یوزپلنگ - Cheetah
یوزپلنگ - Cheetah
یوزپلنگ آسیایی یا یوزپلنگ ایرانی (نام علمی: Acinonyx jubatus venaticus) گونهای از یوزپلنگ است که در معرض انقراض قرار گرفته و اکنون تنها چند ده قلاده از آن در ایران یافت میشود.
این جانور در مناطق بیابانی در سطح منطقه زندگی میکرد و سالهاست که نسل آن در معرض نابودی کلی قرار دارد. نتایج جدیدترین تحقیقات نشان میدهد که بین ۷۰ تا ۱۰۰ یوز پلنگ در چهار منطقه خارتوران در شهرستان شاهرود، نایبندان در طبس و درهانجیر در بافق وجود داشته باشد. شهرستانهای زرند، نائین و جاجرم نیز نقاط دیگری است که احتمال حضور یوز در آنان میرود. این تخمین نتیجه نقشه برداری زمینی است که توسط بیش از ۱۲۰۰۰ دوربین دید در شب که در مکانهای مختلف کار گذاشته شده بود.
زیستگاه
تولههای یوز در سال ۱۸۹۷ در هند همراه با یک سگدر حدود ۲۰۰۰ سال پیش یوزها در اکثر نقاط آسیا حضور داشتند اما الان منحصر به نواحی دور افتادهای در بیابانهای ایران شدهاند. یوزها در سرزمینهای باز و علفزارها ٬ دشتهای کوچک ٬ مناطق نیمه بیابانی و سایر مناطقی که میتوان در آن شکار یافت زندگی میکنند. یوز پلنگها را در ایران میتوان در مناطق کویری پیدا کرد که شامل قسمتهایی از استانهای کرمان٬ خراسان٬ سمنان ٬ یزد و تهران و مرکزی میشود. همچنین احتمالا یوزپلنگها در مناطق خشک بلوچستان پاکستان که هنوز شکار یافت میشود وجود دارند. زیستگاههای یوز در ایران به علت پیشروی بیابانها و تبدیل شدن بخشی از زمینهای زیستگاه به زمینهای کشاورزی و مسکونی شدن بخشی دیگر و همچنین از بین رفتن مراتع توسط دامهای اهلی و در نتیجه کاهش تعداد آهو و گوزن که از منابع غذایی یوزها هستند کاهش یافتهاست.
یوز ماده مانند یوز نر محدوده خاصی را تصرف نمیکند و این به آن علت است که مادهها در میان زیستگاههای مختلف در حرکت میباشند و این اهمیت حفظ زیستگاهها را گوشزد میکند.در ایران یوزها پیشتر در کویرها بودند اما به خاطر اینکه در بیابان توسط شکارچیان بسیار راحت شکار میشدند به مناطق مرتفع تر و نیمه کوهستانی پناه بردند و اکنون بیشتر در این نواحی و درهای خشک میان کوهها دیده میشوند.
نام
یوز کلمهایست فارسی که از دیرباز در اشاره به این حیوان بهکار میرفتهاست. یوز از بن مضارع یوزیدن به معنای جستن آمدهاست و بهجهت شباهت ظاهری این حیوان با پلنگ امروزه بیشتر با نام یوزپلنگ شناخته میشود.
چیتا واژهایست هندی که از واژه سانسکریت چیتراکا به معنی «خالخالی» وارد انگلیسی شده و گاهی در فارسی نیز بهکار میرود.
در زبانهای دیگر نامهای گوناگونی برای این حیوان بهکار رفتهاست. در زبان عربی یوز را "فهد" مینامند درحالیکه در افغانستان به آن "تازی پرنگ" (فارسی دری) و "تازی پلنگ" (پشتو) گفته میشود. در پاکستان نیز در زبان براهوئی به آن "یوز" گفته میشود. در زبان سواحیلی نیز که در شرق آفریقا رایج است نام "دوما" را برای این جانور بکار میبرند.[۲]
شکل ظاهری
چیتایوزپلنگ سریعترین حیوان روی خشکی است و سرعتش میتواند به ۱۰۰ کیلومتر در ساعت برسد اما تا چند صد متری بیشتر نمیتواند با این سرعت بدود.پوستی نخودی رنگ و با خالهای سیاه و گرد و کوچک دارد ٬ و موهایش زبر و کوتاه است.این حیوان اندامی کشیده دارد و اندازه بدن یک یوز بالغ ۱۱۲ تا ۱۳۵ سانتیمتر با دمی به اندازه ۶۶ تا ۸۴ سانتیمتر است و وزنش میتواند از ۳۴ تا ۵۴ کیلوگرم باشد.کلا نرها بزرگتر از مادهها هستند.خطی به نام خط اشک از گوشه چشم این حیوان تا گوشه لبش امتداد یافتهاست که این خط در نوع ایرانی ضخیم تر از نوع آفریقایی است.
تغذیه
یوزها ٬ غزالها و گوزنهای کوچک را شکار میکنند.در ایران بیشتر شکارشان آهو و جبیر و قوچ و میش ٬بز و کل و حتی خیلی وقتها خرگوش و دیگران حیوانات از قبیل حتی روباهها و شغال را شکار میکنند کلا هر حیوانی را در بیابان بیابند میتوانند شکار کنند.دیده شده که یوز پلنگ بز و گوسفند را نیز شکار کردهاست اما به ندرت پیش میآید که به حیوانات اهلی حمله کند و معروف نیست که به انسانها نیز حمله کرده باشد.یوز پلنگها در ایران به فلات مرکزی محدود شدهاند.مهمترین علتی که باعث کاهش شکارهای اصلی این حیوان از قبیل قوچ و میش شده از بین رفتن چراگاهها به علت چرا بیش از اندازه حیوانات اهلی میباشد.همچنین از دیگر علل تهدید کننده جمعیت این حیوان در ایان استخراج معادن در زیستگاههای این جانور است.
روش شکار کردن یوزها به این صورت است که ابتدا با احتیاط به طعمه نزدیک میشوند و یک فاصله ۱۰۰ تا ۲۰۰ متری را با آن حفظ میکنند٬و پشت ناهمواریهای زمین ٬بوتهها یا دیگر پوششها خود را پنهان میکنند و ناگهان حمله میکنند.سرعت یوز در مسافت کوتاه بسیار قابل توجهاست و از هر شکار یا حتی حیوان شکارچی سیعتر است.حتی یوز از یک سگ شکاری و یک کانگورو بسیار سریعتر است.اما این سرعت را نمیتواند در مسافت طولانی حفظ کند.یک سگ شکاری نمیتواند از یک گوزن هندی سبقت بگیرد اما ژنرال مک آلیستر دیدهاست که یک یوز یک گوزن نر سیاه را در حالی که از فاصله ۳۶۰ متری به سمتش دویده شکار کرده است.
یوز ایرانی یک گوزن را شکار کرده نقاشی از جیمز فوربس در هند ۱۸۱۲اما در ایران چون یوزها طعمههایشان بیشتر در مناطق نیمه کوهستانی زندگی میکنند دیگر به این صورت شکار نمیکنند بلکه در آبشخورها کمین کرده تا از غفلت طعمه استفاده کنند.در ایران به علاوه حیوانات بومی که شکار یوز میشوند دیده شده در شمال کشور حتی از گیاهان مانند انجیر وحشی نیز تغذیه کردهاند.
سیر تاریخ تکامل
شکارگاه اکبر شاه در هند ۱۶۰۲ گفته میشد وی در یک زمان ۱۰۰۰ یوز داشته که از آنها برای شکار استفاده میکردهیوزپلنگ زمانی در عربستان و هند و تمام ایران و مرکز آسیا و افغانستان و پاکستان محدود بود و در ایران و شبه قاره هند که بسیار زیاد بود. یوزپلنگها تنها گربه سانانی هستند که میتوانند اهلی شده و برای شکار آموزش بینند.گفته شده امپراتور مغول هندوستان ٬اکبر شاه٬ حدود ۱۰۰۰ قلاده یوزپلنگ در یک زمان داشتهاست.چیزی که در بسیاری از نقاشیها و مینیاتورهای ایرانی و هندی نشان داده شدهاست ٬ محدودههایی برای نگهداری یوز پلنگ در تعداد زیاد است.نگهداری این حیوان بسیار پیچیدهاست:به طور مثال میزان باروری این حیوان در اسارت بسیار پایین است و نرخ مرگ و میر در میان تولههای این حیوان به علل ژنتیکی بسیار زیاد است و همچنین این حقیقت که ماده در این حیوان انتخاب کننده جفت است و نمیتوان دو یوز نر و ماده را در کنار هم گذاشت تا خودشان جفت شوند چون ممکن است با هم جفت گیری نکنند و ماده ٬ نر را نپسندد.و این عوامل باعث شده میزان تولید مثل این حیوان در اسارت بسیار پایین باشد.دانشمندان به یک حقیقتی در باره یوزها پی بردهاند و آن این است که بدن تمام یوزها از یک سیستم ایمنی کاملا مشابه بهره میبرد و در واقع یک بیماری کشنده میتواند همه یوزها را به طور مشابه از پای در آورد و هیچ یوزی ار آن جان سالم به در نبرد.و این مشابهت در زنهای ایمنی بدن به خاطر پیوند خوردن یوزها در ۱۲۰۰۰ سال پیش است که باعث شباهت ژنی آنها به همدیگر گردیدهاست.در واقع بوجود آمدن یک نمونه قوی در آینده غیرقابل پیش بینی است.
در ابتدای قرن ۲۰ یوز در بسیاری از نواحی در آستانه انقراض قرار داشت و آخرین ادله عینی از یوز در هندوستان مربوط به سه عکس است که در سال ۱۹۴۷ گرفته شدهاست.در سال ۱۹۹۰ به نظر میرسد که یوز تنها در ایران باقی مانده باشد.در سال ۱۹۷۰ برآورد شده بود که ۲۰۰ یوزپلنگ در ایران وجود دارند.اما اخیرا زیست شناس ایرانی هرمز اسدی تخمین زدهاست که تعداد یوزها در ایران بین ۵۰ تا ۶۰ قلاده باشد و از این تعداد نیز بیشترشان در بیابانهای مرکزی ایران و بقیه در نواحی خشک بین مرز ایران و پاکستان هستند.در مناطقی که یوزها زندگی میکنند محلیها گفتهاند که بیش از ۱۵ سال است که آنها را ندیدهاند.
نگهداری
بعد از انقلاب حفظ حیات وحش در ایران اهمیت خود را از دست داد و یوزپلنگها همراه غزالها شکار میشدند و در نتیجه تعدادشان به سرعت رو به افول نهاد.و در نتیجه اقدامات بعد از انقلاب در ایران اکنون این جانور در لیست جانوران در معرض خطر انقراض قرار گرفتهاست.بعضی بررسیهای آقای اسدی در سال ۱۹۹۷ نشان دادهاست اگر میخواهیم نسل یوز در ایران هم منقرض نشود باید یک اقدام عاجل در مورد افزایش جمعیت غزالها و حفظ زیستگاه آنها انجام دهیم.
تهدیدات
تعغیرات زمینی تأثیرگذارترین عامل در اکوسیستم یوزپلنگ میباشد.آزار اذیت از طرف انسان ٬ کاهش زیستگاهها و پراکنده شدن زیستگاهها٬ گسترش بیابانها و شکار منابع غذایی یوزپلنگها مثل غزالها و مخصوصا شکار حیوانات برای سرگرمی یا برای تجارت از علل کاهش نسل این حیوان بودهاست.بر طبق گزارش سازمان محیط زیست کشور این کاهش مخصوصا در بین سالهای ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۱ بودهاست.
شکار یوز توسط یک بادیه نشین در عراق ۱۹۲۵اکنون یوزپلنگها در تعداد بسیار کم و در نواحی پراکنه زیست میکنند و این غلظت کم جمعیتی به خاطر کاهش جمعیت قوچ و آهو به علت از بین رفتن مراتع و همزمان با آن آزار و ادیت یوزها از سوی انسان میباشد.تا زمانی که در ایران مناطق حفاظت شده تنها زیستگاه باشند و فقط یک ویژگی از ویژگیهای لازم را داشته باشند و فکری برای منابع غذایی یوزها نشود مدیریت باید به فکر اصلاح شرایط موجود باشد.
زغال سنگ ٬مواد مخدر و یوز پلنگ
زغال سنگ ٬ آهن و مس سه فلزی هستند که در سه استان در ایران و میان زیستگاههای یوز پلنگ یافت شدهاند.تخمین زده میشود در دو منطقه زغال سنگ بافق و آهن نایبند بیشتر جمعیت یوزپلنگها بیرون از منطقه حفاظت شده باشند.خود استخراج معدن تهدیدی برای یوزها نیست.بلکه خطر اصلی به خاطر احداث جاده برای این معدن و رفت و آمد انسان در این جادها باعث نزدیکی بین انسان و یوز میشود و دسترسی انسانها را به یوز در مخصوصا بیرون از مناطق حفاظت شده افزایش میدهد.در مرز ایران و افغانستان و پاکستان هنوز گذرگاههایی وجود دارد که تبهکاران مسلح و قاچاقچیان مواد مخدر از آن طریق مواد مخدر را در مرکز و غرب ایران پخش میکنند٬آنها باید باید برای این کار از میان زیستگاههای یوز گذر کنند و یوزها مخصوصا در بیون از مناطق حفاظت شده تلفات بسیاری میدهند.سه کشور ایران ٬افغانستان و پاکستان نمیتوانند کاری اساسی ترتیب دهند .این اطلاعات بر طبق تحقیقات آقای اسدی در سال ۱۹۹۷ بودهاست اما اکنون اطلاعات موثقی در دسترس نیست.
تلاش در حفظ منابع طبیعی
پروژهای توسط سازمان حفاظت از محیط زیست ایران به همراه سازمان بین المللی طرح توسعه برای نگهداری از یوزها انجام شدهاست که از آن جمله دورهای آموزشی برای چوپانان منطقهاست که بتوانند یوز را از سایر حیوانات گوشتخوار که برعکس یوز به گلهها حمله میکنند مانند سیاه گوش٬ گربه وحش ٬گرگ ٬پلنگ٬کفتار راه راه تشخیص دهند.پروژه دیگر استفاده از اهالی محل برای حفاظت از یوزها در طبیعت بود.
منبع:ویکیپدیا
اين مطلب آخرين بار توسط محمد در 10/1/2009, 08:39 ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است.
محمد- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 7
رد: یوزپلنگ - Cheetah
من هم عاشق چیتا هستم
به خاطر اندامش
سرعتش
نحوه شکار کردنش و خوردن شکارش
سپاس
dordon- کاربر خوب لاک پشتی
- تشکر : 3
رد: یوزپلنگ - Cheetah
محمد- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 7
رد: یوزپلنگ - Cheetah
از سایت انجمن یوزپلنگ
يوزپلنگ به چه معناست؟
واژه يوزپلنگ يکی از واژه های اصيل ايرانی است که از ترکيب دو کله يوز و پلنگ حاصل شده است. يوز بُن مضارع مصدر يوزيدن به معنای " جَستن، جهيدن و طلب کردن" بوده و از اين رو يوزپلنگ، به معنای پلنگی است که به دنبال شکار خود گشته و آنرا با جستن و دنبال کردن می گيرد. درگذشته اين جانور را پلنگ شکاری می ناميدند که به سبب شباهت زياد آن به پلنگ و روش شکار منحصربفرد آن بوده است. ايرانيان باستان اين جانور را بيشتر با نام "يوز" می شناخته اند و کمتر کلمه "يوزپلنگ" را برای آن بکار می بردند. همچنين به اين جانور به خصوص در زمان تولگی "هَوْبَر" هم گفته می شده است.
برای اين جانور زيیا در زبانهای مختلف نامهای گوناگونی بکار رفته است. در زبان عربی يوز را "فهد" می نامند درحاليکه در افغانستان به آن "تازی پرنگ" (فارسی دری) و "تازی پلنگ" (پشتو) گفته می شود. در پاکستان نيز در زبان براهوئی به آن "يوز" گفته می شود. در گويش سواحيلی نيز که در شرق آفريقا رايج است نام "دوما" را برای اين جانور بکار می برند.يوزپلنگ در زبان انگليسی "چيتا Cheetah" گفته می شود که ريشه سانسکريتی داشته و از هندوستان بدست آمده است. امروزه در سرتاسر دنيا اين جانور را با نام انگليسی آن می شناسند.
مشخصات يوزپلنگ
يوزپلنگ داراي بدني كشيده، دست و پاهايي بلند با پنجه هايي كند است كه از قابليت جمع شدن کمی برخوردرند. پوشش بدن نخودی رنگ با خالهاي سياه و گرد و كوچك است و دارای موهای زبر و كوتاهی است. يوز سر كوچكی دارد که چشمانش برای بهتر ديدن از پشت بوته ها، نسبتا بالا قرار گرفتهاند. خط سياه رنگی از گوشة چشم تا گوشة لبها امتداد پيدا ميكند که به خط اشک موسوم بوده و در يوزهای ايراني در مقايسه با يوزهاي آفريقايي، ضخامت بيشتري دارد. طول بدن جانور بالغ 112 تا 135 سانتيمتر، طول دم 65 تا 85 سانتيمتر، ارتفاع در سر شانه 60 تا 75 سانتيمتر و وزن آن 30 تا 55 کيلوگرم ميباشد. نرها كمي از ماده ها بزرگترند. ستون فقرات انعطاف پذير، كبد بسيار بزرگ، قلب بزرگ، سوراخهاي بيني فراخ، ظرفيت افزايش يافتة شش و بدن کشيده و عضلانی، اين گربه را به سريعترين جانور خشكي درجهان تبديل كرده، به طوريکه مکی تواند در يک گام، 7 تا 8 متر طی نمايد. يوز فقط با برخورد يك پا بر روي زمين در هر لحظه، ميتواند به سرعت 100 كيلومتر در ساعت برسد، ولي نميتواند اين سرعت را بيش چند صد متر حفظ كند. در دو مقطع از حركت هيچ پايي به زمين برخورد نميكند.
پراکنش يوزپلنگ
حدود 2000 سال پيش پراکندگی يوزپلنگ بسيار گسترده بوده و شامل مناطق وسيعی از آفريقا و آسيا می شده است. در آسيا، اکثر زيستگاه های دشتی و استپی در جنوب غربی اين قاره از هندوستان، پاکستان، افغانستان، ايران، ترکمنستان، ازبکستان، قرقيزستان و قفقاز تا عراق، سوريه، اردن، فلسطين و شبه جزيره عربستان محدوده قلمرو اين جانور به شمار می رفت. درآفريقا نيز از کِيپ در جنوب تا دريای مديترانه درشمال به جز جنگلهای انبوه و صحراهای خشک اين جانور به وفور يافت می شده است. در واقع پراکندگی يوزپلنگ از گذشته درآفريقا شباهت زيادی به پراکندگی شير داشته است و سلطان جنگل از گذشته همواره يک رقيب جدی برای اين جانور به شمار می آمده است. ولی شرايط در آسيا با آفريقا تفاوت داشته و از آنجا که شير درآسيا عمدتا در بيشه زارها و جنگلها زندگی می کرده و از طعمه های موجود در اين نوع زيستگاه ها تغذيه می کرده، همپوشانی کمتری با پراکندگی يوزهای دشتزی داشته و لذا رقابت چندانی ميان اين دو گونه وجود نداشته است.
انسان از چندهزار سال پيش قابليتهای بالای يوز را شناخت و آنرا برای شکار با خود همراه ساخت. تربيت يوز و يوزداری رفته رفته به امری متداول در دربار شاهان و سلاطين بخصوص در آسيا تبديل شد. مارکوپولو در سفرنامه خود از 1000 قلاده يوزپلنگ نام می برد که کوبلای خان، پادشاه مغول برای شکار در کاخ تابستانی خود نگهداری می کرده است. البته خاور دور هيچگاه قلمرو يوزپلنگهای امروزی نبوده اند و تمامی اين تعداد يوز از غرب آسيا نظير هندوستان، ايران و کشورهای همجوار گرفته شده و به آنجا برده شده بودند. اکبر، سلطان مغول هندوستان در قرن شانزدهم ميلادی نيز علاقه وافری به نگهداری يوز در دستگاه خود داشته و وزيرش نوشته که او تنها در يک زمان بيش از 1000 قلاده يوز نگاه می داشته است. شاهان متعددی در ساير کشورهای آسيايی نيز از اين علاقه بی نصيب نبودند. اشراف اروپايی نيز رفته رفته به خيل علاقمندان به شکار با اين جانور پيوستند و حتی در برخی کشورهای اروپايی از اين جانور برای شکار گوزن در بيشه زارها استفاده می کردند، طعمه ای که هيچگاه يک يوزپلنگ وحشی درطول عمر خود با آن مواجه نمی شود. امروزه تقريبا به قطعيت می توان گفت که از آن جمعيت آسيايی فراوان يوز، به استثنای تعداد اندکی که در ايران به بقای خود ادامه می دهد ديگر هيچ يوزی در اين قاره پهناور آزادنه در دشتها و تپه ماهورها به دنبال شکار خود نمی دود.
تا ابتدای قرن حاضر تخمين زده شده که درحدود يکصد هزار قلاده يوزپلنگ در 44 کشور آسيايی و آفريقايی پراکنده بوده است. ولی عوامل مختلف باعث کاهش جمعيت و انقراض آن در بيشتر زيستگاه هايش شد. در يک بررسی گسترده که توسط نُرمَن ماير در سال 1975 در جنوب صحرای بزرگ آفريقا صورت گرفت جمعيت اين جانور حدود 15000قلاده برآورد شد. در اين بررسی جمعيتهای ايران و شمال آفريقا شامل نبودند ولی بر اساس آمار اسکند فيروز، رياست وقت سازمان حفاظت محيط زيست حدود 300-200 قلاده يوز در آن زمان در ايران وجود داشته است. آخرين بررسی ها که در دهه نود ميلادی توسط "صندوق حفاظت از يوزپلنگ" انجام شد حاکی از آن است که درحال حاضر حدود 12000-9000 قلاده يوزپلنگ به صورت وحشی در 24 تا 26 کشور آفريقايی و حدود 100 قلاده در ايران زيست می کنند. از اين تعداد حدود 500-300 قلاده در شمال آفريقا پراکنده هستند.
زيستگاه يوزپلنگ
يوز ايراني بر خلاف يوز آفريقايي كه در علفزارهاي باز و ساوانها زندگي ميكند، عمدتا در بخشهای تپه ماهوری وکوهستانی مناطق نيمه بياباني و بياباني کشور زيست می نمايد. در گذشته، اين جانور در اغلب دشتهای نيمه شرقی کشور يافت می شد، ولی با از بين رفتن آهوان دشتزی و تحت تعقيب گرفتن توسط موتورسيکلتهای قدرتمند در دشتهای باز، يوزها ناچار شدند رو به مناطق تپه ماهوری و کوهستانی که زيستگاه قوچ و ميش و کل وبز بوده و از امنيت بيشتری برخوردار است، آورند.
در آفريقا، يوزپلنگها در دشتها و علفزارهای وسيع و باز که به اصطلاح ساوان ناميده می شود زندگی می کنند و تا آنجا که می توانند از جنگلها و بيشه زارها دوری می گزينند. ساوان ها زيستگاه انواع آنتلوپها و غزالهای آفريقايی بوده که طعمه های موردعلاقه يوزهستند و غير از شيرها و کفتارها که گاهی اوقات يوزها را می کشند، عامل تهديد کننده مهم ديگری وجود ندارد. گذشته از آن گودال های آب در بيشتر اوقات سال آب دارند و يوزها مشکل زيادی برای تأمين آب مورد نياز ندارند.
زيستگاه يوز ايرانی در گذشته دشتها و استپهای نيمه شرقی کشور که آهو و جبير نيز در آنها زندگی می کردند و بخشهايی از دشتهای آهوخيز غرب کشور را شامل می شد. درواقع هر منطقه ای را که زيستگاه اين دو گونه آهو محسوب می شد، به شرط برخوردار بودن از امنيت نسبی می توان زيستگاه بالقوه يوز نيز دانست.
ولی با کاهش جمعيت آهو و جبير بعلت شکار بی رويه، تخريب زيستگاه ها و افزايش ناامني بواسطه حضور شکارچيان مجهز به خودروها و موتورسيکلتهای قدرتمند صحرايی، يوزها ناچار شدند از زيستگاه های دشتی باز و وسيع به زيستگاه هايی که دارای عوارض طبيعی بيشتری بودند کوچ نمايند. از اين رو آنها تپه ماهورها و نواحی کوهستانی که از اطراف توسط دشتهای باز احاطه شده اند را انتخاب کردند. چرا که در اين زيستگاه ها ديگر مجالی برای شکارچيان موتورسوار نبود که آنها را تعقيب کرده و بگيرند. از سوی ديگر، به رغم کاهش جمعيت طعمه موردعلاقه شان يعنی آهو و جبير ، جمعيتهای خوبی از قوچ و ميش و کل و بز در اين نوع زيستگاه ها زندگی می کردند. گذشته از آن اين نوع زيستگاه ها با داشتن منابع آبی بيشتر و علوفه مناسبتر در مقايسه با دشتهای خشک، سمداران را از انجام مهاجرتهای طولانی در طول سال بی نياز می کردند و لذا يوزپلنگ ها در تمام طول سال بدون نياز به طی مسافتهای طولانی به غذا دسترسی داشتند.
همانطور که گفته شد زيستگاه های فعلی يوز بر خلاف تصور عامه و آنچه که در فيلمهای مستند ديده می شود، تپه ماهورها و مناطق کوهستانی است. در اين نوع زيستگاه ها، يوزها عمدتا در داخل دره ها و بستر خشک رودخانه هاي کويری که از داخل کوه شروع شده و به داخل دشت امتداد می يابد زندگی می کنند. يوزها آن بخشهايی را در کف دره ها و رودخانه ها برای راه رفتن ترجيح می دهند که از خاک نرمی پوشيده شده است. با اين حال اگر آنها مجبور شوند می توانند به راحتی در مناطق پوشيده از صخره و سنگلاخ هم زندگی کرده و شکار نمايند و حتی می توانند از صخره ها و کوه های مرتفع که صعود از آنها حتی برای انسان مشکل است، بالا رفته و قسمتهای مختلف قلمرو خود را برای بدست آوردن شکار، آب، پناهگاه و يا جفت در زمان جفت يابی زير پا بگذارند.
منابع آبی در اين نوع زيستگاه ها به عوامل مختلفی از قبيل بستر زمين، ميزان بارش ساليانه، دمای هوا، ارتفاع و موقعيت محل و غيره بستگی دارد. در ماه های بارندگی، جانوران با مشکل آب روبرو نيستند، آب باران در حفره های تخته سنگ ها جمع می شود و اصطلاحا سنگاب درست می کند. ولی با گرمتر شدن هوا، بسياری از سنگابها خشک شده و فقط تعدادی از چشمه های دائمی که از منابع زيرزمينی تغذيه می شود، باقی می مانند. اوج کمبود آب در ماه های گرم سال است که عموما در فاصله ماه های خرداد تا شهريور قرار دارد. خوشبختانه سازمان محيط زيست کشورمان آبشخورهايی را به صورت مصنوعی در بسياری از مناطق از جمله زيستگاه های يوزپلنگ ساخته است که در تمام ايام سال آب دارند و مورد استفاده حيات وحش قرار می گيرند.
پوشش گياهی اين زيستگاه ها عموما تُنُک بوده و در مناطق مختلف متفاوت است. مهمترين گونه های بوته ای زستگاه يوزپلنگ ايرانی عبارتند از کاروان کش، شور، اِفِدرا، قيچ، درمنه و گَوَن و از گونه های درختچه ای بايد از گز، تاغ، بَنه (پسته وحشی)، انجير و بادام وحشی نام برد. در فصل بهار زمين پوشيده از علف های سبز و تازه می شود و بوته ها و درختچه ها هم از اواخر زمستان شروع به گلدهی می کنند که همگی منابع غذايی خوبی را برای سمداران تأمين می کنند.
گونه های مختلفی از جانوران نيز در زيستگاه يوز زندگی می کنند. همانطور که پيش از اين توضيح آن رفت، قوچ و ميش و کل و بز از سُمداران اصلی اين زيستگاه ها هستند و در حاشيه اين مناطق که مابين کوه و دشت قرار دارد، می توان سمدارانی نظير آهو، جبير و گورخر را مشاهده نمود. از گوشتخواران بايد به پلنگ، گرگ، انواع گربه وحشی نظير کاراکال و گربه وحشی آسيايی، شغال و روباه اشاره کرد که گونه های بزرگ جثه تر را احتمالا می توان رقيب غذايی يوز در زيستگاهش دانست. کفتار نيز به تعداد بالا در زيستگاه های يوز وجود دارد. ساير پستانداران نظير تَشی، خرگوش و انواع جوندگان نيز ديگر همسايگان يوز در زيستگاهش هستند. از ميان پرندگان بايد از انواع پرندگان شکاری و همچنين پرندگانی مانند هوبره، کبک، تيهو و باقرقره نام برد. انواع خزندگان نظير مارمولکها، بزمجه ها و مارها نيز از ديگر ساکنان زيستگاه يوزپلنگ هستند.
توليدمثل يوزپلنگ
يوز در سن 20 تا 23 ماهگي ازلحاظ جنسی بالغ می شود. در ايران، يوزها عمدتا در نيمه نخست زمستان جفتگيری نموده و در اوايل بهار پس از 3 ماه آبستنی، 1 تا 4 توله در محلی امن به دنيا ميآورند. توله ها در بدو تولد 30 سانتيمتر طول و تقريباً 300 گرم وزن دارند. رنگ بدن آنها خاكستري دودي بوده و موهای بلندی در سرتاسر پشت بدنشان وجود دارد که از کاربردهاي متعددی برخوردار است. مثلاً به نظر ميرسد كه به استتار آنها در ميان علف ها و بوتهها كمك ميكند. همچنين به عنوان يك نوع ابزار دفاعي تقليدي به كار ميرود كه سبب ميشود تولهها شبيه رودك عسلخوار به نظر برسند. در ايران در مناطقی که طعمه های بزرگ جثه يوز از فراوانی مطلوبی برخوردار است، يوز همراه با توله هايش بيش از ساير مناطق ديده شده و بر اساس مشاهدات صورت گرفته، به نظر می رسد که يوزها در ايران معمولا 2 تا 3 توله به دنيا می آوردند. همچنين در سالهای اخير در چند مورد 4 توله همراه با مادر در مناطق خارتوران، نای بندان و بافق مشاهده شده که بسيار اميدبخش است.
عادات غذايي يوزپلنگ
مطالعات نشان داده اند كه طعمه های اصلي يوز ايراني قوچ و ميش Ovis orientalis، کل و بز Capra aegagrus، جبير Gazella bennettii و آهو Gazella subgutturosaاست. همچنين، خيلی اوقات يوزها مبادرت به شکار خرگوش می نمايد. بررسی های انجمن يوزپلنگ ايرانی نشان داده که يوزها از انواع پرندگان نظير تيهو، روباه و ساير گوشتخواران کوچک جثه، انواع جوندگان، و انواع مارمولک ها (نظير آگاما) نيز تغذيه می نمايند. همچنين گزارشهای غيررسمی مبنی بر شکار گراز در مناطقی از شمال شرقی ايران بدست آمده است. حتی در مواردی ديده شده که بعضی انواع گياهان را نظير انجير وحشی يا ساير مواد گياهی را هم می خورد.
بررسي ها نشان داده كه يوز ايرانی، قوچ ها و کل های مسن را بيشتر ترجيح می دهد چون بخاطر جثه بزرگتر و شاخهای سنگينشان، چالاکی و سرعت عمل کمتری در مقايسه با ميش ها و بزها دارند و از سوی ديگر شکار آنها مقدار غذای بيشتری را دراختيار يوز قرار می دهد. از سوی ديگر بره ها و بزغاله ها هم بخش قابل توجهی را از شکارهای اين جانور تشکيل می دهند چون درمقايسه با ساير اعضای گله، توانايی کمتری برای فرار از دست شکارچی دارند. ليکن از آنجا که جثه کوچک و استخوان بندی ظريفی دارند، بقايای لاشه شکار شده آنها در طبيعت به ندرت پيدا می شود. يوز ايرانی برای شکار قوچ و ميش و کل و بز که در ارتفاعات زيست می کنند، احتمالا ناچار شده شيوه شکار خود را هم تغيير دهد و حتی گاهی اوقات برخلاف شيوه معمول يوزها و مانند روش پلنگ در کنار آبشخورها و چشمه های آب کمين می کند تا شکارش را بتواند در آن لحظه غافلگير کند. گذشته از آن به نظر می رسد که يوزهای ايرانی برای گرفتن شکارهايشان کمتر به انفجار سرعت فوق العاده شان نياز داشته باشند و عدم وجود فضای مناسب جهت انجام تعقيب و گريزهای طولانی و مانورهای فراوان، باعث شده که يوز ايرانی به تيزپايی عموزاده های آفريقايی خويش نباشند.
برخلاف تصور بسياری از مردم، بررسی ها در ايران نشان داده که يوز معمولا از دامهای اهلی مانند بز، گوسفند و شتر تغذيه نمی کند. البته شواهدی مبتنی بر حمله به دامهای اهلی در آفريقا وجود دارد و همين امر باعث ايجاد تعارض زياد ميان انسان و يوز در آن زيستگاه ها شده است ولی تاکنون گزارش مستندی (به غير از چند مورد معدود در شمال شرقی ايران) مبنی بر حمله به دامهای اهلی توسط يوز در ايران وجود نداشته است. متأسفانه بسياری از دامداران و شتردارانی که در زيستگاه های يوز زندگی می کنند، به اشتباه تصور می کنند که اين جانور دشمن دامهای آنهاست. به اين خاطر اگر يوزی را در نزديکی گله خود ببينند برای جلوگيری از شکار دامهايشان بی درنگ درپی از پا درآوردن آن می روند. همچنين اگر بچه شتری مفقود شود، آنرا به يوز نسبت می دهند که آنرا شکار کرده است و اولين يوزی که می بييند را از پای درمی آورند. درصورتيکه جانوران ديگری باعث اين تلفات شده اند. گرگ مهمترين دشمن دامهای اهلی است. کاراکال يا سياهگوش نيز دو نوع از انواع گربه سانان هستند که به سبب شباهت های ظاهری از لحاظ الگوی پوستی يا جثه به يوز در اغلب موارد با اين جانور اشتباه گرفته می شوند. شغال و کفتار هم از ديگر گوشتخوارانی هستند که ممکن است به دامهای اهلی حمله نمايند. متأسفانه در طول ساليان اخير، چندين قلاده يوزپلنگ ايرانی بخاطر اين تفکر نادرست از پا در آمده اند.
تاريخچه يوزپلنگ در ايران
قبل از جنگ جهاني دوم، جمعيت يوزپلنگ در حدود 400 قلاده بود که تقريبا در تمام مناطق استپي و بيابانی نيمه شرقي کشور و قسمتي از نواحي غربي کشور نزديک مرز عراق ديده مي شد. ولي وجود خودروهاي جيپ رها شده پس از جنگ، سرآغاز کاهش اساسی درجمعيت اين جانور گرديد که خود عمدتا معلول کشتار بی رحمانه آهو به عنوان طعمه اصلی اين جانور بوده است . در نتيجه جمعيت يوزپلنگ به شدت کاهش يافت. در سال 1335کانون سابق شکار ايران اعلام نمود که آهو و در سال 1338 يوزپلنگ جزو جانوران حمايت شده هستند. جمعيت آهو در بسياري از مناطق رو به افزايش نهاد که اين باعث افزايش جمعيت يوزپلنگ نيز گرديد. مشاهده يوزپلنگ در مناطق مختلف به خصوص داخل زيستگاههای آهو افزايش يافت که اين احيای جمعيت معلول قوانين و مقررات حفاظتي بود که اعمال شد. در ميانه دهه 1350، جمعيت يوزپلنگ در در ايران 200 تا 300 قلاده تخمين زده مي شد. در خوش ييلاق مشاهده يوزپلنگ بسيار عادی بود (براي مثال در دو مورد مختلف در سال 1970 و 1973، 13 و 9 يوز تنها در عرض چند ساعت گشت در منطقه مشاهده گرديد). قلمرو يوزپلنگ تقريبا تمام مناطق کويري نيمه شرقي کشور بود که جمعيت انسانی آن زياد نبود. در سال 1357، همزمان با وقوع تحولات سياسی در ايران، حفاظت ازحيات وحش براي چندين سال دچار اختلال گرديد. اغلب مناطق به وسيله دامداران اشغال و دشتها و استپهای باز جولانگاه ماشين هاي کمک دار و موتورسيکلت های قدرتمند گرديد که گونه هاي کويري مثل آهو، جبير، گورخر و همچنين يوزپلنگ را تعقيب مي کردند. جمعيت آهو در بسياري از مناطق کاهش يافت و يوزپلنگها مجبور شدند تغيير زيستگاه داده تا در دامنه کوهها و تپه ماهورها از دست هجوم و مزاحمت انسانها در امان بمانند. از طرف ديگر به علت کاهش قابل توجه تعداد آهو، يوزپلنگ ها مجبور شدند که به منابع غذايي ديگري مثل قوچ و ميش و کل و بز که در مناطق کوهستاني محل زيستشان چندان مانند آهو تحت فشار انسان قرار نداشتند، روی آورند. پناهگاه حيات وحش خوش ييلاق که زماني مناسبترين محل براي زندگي يوزپلنگ در آسيا بود تقريبا به طور کامل از بين رفت و آخرين يوزپلنگ در اين منطقه در سال 1362ديده شد. يوزپلنگ از بسياري از مناطق زيست خود ناپديد شده و به بعضي مناطق دور از دسترس که در آنجا طعمه و امنيت مناسبی وجود داشت محدود گرديد.
امروزه جمعيت يوزپلنگ در کشورمان در خطر انقراض قرار دارد بدين معنا که اگر هر چه زودتر اقدامی برای حفظ آن نکنيم، اين جانور با همان سرعتی که می دود، روبه انقراض مي روى و به زودی به سرنوشت شير ايرانی و ببر مازندران دچار خواهد شد و برای هميشه از سرزمينمان رخت برخواهد بست. وضعيت امروزی اين جانور در کشورمان معلول بی توجهی ما انسانهاست. يوزپلنگ ميراث طبيعی ماست و نه تنها به ايرانيان بلکه به تمام انسانهای سرتاسر اين کره خاکی تعلق دارد. اين وظيفه ماست که اين امانت را به نسلهای بعد از خود برسانيم. بيش از 40 سال است که برای حفاظت از اين گونه در کشورمان اقداماتی صورت گرفته که بعضا نتايج قابل توجهی نيز به دنبال داشته است و بيش از 20 سال است که در ميان کشورهای آسيايی يوزپلنگ توانسته تنها در کشور ما به بقای خود ادامه دهد و اين مايه غرور و افتخار ما ايرانيان است که توانستيم اين ميراث طبيعی را همچنان حفظ نماييم.
Foad- حامی حیوانات لاک پشتی
- تشکر : 243
رد: یوزپلنگ - Cheetah
در حالی که کمتر از ۲۰ روز از مشاهده و عکسبرداری یوزپلنگ ایرانی در پارک ملی کویر می گذرد، دوربین های تله ای نصب شده در این منطقه بار دیگر موفق به عکسبرداری از یک قلاده یوزپلنگ شدند.
به گزارش دبیرخانه پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی ، این تصاویر در حالی تهیه شده که از سال ۱۳۸۱ تاکنون دیگر یوزپلنگی در این منطقه مشاهده و عکسبرداری نشده بود و همین امر نگرانی کارشناسان حیات وحش را نسبت به انقراض این گونه جانوری در پارک ملی کویر در استان سمنان دوچندان کرده بود .
اما با نصب دهها دوربین تله ای در اوایل مهر ماه سال جاری که در قالب پروژه بررسی وضعیت یوزپلنگ در پارک ملی کویر با همکاری دو تشکل غیر دولتی ( انجمن طرح سرزمین و انجمن یوزپلنگ ایرانی) صورت گرفت ، سرانجام وجود یوزپلنگ دراین منطقه به اثبات رسید چرا که در این مدت ۸ قطعه عکس از یوزپلنگ در نقاط مختلف پارک ملی کویر گرفته شده است که احتمال می رود این عکس ها متعلق به ۳ قلاده یوزپلنگ باشند .
در این مدت به جز یوزپلنگ ، عکس های زیادی هم از سایر گوشتخواران گرفته شده که در بین آنها ۹ قطعه عکس مربوط به پلنگ است و مابقی کفتار، کاراکال ، گرگ ، روباه ، شغال ، قوچ و میش و کل و بز است. به گفته مدیر پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی این تصاویر نشان میدهد که هنوز هم میتوان به پارک ملی کویر به عنوان یکی از مهمترین زیستگاههای یوزپلنگ ایرانی توجه ویژه و خاص نشان داد و این همه، مرهون زحمات شبانه روزی محیطبانان منطقه است که توانستند علی رغم همه تهدیدات موجود حیات وحش این منطقه را حفظ کنند.
طرح های اکتشاف گاز و نفت توسط وزارت نفت ایران در امن ترین نقطه پارک ملی کویر که زیستگاه یوزپلنگ ایرانی محسوب می شود، در حال حاضر یکی از اصلی ترین مناقشات بین سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت نفت است چرا که در صورت اجرای این طرح بخش های زیادی از این منطقه تخریب می شود و یوزپلنگ ایرانی که در حال حاضر جمعیت کمی از آن باقیمانده است برای همیشه در کویر ایران منقرض خواهد شد.
Foad- حامی حیوانات لاک پشتی
- تشکر : 243
رد: یوزپلنگ - Cheetah
دیدن یوز به خاطر استتار بسیاز زیادی که داره کار بسیار مشکلیه به طوری که ممکن یوز در فاصله 20 متری شما باشه و شما نتونید ببینیدش.
این هم یکی از عکسهایی که از یوز گرفتم.
البته خیلی دور بود اما باز هم کلی غنیمته و افتخار میکنم که جز معدود کسایی هستم که یوز دیدن.
http://www.cubeupload.com/files/21b400yozfr.jpg
farhad razavi- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 1
رد: یوزپلنگ - Cheetah
در تصویری که قرار دادین به نظر این دو یوزپلنگ جفت هستند و اینکه متوجه حضور شما شدن و دارند به شما نگاه می کنند. فکر می کنین احتمال اینکه یک یوزپلنگ به انسان حمله کند چقدر است ؟ من اگر جای شما بودم از این نگاه می ترسیدم چون هر لحظه امکان حمله آن وجود دارد.
Foad- حامی حیوانات لاک پشتی
- تشکر : 243
رد: یوزپلنگ - Cheetah
در مورد ترس باید بگم که من عکاسی حیات وحش میکنم و اگر قرار باشه بترسم دیگه نمیتونم عکاسی کنم. تا امروز گذارشی مبنی بر حمله یوزپلنگ به انسان در ایران نداریم .
تنها موجودی که من واقعا در طبیعت ازش ترس دارم فقط مار هست چون اگر خدا ناکرده آدم رو بزنه دیگه کاری از دستت بر نمیاد اما شاید بشه با پلنگ و یوز پلنگ کمی مجادله کرد
farhad razavi- دوست گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 1
رد: یوزپلنگ - Cheetah
Foad- حامی حیوانات لاک پشتی
- تشکر : 243
رد: یوزپلنگ - Cheetah
آقای محمدفر یوز به هیچ عنوان به انسان حمله نمی کنه. خصلت این حیوان با سایر گربه سانان فرق می کنه ولی متاسفانه بسیاری از ایرانی که باعث مرگ یوزهای گرسنه شدند دلیلشان ترس ازاین حیوان بوده.
samir- همکار گفتگوی لاک پشتی
- تشکر : 2
» بازگشت یوزپلنگ ها به سرنگتی ایران
» بازی 3 یوزپلنگ با شکارشون!!
» حکایت یوزپلنگ ایرانی
» مادر دو یوزپلنگ تصادفی هم تصادف کرد