت ورود به آزمون و پاككن و تعدادي نظر قرباني (براي دور كردن چشم زخم حيوانات شوم جنگل، از جمله جغد كه اتفاقا مراقب حوزه کنکور آنها هم بود!) رفتند سر جلسه کنکور.
مدتي بعد نتايج کنکور آمد و همانطور كه حتما حدس زديد، لاک پشت در يك رشته بسيار عالي (احتمال لاكپزشكي باليني!) و خرگوش در يك رشته بسيار تابلو (كارداني شمارش تيغهاي كاكتوس!) آن هم در دانشگاه غيرانتفاعي قبول شد.
نتيجه کنکوري اين داستان: البته در داستان فوق لاک پشت بودن بهتر است، ولي بهتر از آن خرگوش بودن و مطالعه و برنامهريزي كردن از ابتداي فرصت باقيمانده تا کنکور سال بعد است!
نتيجه روانشناسي: بهتر است در روزهايي كه براي کنکور درس ميخوانيم تلفن همراه بدون بلوتوث بخريم و سراغ خريد mp3 هم نرويم و به همان آهنگهاي راديو پيام بسنده كنيم!
نتيجه تاريخي: در زمانهاي بسيار دور كه هنوز کنکور وجود نداشت، نفرات برتر هر رشته را از طريق شركت در مسابقه دووميداني انتخاب ميكردند... خوش به حال همان قديميها!
آخرين خبر از يك منبع موثق: گويا خرگوش داستان ما بعد از يك ترم تحصيل در رشته كارداني شمارش تيغهاي كاكتوس، احساس ميكند قدرش شناخته نشده و فرار مغزها ميكند. ولي در سرزمينهاي آن سوي رودخانه كنار جنگل هم باز مشغول پر كردن اوقات فراغتش به شيوههاي ناسالم ميشود و در نهايت در يك مغازه فروش پيتزاي هويج، به عنوان سرآشپز مشغول به كار ميشود!
:>#(:
پیام- کاربر فعال لاک پشتی
- تشکر : 3
رد: داستان کنکور لاکپشت و خرگوش
farzadprogram- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 2
رد: داستان کنکور لاکپشت و خرگوش
الهام- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 117
رد: داستان کنکور لاکپشت و خرگوش
پیام- کاربر فعال لاک پشتی
- تشکر : 3
رد: داستان کنکور لاکپشت و خرگوش
honey- همکار گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 5
رد: داستان کنکور لاکپشت و خرگوش
اميدوارم موفق باشين.
masi- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 0
» شعر برای کنکور ی ها
» سوالات کنکور دانشگاه آزاد! ( طنز )
» سوالهای کنکور امسال را دیدهاید؟
» داستان های ملا نصرالدین