گفتگوی لاک پشتی
هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.

زنی را می شناسم من

+2
samira
ایران دوست
6 مشترك

اذهب الى الأسفل

زنی را می شناسم من Empty زنی را می شناسم من

پست من طرف ایران دوست 8/10/2010, 10:06

با سلام
دوست محترم این شعر متعلق است به فریبا شش بلوکی از کتاب شبانه به نام زنی را...
که اشتباها به سیمین بهبهانی نسبت داده شده است
http://fariba.sheshboluki.com/shabane/zanira.htm
و نیز در وبسایت شخصی فریبا شش بلوکی در بخش "بیشتر بدانیم" مصاحبه با نشریه ستاره دانایی به این مطلب اشاره گردیده است
لطفا با درج نام صحیح شاعر مرا در این اطلاع رسانی یاری کنید
موفق و موید باشید
فریبا شش بلوکی
در ضمن برای دیدن عکس این شعر از کتاب شبانه فریبا شش بلوکی می توانید به آدرس زیر مراجعه کنید
http://zanira.sheshboluki.com
و شما هم با تصحیح صفحه خود به من کمک کنید لطفا


زنی را می شناسم من

که شوق بال و پر دارد

ولی از بس که پُر شور است

دو صد بیم از سفر دارد

زنی را می شناسم من

که در یک گوشه ی خانه

میان شستن و پختن

درون آشپزخانه

سرود عشق می خواند

نگاهش ساده و تنهاست

صدایش خسته و محزون

امیدش در ته فرداست

زنی را می شناسم من

که می گوید پشیمان است

چرا دل را به او بسته

کجا او لایق آنست؟

زنی هم زیر لب گوید

گریزانم از این خانه

ولی از خود چنین پرسد

چه کس موهای طفلم را

پس از من می زند شانه؟


زنی را می شناسم من 0012012

زنی آبستن درد است

زنی نوزاد غم دارد

زنی می گرید و گوید

به سینه شیر کم دارد

زنی با تار تنهایی

لباس تور می بافد

زنی در کنج تاریکی

نماز نور می خواند

زنی خو کرده با زنجیر

زنی مانوس با زندان

تمام سهم او اینست:

نگاه سرد زندانبان!

زنی را می شناسم من

که می میرد ز یک تحقیر

ولی آواز می خواند

که این است بازی تقدیر

زنی با فقر می سازد

زنی با اشک می خوابد

زنی با حسرت و حیرت

گناهش را نمی داند

زنی واریس پایش را

زنی درد نهانش را

ز مردم می کند مخفی

که یک باره نگویندش

چه بد بختی چه بد بختی!

زنی را می شناسم من

که شعرش بوی غم دارد

ولی می خندد و گوید

که دنیا پیچ و خم دارد

زنی را می شناسم من

که هر شب کودکانش را

به شعر و قصه می خواند


زنی را می شناسم من Mother12

اگر چه درد جانکاهی

درون سینه اش دارد

زنی می ترسد از رفتن

که او شمعی ست در خانه

اگر بیرون رود از در

چه تاریک است این خانه!

زنی شرمنده از کودک

کنار سفره ی خالی

که ای طفلم بخواب امشب

بخواب آری

و من تکرار خواهم کرد

سرود لایی لالایی

زنی را می شناسم من

که رنگ دامنش زرد است

شب و روزش شده گریه

که او نازای پردرد است!


زنی را می شناسم من 95059_

زنی را می شناسم من

که نای رفتنش رفته

قدم هایش همه خسته

دلش در زیر پاهایش

زند فریاد که: بسه

زنی را می شناسم من

که با شیطان نفس خود

هزاران بار جنگیده

و چون فاتح شده آخر

به بدنامی بد کاران

تمسخر وار خندیده!

زنی آواز می خواند

زنی خاموش می ماند

زنی حتی شبانگاهان

میان کوچه می ماند

زنی در کار چون مرد است

به دستش تاول درد است

ز بس که رنج و غم دارد

فراموشش شده دیگر

جنینی در شکم دارد


زنی در بستر مرگ است

زنی نزدیکی مرگ است

سراغش را که می گیرد؟

نمی دانم، نمی دانم

شبی در بستری کوچک

زنی آهسته می میرد

زنی هم انتقامش را

ز مردی هرزه می گیرد

...زنی را می شناسم من


سیمین بهبهانی

ایران دوست
ایران دوست
مدیر ارشد گفتگوی لاک پشتی
مدیر ارشد گفتگوی لاک پشتی

مدیر ماه انجمن مدیر برتر گفتگوی لاک پشتی
تشکر : 246

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

زنی را می شناسم من Empty رد: زنی را می شناسم من

پست من طرف samira 8/10/2010, 10:08

مرسی الناز جون خیلیییییییییییییییییییی زیبا بود اشکم در اومد خیلیییی شعرای خانم بهبهانی 20 هست
ممنون عزیزم رز رز رز رز رز رز رز مرسی رز رز رز رز رز رز رز عشق
samira
samira
دوست گفتگوی لاک پشتی
دوست گفتگوی لاک پشتی

تشکر : 7

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

زنی را می شناسم من Empty رد: زنی را می شناسم من

پست من طرف پیام 8/10/2010, 13:16

ممنون الناز جان!

خیلی خیلی زیبا بود! مرسی
پیام
پیام
کاربر فعال لاک پشتی
کاربر فعال لاک پشتی

تشکر : 3

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

زنی را می شناسم من Empty رد: زنی را می شناسم من

پست من طرف mahsa 8/10/2010, 14:38

مرسي الناز جون واقعا قشنگ بود رز

زني را مي شناسم من . .
mahsa
mahsa
همکار گفتگوی لاک پشتی
همکار گفتگوی لاک پشتی

تشکر : 6

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

زنی را می شناسم من Empty رد: زنی را می شناسم من

پست من طرف Fereshteh_N 8/10/2010, 14:46

با سپاس از بانو سیمین بهبهانی که درد های پایان ناپذیر زن را سرایید.

رز
avatar
Fereshteh_N
حامی حیوانات لاک پشتی
حامی حیوانات لاک پشتی

تشکر : 109

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

زنی را می شناسم من Empty رد: زنی را می شناسم من

پست من طرف Foad 4/3/2011, 11:38

جوابیه :

با سلام
دوستان محترم این شعر متعلق است به فریبا شش بلوکی از کتاب شبانه به نام زنی را...
که اشتباها به سیمین بهبهانی نسبت داده شده است
http://fariba.sheshboluki.com/shabane/zanira.htm
و نیز در وبسایت شخصی فریبا شش بلوکی در بخش "بیشتر بدانیم" مصاحبه با نشریه ستاره دانایی به این مطلب اشاره گردیده است
لطفا با درج نام صحیح شاعر مرا در این اطلاع رسانی یاری کنید
موفق و موید باشید
فریبا شش بلوکی

fariba_sheshboluki@yahoo.com
Foad
Foad
حامی حیوانات لاک پشتی
حامی حیوانات لاک پشتی

تشکر : 243

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

بازگشت به بالاي صفحه


 
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد