اسامی عجیب ایرانـــــــــی

پيمانه: مجله همشهري جوان ليستي حيرت انگيز از اسامي ايرانيان منتشر کرده که صاحبان اين اسامي، از سال هفتاد به اين سو براي تغيير نامشان، به ثبت احوال مراجعه کرده اند. در بين اسامي دختران اين اسم ها به چشم مي خورد: آشفته، آبجي مار، آواره، آفت، ادامه، ارزان، بانک ناز، آمريکا، برنج، خواننده، زابل، رادار، عرعر، غم انگيز، قيطان، کشمش، عکس و ... و در بين اسامي پسران: ببر، باقالي، عادي، سنجاب، کافر، ستم، کلاغ، مزاحم، مسکو و ... !

[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

من اسمای عجیب زیاد دیدم تو بهشت زهرا نزدیک قبر مامان بزرگم یه خانمه اسمش صد تومانیه اسم باباشم محمد شاهه فکر کنم اینا فقیر بودن عقده این چیزا رو داشتن :
و گرنه دلیل این اسمای عتیقه چی می تونه باشه

همه ی این اسما یه طرف، این اسم هم یه طرف : موش کور
آخه بابای این بنده خدا چه فکر کرده که این اسمو روش گذاشته ؟؟؟؟؟

انتخاب اسم شایسته از سفارشات دینی و اخلاقیه حتما این اسامی هر کدوم داستانی داشتن واسه خودشون مثل همون صد تومانی یا اون خانم گدا

جالبه.من واسه همسترم روم نشد از اين اسما بذارم:موچول،گردالي
اينا چطور رو بچه هاشون اين اسما رو گذاشتن.

وای ولی جدا اسم خوب و متناسب داشتن خیلی مهمه این مادر و پدرا چه فکری کردن!!!

می گن شخصیت آدما از اسمشون تأثیر می گیره
اونی که اسمش ریشه دار و با معنیه تضمینی نیست خوب از آب در بیاد.........
دیگه این جاهل و گل ببو و منگل و مزاحم چی از آب می خوان در بیان

این بیچاره ها الانم که بخواند اسمشونو عوض کنن باید از لیست انتخابی ثبت احوال تبعیت کنن!!!!

واااااااااااااااااااااااای!!!! [ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

باور کردنی نیست!!

دختر:
انگل------ بادمجان ------بطری ------ پنیر ----- تلفن -------تمام روز------اضافه خانم-------چونه------حامله-----حسرت بانو----خوب حمال----------دایره------خامه------درشت-------بی بی لال------رادار-----سکته خاتون------سماور-------شش ساله------صبحانه-----صندلی-------عرعر-------فتیله-----کاغذ---------کلانتر-------کنه--------گور دوست ------مچول خانم------مفتول---- منگل------ نمیخوانم--------نیست در جهان





پسر :
باقالی-----اسید----پرپر ----- توله شیر-----جوجو----چتر-----راکت-----سنگک---- قحطی----قوری ----کهیر----کلاغ-----کوهان----گردالی-----گرگ آقا------لازم خان-----لاغر جان----مسلسل----ملنگ-----میر لال-----نازک بدن-------گردو





احتمالا قوری و سماور با هم ازدواج کردند و بچه شون شده چای قند پهلو[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]
بی بی لال و میر لال هم با هم ازدواج کردند و اسم بچه هاشون را هم گذاشتند کور دخت و کر خان[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

دایره و گردالی هم با هم ازدواج کردند ولی بچه دار نشدند! :>#(:

جناب گردو هم 3 تا زن گرفته : پنیر و خامه و صبحانه [ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

کوهان هم یک سری عاشق سکته خاتون بود اما این عشق دوام نداشت و آخر این خانم ، جناب کوهان را سکته داد[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة] و بعد خودش با جناب مسلسل به تفاهم رسید.

بطری خانم هم با جناب پرپر عروسی کرد و بچه شون بازیافتی از آب در اومد[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

نمیخوام خانم هم تا آخر عمرش مجرد موند و همه ی خواستگاراش را رد کرد .[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة] همچنین گور دوست دختر خاله اش!!! چون از بدو تولد تا آخرین دقایق زندگیش افسردگی داشت.

گرگ آقا هم که حامله خانم را وقتی 14 ساله بود رو هوا زد [ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة] که نتیجه ی این زندگی 37 تا بچه بود که 12 تاش تلف شدند!

حسرت بانو که خیلی چاق بود با لاغر خان [ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة] ازدواج کرد و تا آخر عمر حسرت به دل موند تا هیکلش مثل آقاشون بشه[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]
جناب کهیر [ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة] که کلا به انسان ها حساسیت داشت هم با نیست در جهان ازدواج کرد و بسیار خوش بخت بودند و ثمره ی اون زندگی نابود خاتون شد.


لازم خان [ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة] هم که مرد بسیار تنبلی بود با صندلی خانم ازدواج کرد !!!
==================================================

ممنون نیلوفر جان امروز حسابی دپرس بودم!
چفدر شاد شدم [ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

مریم جون
چرا اینو نگفتی خواهر؟
یادت نیست ماست خانم را دادن به لندهور که شاید اون از ماستی در بیاد این از لندهوری؟
آخرم کارشون به جدایی کشید یک بچه ازشون موند به نام بیچاره
آخرم لتدهور رفت خانم درشت را گرفت.
کلی بچه موند ازشون یکیشون شد هیکل ، یکی شد وخیمه آخریشونم شد انتها خانم

راست میگی صحرا جون خیلی هم پول دار بودند ..... داره یادم میاد !!! تازه بچه شون ، بیچاره خانم هم با یک پسر فقیر بنام چتر ازدواج کرد



آخییییی انتها خانم هم سرنوشت تلخی داشت.
دیدِ مثبت و خوبی به زندگی نداشت. اون با آقای قحطی آشنا شده بود و هر جا با هم میرفتند خشک میشد آخرش جوون مرگ شدند و از گرسنگی تلف شدند. :>#(:


یک موضوع دیگه یادم رفت بگم :[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]


جناب سنگک نانوا که دوست صمیمی گردو بود بهش خیانت کرد و عاشق پنیر شد و پنیر خانم هم که از داشتن 2 هوو بسیار ناراحت بود و کپک زده بود، از خدا خواسته پیشنهاد آقا سنگک را پذیرفت.

اینو هم بگم که سنگک ، بسیار مرد مهربان و خوبی بود و تمام طول عمر از پنیر پرستاری میکرد. و برایش نان مخصوص می پخت! [ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]
پنیر دچار یک بیماری بود که هر 2 ساعت یکبار سبز میشد و ... و سنگک مجبور بود برای درمان موقت یکی از نان هایش را دور پنیر خانم بپیچد![ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]
عمر پنیر جون کم بود وبعد از مرگش سنگک هم دق کرد و مرد

اما به خاطر این مهربانی و فداکاری اسم نان مخصوصی که برای همسرش پنیر می پخت را گذاشتند سنگک

مرسی speedy عزیز

اما گمانم این کلیک مال عصر حاضر باشه.
مامور ثبت احوال داشته هن و هن مشخصات را در کامپیوتر وارد میکرده[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]
این باباهه حوصلش سر رفته بود
تا رسیدن به اسم بچه
باباهه داشت نگاه میکرد دید کارمنده روی قسمت مربوطه کلیک نکرده تا مامور پرسید اسم بچه؟ باباش گفت "کلیک" ( منظورش این بود اول کلیک کنه ) [ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

خواهش میکنم speedy
خوشحالم یکی را از دپرسی نجات دادم <:-p

وااااااااااااای صحرا جون خیلی با مزه بوووود [ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

مرسی

واقعا عجب اسمایی واقعا خیلی وحشتناکه که ادم یه همچین اسمی داشته باشه.مثلا دوستات بادمجون صدات کنن

میگم آقا فرهاد هم که به سلامتی لی لی بیوتی را کشت، یکی از همین ها را به ایشون معرفی کنیم [ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]
حالا نظر من روی کلانتر خانم هستش! اینطوری آقا فرهاد جرات نمیکنه فکر نابود کردن یکی به سرش بزنه [ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

البته شاید با تلفن خانم هم به تفاهم برسند [ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]


----------------------------------------------------------------------------------------------
در ضمن بگم من حالا حالا ها قصد ازدواج ندارم ها!!! کسی را به من معرفی نکنید !!!

يعني مريم خانم ميخواين هر رزو بازداشت بشم و با باتوم كتك بخورم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
رحم كنيد
غلط كردم
الان ميرم لي لي بيوتي رو از چاه استخراج مي كنم

اوه اوه

حداقل بي بي لال رو معرفي ميكردين تا يه نفس راحت بكشيم


ضمنا براي همسر آينده مريم خانم اسم سنگك رو انتخاب مي كنم كه زندگيشون بركت داشته باشه

نيلوفر خانم با اين تاپيك كار منو تو همسر يابي تا حدود زيادي راحت كردن


اسامي زيبا و ناز جهت متقاضيان ازدواج در فروم

[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

آقا فرهاد خوشحالم که مفید بوده

نیبوفر جون بخدا منم از دپرسی نجات دادی
از صبح دارم میخندم خانواده ام را هم شاد کردی

مریم جون خواهش میکنم. خیلی خوبه پس . امروز کلی مفید بودم. من بیشتر از اینکه بخندم تعجب کردم آخه این همه اسم قشنگ دیگه پنیر و تلفن و اینا چجوری به ذهن مامان باباهاشون رسیده :

خوب با نهایت مسرت باید اعلام کنم من خانم هیبت را پیدا کردم

اینم عکسشون

[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

البته بنده نمیدونم به چه منظور این سنگ را بلند کردند؟!!!

ولی احتمالا خواستند مقداری از هیبت خود را نشان دهند


مورد بعدی خانم خرگوش
[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذه الصورة]

و مورد های بعدی هم تو راهند
منتظر باشید

آقا فرهاد مراقب باشید
دوستان میگفتند خانم هیبت موقع بلند کردن سنگ به جای هن هن کردن میگفتن فَر فَر
میگم نکنه از دوستان لی لی بیوتی باشه

حاللا منم چند تا اسمی که شنیدم رو براتون می نویسم. نیم تاج، خانم تاج، زرین تاج، مشجره، خدان، مرسی نیلوفر جون جالب بود