گفتگوی لاک پشتی
هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.

بخشی از پند نامه بزرگمهر

اذهب الى الأسفل

بخشی از پند نامه بزرگمهر Empty بخشی از پند نامه بزرگمهر

پست من طرف ایران دوست 11/30/2009, 05:34

بخشی از پندنامه بزرگمهر برگرفته شده از متون کهن پهلوی ایران باستان

فال نیک باد آن بهتن،بهروان و بهخواسته را.ایدون باد

1. از مردم کدام فراخ تر؟

آنکه بی گناه تر.

2. چه کسی بی گناه تر؟

آنکه بر قانون یزدان راست تر بایستد(=استوارتر باشد) و از قانون دیوان به پرهیزد.

3. قانون یزدان کدام و قانون دیوان کدام است؟

قانون یزدان بهی و قانون دیوان بدتری است.

4. چه بهی و چه بدتری است؟

بهی اندیشه نیک ، گفتار نیک و کردار نیک و بدتری، اندیشه بد،کرداربد و گفتار بد است.

5. چه اندیشه نیک ،گفتار نیک و کردار نیک و چه اندیشه بد، گفتار بد و کردار بد است؟

اندیشه نیک اعتدال در اندیشه و گفتار نیک راستی و کردار نیک رادی است.

اندیشه بد افراط در اندیشه(=عدم تعادل در اندیشه) و گفتار بد دروغزنی و کردار بد بخل است.

6. اعتدال در اندیشه، رادی ، راستی، افراط در اندیشه، بخل و دروغزنی چیست؟

اعتدال در اندیشه، این که (هرکس) زوال پدیده (های) گیتی را بیند( و) کام به چیزی برد که از بهر آن تن به مجازات و روان به دوزخ نرسد.

رادی اینکه (کسی) بهره (=حق) تن را از تن و بهره (=حق) روان را از روان باز نگیرد.

راستی اینکه (هر کس) نسبت به روان خود راست (=صادقانه) و نافریبکارانه رفتار کند.

افراط در اندیشه اینکه (کسی) گیتی را جایگاه (آرامش) و مینو را نا آرام پندارد و کام بر آن چیز(ی) برد که

آشفتگی تن ، مجازات و پادافره از فرجام آن باشد.

بخل اینکه( کسی) بهره (=حق) تن را از تن و بهره (=حق) روان را از روان باز دارد.

دروغزنی اینکه (کسی) تن به کامه(= شهوت) (و) روان را به فریب وادارد.

7. در بهی چه کسی کامل تر است؟

آنکه داناتر است.

8. و چه کسی داناتر است؟

آنکه فرجام تن را بداند،دشمن روان را بشناسد، (و خود را در) پائیدن خویشتن از دشمن روان وبی بیم داشتن(از آن) بسیار (توانا) داند.

9. فرجام تن چیست، (و) آن دشمن (که) دانایان (باید با) توان هرچه بیشتر (آنرا) بشناسد کدام است؟

فرجام تن (عبارتست از) آشفتگی کالبد و دشمن روان این چند دروج است که گناگ مینو برای فریفتن و گمراه کردن مردمان، در برابر مردمان فراز آفرید.

10. آن دروج کدام و چند است؟

آز و نیاز و خشم و رشک و ننگ و شهوت و کین و بوشاسب (=غفلت) و دروج بدعت و تهمت.

11. از این چند دروج کدام ستمگرتر؟

آز ناخرسندتر و بیچاره تر است.

نیاز آسیب رسان تر و اندوه مند تر است.

و خشم بدسلطه تر و ناسپاس تر است.


رشک بد کامه تر و بد امید تر است.

و ننگ ستیزگر تر است.

و شهوت خودخواه تر و آشفتارتر است.

و کین سهمگین تر و نابخشنده تر است.

بوشاسب (=غفلت) کاهل تر و فراموشین تر (=فراموشکارتر) است.

و دروج بدعت نهفتارتر و فریفتار تر است.

و تهمت ناسپاس تر است.

این نیز پیداست که گناگ مینو به آفریدگان هرمزد کاری( از) این گرانتر را نیز کرد، چون مزد کرفه و پادافره گناه را در برابر اندیشه مردمان به فرجام کار نهفت.

دادار هرمزد برای بازداشتن آن چند دروج( و نیز) برای یاری مردمان چند چیز نگاهدار مینو آفرید:آسن خرد (=خرد فطری) و گوش سرود خرد (=خرد اکتسابی) و خیم و امید و خرسندی و دین و همپرسگی دانا.

12. خویشکاری یکایک این مینو(ان) چیست؟

خویشکاری آسن خرد مواظبت تن از بیم ارتکاب گناه و پائیدن آن از رنج بی بر و فنای مال دنیا و فرجام تن مجسم داشتن و از توشه آخرت (=فرشگردی) خویش نه کاستن و به بدکاری خویش نیفزودن است.

خویشکاری گوش (سرود) خرد پند و روش نیک بشناختن و (برای انجام) آن همت گماشتن،( به دیده عبرت) نگریدن به آنچه که در گذشته انجام گرفته و آگاه بودن از آنچه که در آینده ( انجام خواهد گرفت) است، چیزی که بودن را نشاید ، گرائیدن را ( نیز) نشاید (=نباید به آن دل بست) و کاری را که فرجامیدن نشاید،نباید(سر) گرفت.

خویشکاری خیم، پائیدن نفس از خوی بد و آرزو و شهوت وبه آن عمل کردن، خیم و خوی نیک را پیراستن و (آنرا) ابراز داشتن است.

خویشکاری امید بهره کنش به تن پیوستن (و) تن را به رنج و کار نیک راینیدن است.

خویشکاری خرسندی، پائیدن نفس از زیاده طلبی و مجسم داشتن رنج (حاصله) از ناخرسندی و بیم (حاصله ) از افراط، و آن چز را که آخرین ملجاء (=پناه) در آن باتشد به چیز دیگر ندادن (و) برای چیزی که گذشته و برای بدی آن چیزی که جز آن کردن نشاید رنج و اندوه نه بردن است.

خویشکاری دین ،آگاهانیدن تن از جزای گناه و پاداش کرفه و پند و روش یزدان از آن دیوان جدا داشتن است.

خویشکاری همپرسگی دانا ، تن از شهوت و خودخواهی پائیدن است( و آنرا) ایدون راهبری کردن که (اگر) بلایی (پیش) بیاید (در) کنش خویش آهو (=عیب) نبود.

13. از این چند مینوی (موجود) در تن مردمان، کدام نیرومند تر است؟

خرد بیناتر و اندیشه جوینده تر و هوش نگهدارنده تر است.

و خیم با شکوه تر و خوی پیراستارتر است.

و خرسندی استوارتر است.

و امید بردبارتر ، اخو (=وجدان) پاک تر و بوی (=شعور) آگاه تر ، فروهر رنجبرتر است.

14. برای مردمان چه (هنری) بهتر است؟

دانایی و خرد.


15. (و از) این ( دو) کدام بهتر است؟

آنکه بتواند تن را بیم تر و بی گناه تر و بی رنج تر راهبری کند.

16. برای مردمان خرد بهتر است یا جهش (=اقبال)؟

خرد شناختن کار و اقبال پسندش کار است.


17. از گوهر(های) وجودی کدام بهتر است؟

فروتنی و چرب گفتاری (=نرم گفتاری)

18.( از) خوی (ها) چه بهتراست ؟

نیک اندیشی و آشتی خواهی.

19.(از) قانون (ها) چه بهتر است؟

بهی.

20. از کامه ها (=گرایش ها) کدام فرارون تر(= نیک تر) است؟

بی گناهی.
ایران دوست
ایران دوست
مدیر ارشد گفتگوی لاک پشتی
مدیر ارشد گفتگوی لاک پشتی

مدیر ماه انجمن مدیر برتر گفتگوی لاک پشتی
تشکر : 246

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

بازگشت به بالاي صفحه

- مواضيع مماثلة

 
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد