پپسی چهار دست و پا

مه لقا جان به نظر شما اگه نيارمشون تو خونه باز واكسن لازم دارن؟

عزیزم نمی تونی رو نظر من حساب کنی من دامپزشک نیستم ولی دامپزشکان را دوست دارم.
ولی فکر میکنم احتمالا برای واکسینه شدن شاید یه سن مخصوصی باید داشته باشن و بنظر من اگه قراره که همیشه تو بیرون باشن و حتی شما بیرون از خونه بهشون غذا میدی فکر نمیکنم چندان ضرورتی داشته باشه . چون تا جایی که من میدونم (اگه از بابت مشکلات آینده نگرانی داری) گربه مد نظر نباید با گربه های خیابونی در ارتباط باشه و شما میگین که اینها همیشه بیرونن. ولی حتما با آقای دکتر مشورت کنین.

چشماي گربه ات خيلي خوشرنگه در تضاد كامل با رنگ سياه تنش خيلي قشنگه ظاهرا كه عكساش خيلي سر حاله و خيلي زود بزرگ ميشه ايشاالله بازم ازش عكس بگذار خيلي قشنگه و ملوسه

با سلام

مه لقا جان اطلاعات درست و کاملی قرار دادی ولی نیاز به چند اصلاح دارد
1. واکسن هاری نباید زیر 3 ماهگی تزریق گردد
2. واکسن 3گانه اولین دوز در 45 روزگی تزریق شده 1 ماه بعد تکرار می شود و بعد سالیانه نیاز به تکرار دارد
3. واکسن 3 گانه برای بیماریهایی است که مخصوص خود گربه است و برای گربه خطر ناک هستند و ربطی به انسان ندارند و حتما باید این واکسن به گربه زده شود
4. نگهداری از گربه ای که pet یا حیوان خانگی شما است خارج از خانه کار درستی نیست
5. در مورد خواهر شما هم به هیچ عنوان نگران نباشید نگهداری از گربه از نظر بیماریها اگر مفید نباشد اصلا مشکلی ایجاد نمی کند. به بخشی که در باره توکسوپلاسموز توضیح دادم مراجعه کنید
6. در مورد رفت و آمد شما به کلینیک هم اگر واکسن 3گانه را به موقع تزریق کنید و بعد از بازگشت از کلینیک نکات بهداشتی را رعایت کنید مشکلی نیست

با درود

آقای دکتر من زمانی که گربه داشتم همه اطزافیان اعتراض می کردند و می گفتند با گربه تماس نداشته باش چون باعث نازایی می شه این نظریه درسته؟ البته گربه هام نر بودن و برای خودشون می گشتند

سارا جون با چشمای قشنگت میبینیش . ولی خداییش رنگ چشماش خیلی نازه تو عکسها خیلی خوب نمی افتن رنگشون نفتیه نفتیه. بعدم مثل چشمهای جن برق میزنه و چشمهاش نسبت به صورتش خیلی درشت تره :* انگار نه انگار که همون گربه لوچه :>:d<:

آقای دکتر بخاطره راهنمایی هاتون خیلی ممنون

آخی مه لقا جون این حرفو نزن خیلی هم نازه خانم خانما

آخی مه لقا جون این حرفو نزن خیلی هم نازه خانم خانما

خاله فریده چون من جدیدا دو یا سه روزه که زبونم مثل بقیه گربه ها زیر شده میتونم لپ همه کسایی رو که دوس دارم لیس بزنم . اگه الان پیشم بودی همه جای صورت تونو لیس میزدم . البته دقیقا مثل این میمونه که با سیم ظرفشویی صورتتونو شسته باشین خوب زبونم این شکلیه چیکارش کنم؟

آخی قربونت برم دختر خوشگله نری بیرون با این پیشی های نر بیفتی ها

نه من همیشه تو خونه زندونی ام و نه میتونم بالا پشت بوم برم نه تو حیاط فقط بعضی وقتها با مامان مه لقا و مامان بزرگ با ماشین میریم دردر. منم سفته سفت مامانمو میچسبمو از پنجره بیرونو نیگاه میکنم.

و اینم از جدیدترین عکسهای پپسی
وقتی میاد بغلمون اینجوری میکنه تا گردنشو بوس کنیم

اینجا داره دست خواهرمو گاز میگیره
و داره باهامون بازی میکنه








حالا دیگه انقدر بازی کرده که تو بغلمون خوابش برده




این عکسم جدیدترین عکسشه که امروز گرفتم داشت باهام بازی میکرد هم یکم ترسیده هم نمیخواد کم بیاره

آآآآآآآآآآآآخی فداش بشم من.تو عکس یک چققققققققققققققققدر نااااااااااااااااااااازه این ملوسک...
بوووووووووووووووووووووووووس

امروز پپسی اولین کتکه عمرشو نوش جان کرد.

این وروجک نمیره تو خاکش کارش رو بکنه وقتی پنجه هاشو رو زمین میکشه ما میفهمیم که خانم جیش دارن و میبریم توی خاکش میذاریم و منتظر میشیم تا کارشون تموم بشه بعد دستها و پاهاش و دمش رو میشوریم . اما تا حالا دوبار قایمکی رفته بود و رو فرش آشپزخونه جیش کرده بود که طفلکی مامانم دوبار اون قسمت از فرش رو شسته بود. ولی امروز چشمتون روز بد نبینه وقتی صبح مامان بیدار شده بود طبق معمول پپسی هم بیدار شده و پشت سر مامان داشته بازی میکرده که یهو مامان متوجه میشه که بله خانم نه تنها جیش کردن بلکه اینبار پی پی شم داشته میکرده رو فرش آشپزخونه . بیچاره مامان مجبور شده صبر کنه تا کار خانوم تموم بشه و بعد دوباره بیفته تو جونه اون فرش بدبخت و دو ساعت بسابتش بعدشم کلی عطر و ادکلن ریختیم رو فرش تا بلکه دیگه پپسی بوی خودشو اونجا حس نکنه چون دقیقا همون جایی که قبلا جیش کرده بود رو خرابکاری میکنه. آخرین عکس ماله همون لحظه هاست که پپسی خانوم عوض اینکه خجالت بکشه تازه داره با من بازی هم میکنه. ولی مامان چیزی بهش نگفت و فقط سرش داد کشید. اما امشب یه اتفاق خفن افتاد همه تو اتاق نشیمن نشسته بودن و من یه لحظه رفتم پای ظرفشویی که یهو احساس کردم پامو روی یه چیزه نرم گذاشتم همون لحظه یه چیزی پرید رو پام . بله پامو گذاشته بودم رو پی پیه خانوم و ایشونم تصمیم داشتن با پای من بازی کنن. از ترس پریدم هوا و بلاخره صبر مامان سر اومد و یکی نثار پپسی خانوم کرد بعدشم تایماز حسابی دعواش کرد و انداختش توی جای خوابش که طفلی تا یک ساعت از قوطیش بیرون نمی اومد تا اینکه دلمون براش سوخت و خودمون رفتیم سراغش منت کشی و بعد دو ساعت ناز دادن بلاخره صورتمونو لیسید. :>#(: من که دیگه حریفش نیستم :

اره عزیزم نمیدونی گردنش چقدر نرمه. :*

آخی طفلکی کار بدی کرده اما نمی فهمه دیگه. من که تموم عکساشو تو کامپیوترم دارم

مرسی خاله فریده :*

پیشی نگه داشتنم این دردسرارو داره دیگه باید بهش یاد بدین خدا نیستش و گرنه...
بازم لاک پشت قابله تحمل تره حد اقل خرابکاریش اکواریمو به گند میبره نه فرش خونه

محمد جان تو که تحمل هیچ حیوونی رو نداری حتی لاکی. یادمه وقتی عکس لاکی های عزیزمو گذاشته بودم گفتی وای خدا بهت رحم کنه چقدر لاک پشت خان ها تحملشون بیشتره

مه لقا جون بازم عکسهای پپسی رو بذار. من هر روز دنبال عکس جدید از این خانومی هستم

چرا ندارم؟ نگهداری از حیوون هرچی که باشه مشکل سختی داره ولی منم با سختی هاش دستو پنجه نرم کردم تا حالاشم پاش وایسادم کمم نمیارم

آفرین

چشم فریده جون . آخه عکس گرفتن ازش به این راحتی ها نیست 10 تا عکس میگیرم تو یکیش درست و حسابی و آروم وایمیسته. اولین عکس قشنگی که ازش گرفتم تقدیمش میکنم به خاله مهربونش که میدونم خیلی دوسش داره

آخی چقدر بامزس این پپسی خانومی.خب خاک رو بذار همون جا که دوست داره دستشویی کنه که مامانبزرگش دعواش نکنه دیگه گناه داره پیشی کوچولو