تصاويري بسيار خاطره بر انگيز

.
.
.

مرسي آقا فرهاد.

هانیه جون ماشاا... چقدر شیطون بودی! مثل اینکه با شروع شدن کارتون هیجانت بیشتر میشد! حالا جریان خاله ریزه چی بود؟ اون یکی چی؟
الحق که مثل خودم جو گیری

همه مادر ها از اینکه کارتون شروع میشد و بچه شون سرگرم و ساکت میشد خوشحال بودند.

اما فکر کنم مادر تو بیشتر نگران میشدند



مرسی آقا فرهاد همه ی عکس ها عالی بود (من دور دنیا در 80 روز را خیلی دوست داشتم و همیشه در حال محاسبه بودم که من چه جوری میتونم در آینده دور دنیا را در 80 روز طی کنم





=======================

واقعا یاد اون دوران بخیر میخوام برگردم به عقب و بشینم پای تلویزیون و کارتون ببینم

یادتونه موقع شروع برنامه کودک یک آدمکه بود که همش میپرید بالا پایین! و میگفت وک وک وک وک .... تا اون میومد منم شروع میکردم اون حرکات را باهاش اجرا میکردم

من از كارتون پرين زياد خوشم نميومد وقتي ميديدم خيلي دلم واسش ميسوخت هي قصه ميخوردم

با تشكر از علي آقاي عزيز كه اين تاپيكو باز كردن
ببخشيد كه عكسارو اينجا آپلود كردم .خواستم يه آرشيو خوب بشه


اينم كارتون ممول

جيمبو





جودي ابوت

آخي.جيمبو .يادش بخير.
آقا فرهاد يه سرم بزنين تاپيك اسب سفيد.دنبالتون ميگردن.

براي كارتونهاي قديمي خيلي زحمت كشيده ميشد و براي هر ثانيه تقريبا 25 عدد نقاشي كشيده ميشد به همين دليل روي زواياي ديگه كارتون هم خيلي كار ميشد مثل موسيقي داستان شخصيت پردازي و غيره

تازه من کارتون هایه بچه گیمو یادم اومد.اکثرشونو نگاه میکردم ولی اسمشون یادم رفته

بابا كارشناس با تجربه از شما بعيده!!!

از كي چي بعيده؟؟؟؟

از كارشناس باتجربه لاكپشتي كه كارتون هاي بچگيش از يادش بره


محمد خواهرر ناتني تو پيدا كردم .بجنب برو دستشو بگير ببر تا نبردنش

از كارشناس با تجربه محمد بعيده كه كارتونا يادش نمونده باشه.
محمد جان شوخي ميكنم باهات.حال كردم لقب رو ديدم.مباركت باشه.